یورگ گوئیدو هولسمن

مترجم:سید امیرحسین میرابوطالبی*

قسمت سوم

در قسمت قبل مشاهده کردیم که سازوکار دولت‌محوری که برای ثبات PPM توسط فیشر و پیروانش ترویج شد در عمل به صورت مفتضحانه‌ای با شکست روبه‌رو شد. حال به این موضوع می‌پردازیم که جدا از تجربه‌های عملی آیا اساسا در حد تئوری امکان تنظیم مناسب و بهینه PPM توسط نهادهای عمومی ‌ممکن است یا خیر؟

اول از همه توجه کنید که نمی‌توان تعریف واحد و دقیقی به عبارت «قدرت خرید پول» یا PPM نسبت داد. PPM در حقیقت طیفی از چیزهای مختلف است که می‌تواند به ازای یک واحد از پول مبادله شود. اگر قیمت تلفن بالا برود در حالی که قیمت ماشین کاهش می‌یابد، غیرممکن است با یک استاندارد نا اریب بتوان ادعا کرد که PPM کاهش یا افزایش یافته است.

مشخصا یک نفر می‌تواند الگوریتمی ‌بسازد که قیمت‌های ماشین و تلفن و غیره را به حساب آورده و بسنجد و روابط بین آنها را تحت یک عبارت یا شاخص مشترک ریاضی بیان نماید، اما چنین شاخص‌هایی را نمی‌توان معیار ارزیابی ثابت ارزش اقتصادی دانست.

اولا که اجزای تشکیل دهنده شاخص قیمتی نیاز مداوم به تعدیل دارند (لازم است تغییر کنند) تا تغییرات در طیف کالاها و خدماتی که در بازار در مقابل پول ارائه می‌شود را شامل شود. علاوه براین مهم‌ترین نکته این است که عموما چنین معیاری اطلاعات صحیحی منتقل نمی‌کند. افراد متفاوت کالاهای متفاوتی می‌خرند؛ بنابراین بعضی از آنها ممکن است با افزایش قیمت روبه‌رو شوند، در حالی که عده‌ای دیگر دقیقا در همان دوره کاهش قیمت‌های پرداختی را تجربه می‌کنند. بیان مقداری و کمی ‌شاخص‌ها تنها بازتاب‌دهنده میانگینی از شرایط بسیار متفاوت است، اما در واقع آنچه در دنیای واقعی در تصمیم‌گیری انسان‌ها دخیل بوده و نقش تعیین‌کننده‌ای دارد یک میانگین کلی نیست، بلکه دقیقا همان شرایط بسیار متفاوتی است که انسان‌های مختلف به صورت خاص تجربه می‌کنند.

در اینجا ما فقط می‌توانیم ظاهر این نارسایی‌های تکنیکی را مشخص کنیم.۱ آنچه برای ما مشخص و مهم است این است که با یک نگاه عادی می‌توان دریافت که ثبات پولی به صورت PPM ثابت و پایدار را نمی‌توان به سادگی یک اصل سیاستی شسته رفته دانست. مفهوم PPM پر است از ابهام‌ها و مشکلاتی که مقدارش به میزان تصمیمات خودسرانه‌ای که افراد مسوول می‌گیرند بستگی دارد. معیار PPM قدرت زیادی در اختیار کسانی قرار می‌دهد که مسوولیت مشخص کردن روابط PPM و الگوریتم آن را

دارند.

حال اجازه بدهید برای ادامه بحث فرض کنیم که هیچ‌کدام از این مشکلات خطیر وجود ندارد. بگذارید فرض کنیم که ثبات پولی به مفهوم PPM پایدار می‌تواند بدون هیچگونه ابهامی‌تعریف شود. حال سوال این است که در این شرایط مطرح کردن PPM پایدار و باثبات درست است یا خیر؟ همانطور که قبلا اشاره کردیم بسیاری از نویسندگان و متفکران معاصر اقتصاد پولی به این سوال پاسخ مثبت داده اند. منطق بنیادی آنها این است که یکی از کارکردهای عمده پول به کارگیری آن به عنوان استاندارد و مقیاس ارزش است. تاجرین و دیگر افراد در محاسبات اقتصادی خود از قیمت‌های پولی استفاده می‌کنند و برای اینکه این محاسبات تا جایی که ممکن است دقیق انجام شود، لازم است که یک استاندارد ارزشی باثبات و پایدار موجود باشد.

چه زمانی پول مقیاسی با ثبات برای ارزش است؟ در اینجا با نظرات کاملا مختلفی روبه‌روییم. برای مثال طبق نظرات لاک و همفکرانش این اتفاق زمانی می‌افتد که عرضه پول تغییر نکند. طبق نظر دیوید ریکاردو و همراهانش این اتفاق زمانی امکان‌پذیر است که واحد پول قدرت خریدش را حفظ کند و طبق نظر‌هایک و همفکران او، زمانی پول معیاری با ثبات برای ارزش خواهد بود که مقدار کل پول خرج‌شده تغییری نکند، اما در نهایت چندان تفاوتی ندارد که کدام یک از برداشت‌های بالا را مورد نظر قرار دهیم. منطق اصلی برای استاندارد قیمتی با ثبات در همه موارد فوق

جعلی است.۲

اصولا محاسبات در کسب‌و‌کار به صورت اندازه‌گیری میزان دقیق «ارزش» دارایی‌های یک شرکت انجام نمی‌شود، بلکه با مقایسه راهکارهای متفاوت انجام می‌پذیرد. فرض کنید آقای جونز سرمایه‌ای معادل ۱۰۰۰ اونس طلا در اختیار دارد و می‌تواند از آن برای ایجاد یک کارخانه کفش یا دایر کردن یک شیرینی پزی بهره ببرد. او انتظار دارد که کارخانه کفش عایدی ۱۱۰۰ اونس یا بازده ناخالص

۱۰ درصد و بنگاه شیرینی پزی عایدی ۱۲۰۰ اونس یا بازده ناخالص ۲۰ درصد را در پی داشته باشد. این مقایسه اینچنینی جوهر محاسبات کسب‌و‌کار است. در این شرایط اصلا ثبات PPMوارد بازی نمی‌شود. جونز برآورد خود را بدون توجه به ثبات کاهش یا افزایش PPM انجام می‌دهد. محاسبات و برآوردهای او بدون توجه به اینکه عرضه پول ملی افزایش یا کاهش یافته یا ثابت مانده می‌تواند به دقت انجام گیرد و همچنین این محاسبات می‌تواند بدون در نظر گرفتن اینکه مقدار کل پول خرج شده تغییر کرده و یا ثابت مانده به خوبی انجام شود.

با توجه به این مطالب مشخص می‌شود که نویسندگان و متفکران گذشته همچون اورسم به درستی معیار PPM ثابت را نادیده گرفته و تاکیدشان را بر یکپارچگی فیزیکی مسکوکات قرار داده‌اند.

پاورقی

۱- برای اطلاعات و جزئیات بیشتر به کتاب «انسان اقتصاد و دولت» فصل ۴ نوشته روتبارد مراجعه کنید.

۲- مراجعه کنید به «نظریه پول و اعتبار» نوشته میزس، همچنین «تعامل انسانی» از همان نویسنده.

* Amirhosein.ec@gmail.com