تعادل نَش با استراتژی مختلط!
«بدیهی است که دزد ابتدا شبها عمل میکرد، اما پس از مدتی دیگر روزها، یعنی زمانی که روبرتو بیدار بود، وارد عمل میشد. آیا اکنون روبرتو هم میبایست نقشهاش را معکوس میکرد، یعنی خود را در طول روز به خواب میزد و شبها بیدار میماند؟ چرا؟
«بدیهی است که دزد ابتدا شبها عمل میکرد، اما پس از مدتی دیگر روزها، یعنی زمانی که روبرتو بیدار بود، وارد عمل میشد. آیا اکنون روبرتو هم میبایست نقشهاش را معکوس میکرد، یعنی خود را در طول روز به خواب میزد و شبها بیدار میماند؟ چرا؟ چون در آن صورت طرف دیگر مجبور به تغییر استراتژیاش میشد، اما نه، روبرتو در عوض باید غیرقابل پیشبینی باشد تا طرف را به شک بیاندازد، باید وقتی خواب است تظاهر کند که بیدار است و دارد تظاهر میکند که خواب است...
او باید سعی کند تصور کند که دیگری فکر میکند او چه فکر میکند، یا آنکه تصور کند دیگری فکر میکند که او فکر میکند دیگری فکر میکند که او چه فکر میکند...»
*برگرفته از «جزیره دیروز»، اثر اومبرتو اکو.
ارسال نظر