در اکون ۱۰۱ چه نیاموختم؟
اشاره: مونا شلبی، مشاور امور مربوط به ریسک در شرکت مشاوران اینکاس، و یکی از نویسندگان «آخرین بحران مالی: مناسبات بینالمللی ورشکست میشوند» است.
مونا شلبی
اشاره: مونا شلبی، مشاور امور مربوط به ریسک در شرکت مشاوران اینکاس، و یکی از نویسندگان «آخرین بحران مالی: مناسبات بینالمللی ورشکست میشوند» است. یک اقتصاددان باید تا اندازهای «ریاضیدان، تاریخدان، دولتمرد و فیلسوف» باشد. این شروع خوشایند ششمین ویرایش کتاب «اقتصاد کلان» اثر گرگ منکیو است، کتابی که شش سال است یکی از متون کلیدی کلاس مبانی اقتصاد در دانشگاه ادینبورگ است. متاسفانه، این کتاب در ادامه تنها دانشجویان را در یک زمینه از مواردی که ذکر کرده بود، تربیت میکند و از آنها صرفا تا اندازهای یک «ریاضیدان» میسازد.
اگرچه این کتاب با نمودارها و فرمولهای منطقی آغاز میشود، اما همین نمودارها و فرمولها پس از مدتی از کنترل خارج میشوند و به زودی میفهمی که داری چنین جملهای میخوانی: «اقتصاد نه یک علم اجتماعی، بل همچون علوم فیزیکی، علمی اصیل است» و بحرانهای مالی را میتوان با استفاده از یک فرمول پیچیده پیشبینی کرد.
من قانع نشدم. اتکای بیش از حد به مدلسازی اقتصادی و انتزاعهای متعاقب آن، همراه با گرایشی لجوجانه و تنگاندیشانه نسبت به دیگر علوم اجتماعی، باعث شد احساس کنم شیوه آموزشی اقتصاد در بریتانیای کبیر کاملا دلسردکننده است. تصمیم گرفتم دانشگاه را ترک کنم و در پاریس، در دانشگاه ساینسز پرو، تحصیلم را ادامه بدهم که رویکردی وسیعتر نسبت به حیطه اقتصاد اتخاذ کرده بود.
اما آموزش اقتصاد در بریتانیا موضوع بسیار مهمی است زیرا انگلیس مثل یک آهنربا دانشجویان بالقوه را از سرتاسر جهان به خود جذب میکند. با توجه به آژانس آماری آموزش عالی بریتانیا، تعداد دانشجویانی که از خود بریتانیا، کشورهای اتحادیه اروپا و سایر کشورها در بریتانیا اقتصاد میخواندند، از ۱۸ درصد در سال ۲۰۰۸ به ۳۰ درصد در سال ۲۰۱۱ افزایش یافته است.
این همزمان شدن با بحران مالی اصلا عجیب نیست، زیرا بحران مالی جهانی تقریبا همه دنیا را تحت تاثیر قرار داد و اکنون همه فکرکردن به آن را مهم ارزیابی میکنند. همچنین، در بازار کار بریتانیا که به طور ترسناکی ضعیف است، دانشجویان به سمت کارهای مربوط به موضوعات اقتصادی جذب شدهاند.
پروفسور آلن اس.بلیندر، استاد دانشگاه پرینستون ــ یکی از کسانی که در این پرونده مشارکت داشته است ــ این تغییر را در دانشجویان مقطع کارشناسی خود تشخیص داده است. او میگوید بحران مالی نسلی از دانشجویان را به وجود آورده که «خواستار و چشمانتظار توضیحات ما هستند و ما نیز باید این کار را بکنیم.» اما تغییرات کتابهای آموزشی و مواد درسی بسیار اندک بوده است. تغییر و بازبینی مقدمه در ویراست جدید یا ارائه منابع بیشتر برای خواندن، تغییر اندکی رخ داده است. یکی از ویژگیهای کماکان حاضر در سخنان سیاستگذاران، پس از بحران مالی، الفاظی از قبیل «رشد منفی» بوده است که آنها را بهرغم تناقضهای درونی، هنوز به کار میبرند.
بحران مالی فرصتی طلایی برای اقتصاددانهای دانشگاهی است تا اعتبار مدلهای به اصطلاح علمی را به پرسش بکشند؛ مدلهایی که نتوانستند زلزله اقتصادی عظیم سال ۲۰۰۸ را پیشبینی کنند. با این حال، برای اغلب استادان ما هنوز هم بحران مالی صرفا به معنای یک «موضوع غیرعادی ناراحتکننده» دیگر است و ربطی به اصل مدلهای مزبور ندارد. بدیهی است که اثرات بحران مالی به راحتی در یک حوزه خاص محدود نمیشود و در عین حال، بررسی آن را نیز نمیتوان تنها در میان دیوارهای دانشکدههای اقتصاد به سرانجام رساند. سرایت منفی و نامطلوب بحران مالی به همهجا را باید امروز به سرایتی مثبت و مطلوب در فضاهای آکادمی ترجمه کرد و تغییرات مقتضی را در همهجا اعمال کرد.
ارسال نظر