امتیاز جمعیتی مکزیک رو به زوال است؟
این روزها والدین مکزیکی بیشتر ترجیح میدهند دو فرزند داشته باشند؛ زوجهایی که کودکی خود را در محیطهای بسیار پرجمعیت گذراندهاند و اکنون به «خانواده کوچکتر، زندگی بهتر» باور دارند.
مترجم: مریم رضایی
این روزها والدین مکزیکی بیشتر ترجیح میدهند دو فرزند داشته باشند؛ زوجهایی که کودکی خود را در محیطهای بسیار پرجمعیت گذراندهاند و اکنون به «خانواده کوچکتر، زندگی بهتر» باور دارند. تغییر شکل خانوادههای مکزیکی، باعث کاهش ناگهانی نرخ زاد و ولد در این کشور شده است. پنجاه سال پیش، مکزیک یکی از کشورهای پر زاد و ولد دنیا محسوب میشد. در دهه ۶۰ میلادی، هر زن مکزیکی به طور متوسط ۷ زایمان داشت، اما در حال حاضر این میزان به ۲.۴ بار زایمان برای هر زن رسیده و انتظار میرود تا قبل از سال ۲۰۲۰ این تعداد به کمتر از ۲ برسد. در این صورت، نرخ باروری در مکزیک از آمریکا که انتظار میرود نرخ باروری ۲.۱ خود را حفظ کند، کمتر خواهد شد.
همزمان، نرخ امید به زندگی در مکزیک افزایش یافته است. در دهه ۶۰ بیشتر مکزیکیها تا دهه پنجم عمر خود زندگی میکردند و میانگین سن مرگ و میر در این کشور ۱۷ سال بود. اما امروز مکزیک چهره سالخوردهتری دارد. سن امید به زندگی به ۷۷ سال رسیده که تنها ۲ سال از آمریکا کمتر است. تحول مکزیک از یک کشور
پر زاد و ولد به کشوری که به سرعت به سوی پیری میرود، شکاف جمعیتی عظیمی را ایجاد خواهد کرد.
سابقه طرحهای جمعیتی
رشد انفجاری جمعیت در عمده سالهای قرن بیستم، به تشویق دولت صورت گرفته بود. در سال ۱۸۴۸ در نتیجه جنگ مکزیک و آمریکا، نزدیک به نیمی از خاک مکزیک به تصرف آمریکا درآمد. مکزیکیها دلیل شکست خود را تا حدی ناتوانی در افزایش جمعیت سرزمینهای بایر و تنهایی مانند کالیفرنیا میدانستند. بنابراین تشویق به بچهدار شدن به یک سیاست امنیت ملی تبدیل شد. به گفته رودولفو تویران، جمیعتشناسی که اکنون وزیر تحصیلات عالیه مکزیک است، «در آن شرایط این عقیده وجود داشت که برای حکومت کردن باید جمعیت را گسترش داد.» در دهه ۷۰ همه چیز تغییر کرد. طبقه متوسط جامعه که تازه در حال شکل گرفتن بود، به هزینه-فرصت داشتن خانوادههای بزرگ پی برد و چون مرگومیر نوزادان کاهش یافته بود، دیگر نیازی به تولد بچههای اضافی نبود. دولت سیاست خود را ۱۸۰ درجه تغییر داد: حق تصمیمگیری «آزاد، مسوولانه و آگاهانه» در مورد تعداد فرزندان در قانون اساسی در نظر گرفته شد و بهرغم مخالفت کلیسای کاتولیک، خدمات تنظیم خانواده به صورت عمومی ارائه شد. سقط جنین در بیشتر نقاط مکزیک همچنان غیرقانونی است، اما اقدامات جلوگیری از بارداری به طور گستردهای از سوی جامعه پذیرفته شده است و وزارت بهداشت دسترسی به وسایل جلوگیری از بارداری را تسهیل کرده است.
کاهش نرخ زاد و ولد، به طور پیوسته نسبت وابستگی یا بار تکفل را (نسبت جمعیتی که جزو نیروی کار است به جمعیتی که کار نمیکند) بهبود بخشیده است. چهل سال پیش برای هر کارگر یک فرد تحت تکفل (معمولا یک کودک) وجود داشت. در حال حاضر و در ۲۰ سال آینده، نسبت کارگران به افراد تحت تکفل بیش از دو به یک خواهد بود که این موضوع بار مسوولیت کمتری بر دوش دولت خواهد داشت، همان طور که داشتن فرزندان کمتر بار مسوولیت خانوادهها را کم کرده است. همزمان، نسل پرجمعیت کارگرانی که در آستانه بازنشستگی هستند، صرفهجویی و سرمایهگذاری را افزایش خواهند داد.
بار تکفل مکزیک، به واسطه کاهش قابل توجه میزان مهاجرت کارگران جوان به آمریکا، بیشتر خواهد شد. به علاوه، این کشور از رشد جمعیتی نسبتا خوبی هم برخوردار است. رشد جمعیت مکزیک تا سال ۲۰۲۵ حدود ۱۵ درصد پیشبینی میشود که این میزان در مدت مشابه در برزیل حدود ۱۰ درصد خواهد بود. سازمان ملل انتظار دارد جمعیت مکزیک در سال ۲۰۵۰ به حدود ۶۵ درصد جمعیت برزیل افزایش یابد. این میزان در
سال ۲۰۰۰ ،۵۷ درصد بوده است. این موضوع به توانایی مالی شهروندان مکزیکی کمکی نمیکند، اما اقتصاد آن را بزرگتر میکند. به هر حال، این تحرک جمعیتی نیازمند توجه بیشتری است. به گفته رییس بخش توسعه انسانی بانک جهانی، «اگر مکزیکیها خود را آماده کنند، امتیاز جمعیتی بزرگی در انتظار آنها است، در غیر این صورت، مشکلاتی برای آنها ایجاد خواهد شد. دولت مکزیک باید برای [ارتقای] تحصیلات و آموزش سرمایهگذاری بیشتری داشته باشد تا مردمی تولیدکننده تربیت کند. اگر آنها تنها اندیشه نیروی کار بیشتر داشته باشند، به نتیجه نخواهند رسید.»
ضعفها و کمبودها
دولت مکزیک تاکنون به طور نگرانکنندهای در این زمینه خوشخیال بوده است. کشورهای در حال توسعه آسیا امتیاز جمعیتی خود را با ایجاد بهترین مدارس جهان در کشورهای خود بهبود بخشیدهاند. اما در مقابل، مکزیک عملکرد چندان خوبی نداشته است. در آزمایشهایی که توسط سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) صورت گرفته، از هر ۱۰ نوجوان در کرهجنوبی، ۹ نفر بر نیازهای اولیه علم ریاضی مسلط هستند، اما تنها نیمی از مکزیکیها این توانایی را دارند. حتی کشورهایی مانند آذربایجان و تایلند که از نظر مالی ضعیفترند، با بودجههای کم خود نتایج بهتری به دست آوردهاند. تحصیلات در مقاطع بالاتر نیز باید بهبود یابد، چرا که در حال حاضر تنها ۲۲ درصد از افراد ۲۵ تا ۳۴ سال مکزیک تحصیلات دانشگاهی دارند، در حالی که این رقم در شیلی ۳۷ درصد است. به گفته رودولفو تویران، ریسک از دست دادن امتیاز جمعیتی، مکزیک را تهدید میکند. وی میافزاید: «بحران مالی دهه ۸۰ موجب شد سرمایهگذاری چندانی در بخش آموزش صورت نگیرد.»
با این حال، بودجه آموزش مکزیک همچنان در حال افزایش است و اکنون ۶.۲ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور را تشکیل میدهد که مطابق میانگین OECD است. اما این بودجه به درستی صرف نمیشود. در مدارس ابتدایی، ۸۳ درصد هزینههای غیرسرمایهای صرف پرداخت حقوق معلمین میشود که در میان کشورهای عضو OECD بیشترین سهم هزینهای است. حقوق معلمین از سوی اتحادیه آنها پرداخت میشود که هیچ گونه شرح حسابی منتشر نمیکند. برخی از این «معلمین» اعضای رسمی اتحادیه هستند که در واقع هیچ تدریسی انجام نمیدهند.
در حال حاضر، افزایش تعداد بازنشستهها بیش از نرخ زاد و ولد است، بنابراین تعداد افراد تحت تکفل هنوز در حال کاهش است. اما به نظر میرسد طی یک دهه آینده بار تکفل به طور پیوسته بدتر شود. دولت مجبور خواهد شد جمعیت بیشتری از بازنشستهها را مورد حمایت قرار دهد.
بنابراین نظام تامین اجتماعی به اصلاحاتی جدی نیاز دارد. در حال حاضر بسیاری از مکزیکیها تحت پوشش بیمه نیستند. بیش از پنج میلیون نفری که در بخش دولتی کار میکنند و نیز کارمندان حقوقبگیر که حق بیمه پرداخت میکنند، از بسته بیمه درمانی و بازنشستگی برخوردارند. اما از میان ۴۰ میلیون نفری که در بخش خصوصی کار میکنند، کمتر از ۱۵ میلیون نفر از این بیمه بهرهمندند. این تعدادی که تحت پوشش نیستند، افراد دارای مشاغل آزاد، افرادی که مالیات نمیپردازند یا کسانی که در بخش غیررسمی کار میکنند را شامل میشود.
به طور میانگین، قشر کمدرآمد نیمی از دوره زندگی خود را در بخش رسمی و نیم دیگر را خارج از این بخش صرف میکند. چون قشر کمدرآمد بیشترین قشری هستند که در بخش غیررسمی کار میکنند، افرادی که بیشتر به حقوق بازنشستگی احتیاج دارند، کمترین حقوق را میگیرند. در این رابطه، شبکهای موازی به تدریج در حال رشد است تا به افرادی که تحت پوشش بیمه نیستند کمک کند. همچنین برنامههای مشابهی برای حمایت از کارگران غیررسمی در بخشهای مسکن و مراقبت از کودکان ایجاد شده است. طرح بازنشستگی مربوط به دولت مرکزی به نام «۷۰ سال و بالاتر» نیز از جوامع کوچکتر به جوامع بزرگتر توسعه یافته است.
میلیونها مکزیکی از این طرح بهره بردهاند، اما در این راه مانعی وجود دارد. اگر خدمات اجتماعی در دسترس همه باشد، دلیلی برای کار کردن در بخش رسمی و پرداخت مالیات وجود نخواهد داشت. تا حدی به این دلیل، اشتغال غیررسمی با سرعت بیشتری نسبت به اشتغال رسمی در حال رشد است. برخی شرکتها دو راه را پیش روی کارمندان خود قرار میدهند: یا به صورت رسمی، اما با دستمزد کمتر کار کنند یا به صورت غیررسمی و با حقوق بیشتر استخدام شوند. اگر خدمات بهداشتی و تامین اجتماعی برای هر دو بخش فراهم باشد، واضح است که کارگران، کار در بخش غیررسمی را انتخاب میکنند و این امر موجب کاهش بیشتر درآمدهای مالیاتی دولت میشود.
یک راهحل این مساله، این است که اختلاف بین اشتغال رسمی و غیررسمی از طریق سرمایهگذاری در خدمات بهداشت و درمان و تامین اجتماعی حذف شود که بهتر است این کار به واسطه مالیات بر مصرف صورت گیرد، نه مالیات بر حقوق. همه افراد، کارمندان حقوقبگیر نیستند، اما هر کسی مصرفکننده است. اجرای مالیات بر مصرف آسانتر از مالیات بر حقوق است. اما در ضمن این نوع مالیات بازگشتی است و نیازمند اعمال یارانههایی است تا تضمین کند نابرابریهای عمیق در مکزیک بیشتر از این نخواهد شد.
انریکه پنا، رییسجمهور مکزیک، اصلاحات مالی را به عنوان پروژهای بزرگ در دستور کار خود قرار داده است؛ به ویژه برای اینکه درآمد دولت را به اندازه کافی افزایش دهد تا این امکان را به وجود آورد که شرکت نفت دولتی پمکس (که حدود یک سوم درآمد دولت مکزیک را تامین میکند)، سرمایهگذاری بیشتری در اکتشاف و کاربرد تکنولوژی داشته باشد. وی همچنین به ایجاد یک نظام تامین اجتماعی جهانی برای ارائه بیمه درمانی و بیکاری، از طریق مالیاتبندی عمومی وعده داده است. کنگره نیز برنامههای زیادی دارد، اما بهتر است این طرحها هرچه زودتر و قبل از از بین رفتن امتیاز جمعیتی مکزیک، اجرا شوند.
ارسال نظر