دغدغههای اقتصادی- اجتماعی مردم شهرهای مختلف ایران
سهیل پورصادقی*
منبع: وبلاگ کافه اقتصاد**
گوگل ابزار بسیار مفیدی دارد به نام Google Insights که بهرغم کاربردهای بسیار زیاد آن در تحقیقات و صنعت (علیالخصوص در بازاریابی و تحقیقات بازار)، به نظر میرسد تاکنون در ایران ناشناخته مانده است.
سهیل پورصادقی*
منبع: وبلاگ کافه اقتصاد**
گوگل ابزار بسیار مفیدی دارد به نام Google Insights که بهرغم کاربردهای بسیار زیاد آن در تحقیقات و صنعت (علیالخصوص در بازاریابی و تحقیقات بازار)، به نظر میرسد تاکنون در ایران ناشناخته مانده است.
به طور مختصر، هدف از ارائه این سرویس توسط گوگل، بررسی آماری واژگان جستوجو شده توسط کاربران مختلف، به تفکیک مکان (IP) و زمان جستوجو است. ویژگی بسیار مهم نتایج خروجی از این سرویس این است که همگی نرمال شدهاند؛ یعنی رتبهبندی خروجیها نه بر اساس تعداد کل (فراوانی مطلق) جستوجوها، بلکه بر اساس نسبت جستوجوی واژه مورد نظر به کل واژگان جستوجو شده در آن شهر (فراوانی نسبی) است و لذا اثر بیشتر یا کمتر بودن تعداد ساکنین یک یا چند شهر (اثر جمعیت) و یا متفاوت بودن میزان دسترسی به اینترنت (اثر ضریب نفوذ اینترنت) در شهرهای مختلف را حذف کرده و به این ترتیب مبنایی مقایسهپذیر را برای جستوجوها فراهم میسازد.
هدف از نوشتار حاضر این است که با استفاده از این ابزار، تا آنجا که ممکن است مهمترین دغدغههای اقتصادی-اجتماعی (Socioeconomic) ساکنین شهرهای مختلف ایران مورد بررسی قرار گیرند. برای استفاده از این سرویس به این منظور دو روش وجود دارد: روش اول این است که بیشترین واژههای جستوجو شده به تفکیک هر شهر را به وسیله خود سرویس مرتب کرده و سپس واژههای (اقتصادی-اجتماعی) مرتبط با موضوع این نوشته را یافته و در گروههای مختلف دستهبندی کنیم. اما مشکل اینجاست که در این روش، گوگل نهایتا ۱۰ واژه با بیشترین نسبت جستوجو در هر شهر را مرتب میکند که اغلب آنها اصلا ارتباطی به موضوع این نوشته ندارند و لذا به این شیوه مثلا نمیتوان فهمید که مهمترین دغدغه اقتصادی افراد ساکن تهران یا کل کشور چیست. به عنوان مثال سه واژه اول با بیشترین میزان جستوجو در کشور ایران عبارتند از «دانلود»/«download»، «ایران» (به همراه ترکیبات بیشمار آن مانند «ایران خودرو»، «روزنامه ایران»، «بانک ملی ایران»، «ایران ایر»، «ایران ترانه» و قس علی هذا) و «عکس.» قابل حدس است که موارد بعدی رتبهبندی را نیز واژگانی همچون «آهنگ»، «فیلم»، «بازی» و مواردی از این
دست به خود اختصاص میدهند. طبعا اینکه در کدام شهر کشور، بیشترین نسبت جستوجو برای واژگان فوقالذکر وجود داشته است اهمیتی ندارد. البته امکان رتبهبندی جستوجوها در دسته (Category)های مختلف نیز برای واژهها وجود دارد، اما این امکان فعلا فقط برای زبان انگلیسی فراهم است.
روش دوم (که در اینجا نیز مورد استفاده قرار میگیرد) این است که یک سری واژه مرتبط با هر موضوع به سرویس گوگل داده شود تا شهرهای با بیشترین نسبت جستوجو برای هر کدام به دست آید. لذا به این منظور اولا از فیلتر بالای صفحه، فقط منطقه ایران در نظر گرفته شده تا احیانا در مورد واژگان مشترک بین زبان فارسی و عربی مشکلی به وجود نیاید، ثانیا در پایین صفحه نیز فیلتر شهر (City) به جای ناحیه (Region) انتخاب میشود تا تمرکز جستوجوها به طور دقیقتر مشخص گردد. بازه زمانی جستوجوها نیز آمار تجمعی از سال ۲۰۰۴ تا روز تهیه این نوشته (۱۵ ژوئن ۲۰۱۲)، در نظر گرفته میشود. البته این امکان وجود دارد که فقط آمار مربوط به جستوجوهای سال ۲۰۱۲ (یا هر سال یا بازه دیگر) نیز مرتب شود تا نتایج بهروزتر باشند، اما در این صورت ممکن است اولا فراوانی مطلق جستوجوها به اندازه کافی نباشد و لذا بعضی نتایج تورشدار باشند، ثانیا اگر کسی این نوشته را چند وقت بعد بخواند، ممکن است نتایج به کل تغییر کرده باشند. به عبارت دیگر ملاک این نوشته، صرفا وضع فعلی و نوسانات مقطعی نیست، بلکه روال بلندمدتتر یک بازه ۸ ساله را مد نظر خود دارد (البته خود گوگل نمودار
هم میکشد و به وسیله آن نشان میدهد که بیشترین فراوانی جستوجوی هر واژه مربوط به کدام یک از سالهای مورد بررسی بوده است). در کل منظور این است که با استفاده از این روش میتوان فهمید که فلان واژه اقتصادی- اجتماعی، مهمترین دغدغه چه شهرهایی است، اما نمیتوان فهمید که مهمترین دغدغه اقتصادی- اجتماعی هر شهر، چه واژههایی است.
با این حال باید به محدودیتهای این روش نیز توجه داشت. گوگل موقعیت جستوجوکنندگان را بر اساس IP پیدا میکند. طبیعی است که مثلا بعضی از شهرستانیها ممکن است در تهران Search کنند، یا از طرفی بعضی از افراد هم با استفاده از فیلترشکن جستوجو میکنند. علاوه بر این باید توجه داشت که همه لزوما از گوگل استفاده نمیکنند و همچنان یاهو (اعم از ایمیل یا سرویس جستوجوی آن) در ایران بسیار پرطرفدار است (کما اینکه رتبه ۸ بیشترین واژه جستوجوشده در کشور از طریق گوگل طی این سالها نیز مربوط به کلمه «yahoo» است و به عبارتی قشر عظیمی از افراد در ایران، در گوگل به دنبال یاهو میگردند).
فقط سه نتیجه اول مربوط به شهرهای جستوجوکننده هر واژه در این نوشته ذکر میشوند و نتایج نیز همگی توسط خود گوگل Normalize شدهاند (بهنحوی که شهری با بیشترین نسبت جستوجو همواره نمره ۱۰۰ و الباقی شهرها نمره کمتری میگیرند). حتیالمقدور نیز سعی شده که کلمات با همان املا که عوام از آنها استفاده میکنند مورد بررسی قرار گیرند، با این حال در مورد بعضی از کلمات ممکن است جدا یا سر هم نوشتن آنها، جستوجو با الفبای فارسی یا انگلیسی و نیز استفاده از املاهای متفاوت فارسی و عربی حروفی همچون «ی» یا «ک» مشکل ایجاد کند. در مواردی نیز بعضی کلمات ممکن است دارای چند معنی متفاوت باشند که عموما در این روش از یکدیگر قابل تفکیک نیستند.
اعداد نرمالشده آمارها در طول زمان به سرعت عوض میشوند، لذا احتمالا گوگل میانگین وزنی (با وزنهایی برابر با سال یا زمان جستوجو) را نیز برای هر واژه در نظر میگیرد. (حقیقت این است که اصولا گوگل الگوریتمهای خود را هرگز به طور کامل بیان نمیکند مبادا اشخاصی در صدد سوءاستفاده و تورشدار کردن نتایج، درست مشابه آنچه در ساختن یک بمب گوگلی مرسوم است، بر آیند.) علاوه بر این، گوگل خیلی از واژهها را برای این منظور اصولا ایندکس نکرده است. نه به آن معنا که آن واژهها اصلا جستوجو نمیشوند، بلکه چون تعدادشان کم بوده، گوگل فعلا آنها را ذخیره نکرده است. برای دیدن نتایج، فرد باید حتما در گوگل Login کرده باشد (و البته پس از جستوجوی زیاد، ممکن است با پیغامYou have reached your quota limit نیز مواجه گردد).
۱- اشتغال و تامین اجتماعی
ابتدا آمار جستوجوی کار در ایران از طریق اینترنت مورد بررسی قرار میگیرد. برآیند آمارها (در ۸ سال گذشته) نشان میدهند که به طور متوسط، نسبت جستوجوی کلمه «بیکاری» در شهر کرمانشاه، بهطور معنیداری از سایر نقاط کشور بیشتر بوده است؛ به نحوی که الباقی شهرها، با فاصله زیاد از آن، رتبه تقریبا یکسانی دارند. با این حال، منطقی به نظر نمیرسد که شخصی که به دنبال «کار» میگردد، در اینترنت کلمه «بیکاری» را جستوجو کند، مگر اینکه از یافتن کار ناامید شده و مثلا به دنبال تسلیبخشی به خود یا بررسی علل و عوامل بیکاری و مواردی از این دست باشد. معالوصف، جستوجوی کلمات همخانوادهای چون «کار»، «شغل»، «مشاغل»، «اشتغال» و «استخدام»، حدس اولیه را تقویت میکند و در مجموع نشان میدهد که نرخ بیکاری در شهرهای کرمانشاه، زنجان، ارومیه، اردبیل، زابل و همدان در گذشته بیش از سایر شهرها بوده است. (در باب کلمه «استخدام» نکته جالب آن است که عمده جستوجوها مربوط به «استخدام بانک» و سپس «استخدام نفت» بوده و همچنان این دو نهاد به عنوان مهمترین و شاید باثباتترین نهادهای استخدامکننده در ذهن مردم جا افتادهاند).
به منظور بررسی مجدد صحت نتیجهگیری فوق، میتوان چنین استدلال کرد که اگر جایی نرخ بیکاری بالا و تلاش برای یافتن شغل، بیثمر باشد، قاعدتا جستوجو برای واژگانی چون «بیمه»، «تامین اجتماعی» و «رفاه» نیز باید بالا باشد. همان طور که در جداول بعد مشاهده میشود، نتایج آماری جستوجوی این واژهها نیز صحت نتیجهگیریهای قبلی را تایید میکنند. (البته باید توجه داشت که جستوجوی واژه «بیمه» میتواند مقاصد متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است این واژه برای جستوجوی «بیمه بدنه اتومبیل» نیز به کار گرفته شده باشد و لذا قابلاستناد نباشد، اما نتایج سایر کلمات همخانواده، امکان قبول این فرضیه را پایین میآورند. در باب کلمه «رفاه» نیز استدلال مشابهی برقرار است. در کل، نتایج حاصل از جستوجوی تمام کلمات همخانواده را باید درکنار یکدیگر مورد بررسی قرار داد تا به نتیجه قابل اطمینانی رسید).
اما آیا همه اینها به این معنی است که «بیکاری» مثلا در کرمانشاه بالا است؟ نه لزوما! بلکه اگر سختگیرانه به قضیه نگاه کنیم صرفا به این معناست که دغدغه مردم کرمانشاه در باب بیکاری، به هر دلیل، نسبت به سایر شهرهای کشور بیشتر است. اما برای اطمینان بیشتر، کافی است شخصی دو واژه «بیکاری + کرمانشاه» را گوگل کند تا خود، به عینه نتایج را ببیند! ضمنا استفاده از این روش، دیگر این مشکل را ندارد که بیکاری را چه تعریف کنیم. ضمن آنکه آن مشکل جدیدا پیشآمده در ایران که فرد از فرط بیکاری، دیگر به دنبال کار نمیگردد (مثلا به دنبال درس خواندن یا سایر امور میرود) و بنابراین طبق تعاریف مرسوم بیکار محسوب نمیشود را نیز ندارد.
۲- وام، سپردهگذاری و دلالی
با بررسی نتایج حاصل از جستوجوی واژههای «وام» و «تسهیلات» این فرضیه به ذهن متبادر میشود که بیشترین نسبت متقاضیان وام و تسهیلات را شهرهایی تشکیل میدهند که نرخ بیکاری (یا به عبارت بهتر نرخ جستوجوی کار) در آنها بالاتر است. حال اگر مورد جستوجو را محدودتر کرده و به آمار جستوجوی تسهیلات کمبهره و ارزانقیمتی چون «قرضالحسنه»، «صندوق مهر»، «مهر امام رضا»، «سهام عدالت» و «یارانه» بپردازیم، متوجه میشویم که عمده این جستوجوها برای همین قبیل تسهیلات بوده که در شهرهای فوقالاشاره (ارومیه، اردبیل، کرمانشاه و همدان) متمرکز شدهاند. فقط در رابطه با واژه «بانک» است که رتبه اول به تهران اختصاص داشته، اما پس از آن مجددا اغلب، همان شهرهایی مانند زابل قرار میگیرند. جالب اینجاست که چنانچه بررسی را در باب واژه مدرنتری در باب تامین مالی، مثل «فاینانس» انجام دهیم، نتیجه فقط به تهران محدودمیشود.
از طرف دیگر چنانچه بررسی در باب واژههای مرتبط با سپردهگذاری و سرمایهگذاری، مانند «اوراق مشارکت»، «صکوک»، «اوراق قرضه» و واژگان نسبتا مدرنتری در رابطه با بازارهای مالی مثل «سازمان بورس» و «بازار سهام» انجام شود، نتیجه به شهرهای بزرگی مانند تهران و اصفهان میانجامد. (باید توجه داشت که بررسی در باب خود واژه «سهام» به تنهایی، به سبب اختلاط آن با واژه «سهام عدالت» که از نظر مراد ذهنی جستوجوکننده، کاملا در معنایی مقابل قرار داشته و امکان تفکیک بین دو معنی نیز در این روش وجود ندارد، امکانپذیر نیست.)
جالب اینجاست که در باب واژهای چون «قیمت» نیز به نظر میرسد که باز همان شهرها (با نرخ بیکاری یا کارجویی بالا) سردسته جستوجوگرانند. بررسی واژههایی چون «قیمت ارز»، «ارز»، «قیمت طلا»، «طلا»، «قیمت سکه» و «سکه» این نتیجهگیری را تقویت کرده و مجموعا نشان میدهند که بر خلاف تصور اولیه، نهتنها تهران رتبه اول (از نظر نسبت و نه از نظر تعداد) را در دلالی ارز، طلا و سکه ندارد، بلکه شهرهایی چون ارومیه، زابل، کرمانشاه، همدان و سبزوار در این زمینه دست بالاتر را دارند. به عبارتی احتمالا چون در یک سری از شهرها مشاغل تازه و استخدام کم است، اکثرا پی دلالی و خرید و فروش ارز و طلا هستند. (با این حال این روش بررسی، یک اشکال اساسی هم دارد که درست نیست ناگفته بماند و آن اینکه، شاید کسی چنین استدلال کند که مثلا تهرانیها چون قیمت سکه را از مجاری دیگر، خودشان میدانند، لذا دیگر قیمت آن را از طریق اینترنت به دست نمیآورند یا اگر هم به دست میآورند چون آدرس سایت مربوطه را بلدند دیگر در گوگل به جستوجوی آن نمیپردازند و لذا این استدلال که تهرانیها کمتر به دنبال دلالی هستند اشتباه است.)
۳- مسکن و ازدواج
جستوجوی واژه «آپارتمان»، «مسکن» و واژگان مرتبط با آنها مانند «متری»، «متراژ» «قیمت زمین» و «پنت هاوس» ما را به این نتیجه میرساند که عمده جستوجوها برای خرید خانه (اعم از کوچک و بزرگ) در وهله اول در تهران و شهرهای همجوار آن و در وهله دوم در سایر شهرهای بزرگ کشور متمرکز شدهاند. (نتایج حاصل از جستوجوی کلمه «خانه» قابل تحلیل و استناد نیست، چون هزار و یک ترکیب و مشتقات نامرتبط با مقصود اصلی از آن قابل ساختن است و لذا معلوم نیست جستوجوگر واقعا به دنبال چه چیزی بوده است. به همین ترتیب کلمه «زمین» نیز به همراه ترکیبات متعدد آن، در معانی مختلفی در اینترنت مورد جستوجو قرار گرفته است.)
برخلاف تصور اولیه، این ساکنین تهران (و سایر شهرهای بزرگ) نیستند که بیشتر به دنبال «ویلا» میگردند، بلکه جستوجو برای این واژه در شهرهای شمالی بابل و رشت و نیز در کرج متمرکز شده است. (البته بدیهی است که لزومی ندارد افراد جستوجوکننده از یک شهر، بومی همان شهر باشند و ممکن است از جای دیگر برای مدت محدود یا نامحدود به آنجا رفته باشند.) جستوجو برای «مسکن مهر» نیز عمدتا در اطراف و اکناف تهران رایج است (باید توجه داشت که استان زنجان علاوه بر رتبه نخست در نسبت جستوجوی «مسکن مهر»، طبق آمارهای رسمی رتبه اول ساخت مسکن مهر در کشور را نیز به خود اختصاص داده است).
در باب «ازدواج» اگر چه در نگاه اول ممکن است عجیب به نظر برسد اما آمارها گواه آن است که افراد مستقر در شهرهای با نرخ بیکاری بالا، از نظر جستوجوی این واژه در رتبه اول قرار دارند. البته یک فرضیه، ممکن است این باشد که افراد از این طریق به دنبال «وام ازدواج» هستند (نتیجهای که بعید به نظر میرسد، اما از نظر آماری رد نمیشود)، اما با جستوجوی واژه «همسریابی» مجددا دیده میشود که بیشترین دغدغه در این باب نیز بین افراد شهرهای زابل، ارومیه، همدان و سبزوار وجود دارد. (نتایج جستوجوی واژه «عقد» به علت کثرت کاربرد در معانی مختلف حقوقی، در اینجا قابل استناد نیست.)
۴- تحصیلات و آموزش
آمارها نشان میدهند که بیشترین نسبت جستوجو برای واژه «دانشگاه» در شهر اهواز بوده است. عمده این جستوجوها در این شهر نیز برای «دانشگاه آزاد» بوده است. همان طور که در جداول دیده میشود بر خلاف انتظار، شهر تهران در میان ۳ شهر جستوجوگر اول برای این واژگان، هیچ جایگاهی ندارد. در مجموع نیز برای کلمات مرتبط با تحصیلات عالی مانند «دانشگاه»، «دانشگاه آزاد»، «دانشگاه سراسری»، «پیام نور»، «ترم» و «انتخاب واحد»، مجددا همان شهرهایی که در جستوجوی کار/ بیمه/ وام/ ازدواج پیشتازند (مانند ارومیه، اردبیل، کرمانشاه و زابل) در اینجا نیز رتبه اول جستوجو را به خود اختصاص میدهند. شاید (موکدا تاکید میکنم شاید) بتوان این قضیه را این گونه تفسیر کرد که افراد در این شهرها با تلاش برای رفتن به دانشگاهها و کسب تحصیلات عالی، سعی در فرار از وضعیت بیکاری (و احتمالا بیپولی) موجود دارند. از این رو، همین شهرها در جستوجو برای واژگان مرتبط با کنکور مثل «آزمون»، «کنکور»، «گاج»، «قلم چی» و «دبیرستان» و همچنین کلمات عامتری چون «کلاس»، «درس» و «کتاب» رتبه اول را در بین شهرهای کشور دارند. (بررسی رتبههای اخذشده در کنکور سراسری توسط ساکنین
این شهرها در سالهای اخیر، خود میتواند موضوع جالب جداگانهای باشد که در این مجال به آنها پرداخته نمیشود). جستوجوی واژه «اپلای» نیز با اختلاف زیاد نسبت به سایر شهرها اساسا در تهران متمرکز شده است (نه به این معنی که از بچههای شهرستانی کسی به دنبال اپلای کردن نیست، بلکه احتمالا آنها نیز از تهران اپلای میکنند).
۰
۵- سیاست و حقوق بشر
به نظر میرسد که شهر تهران و سایر کلانشهرها بر خلاف تصور اولیه در جستوجوها هیچ جایگاهی ندارند. اما حقیقت این است که اگر به بررسی واژگان نسبتا تخصصیتر از قبیل «حقوق بشر»، «حقوق زنان»، «دموکراسی»، «رای گیری»، «برابری»، «نابرابری»، «لیبرالیسم»، «حقوق مدنی»، «قانون مدنی»، «قانون تجارت»، «قانون کار»، «حداقل دستمزد»، «حداقل حقوق»، «آیین دادرسی» و «دیوان محاسبات» پرداخته شود، مشاهده میشود که شهر تهران و در موارد خاصی، سایر کلانشهرها به صورت تقریبا بلا منازع در جایگاه اول قرار میگیرند. به این لحاظ به نظر میرسد هر چه سطح توسعه و امکانات شهرها بیشتر شده و دغدغههای مربوط به امکانات اولیه زندگی مرتفع میگردد، جا برای مفاهیم تخصصیتر باز میشود، اما در شهرها و روستاهای کوچک که همچنان برای تامین نیازهای اولیه زندگی با مشکل مواجهند، این مسائل اساسا بلا موضوع هستند. (با استفاده از این سرویس گوگل، واژه «آزادی» قابل بررسی نیست، چون به علت کثرت استفاده و به عاریه گرفته شدن توسط انواع و اقسام مکانهایی چون «خیابان آزادی»، «میدان آزادی»، «سینما آزادی» و نیز موارد دیگری از قبیل «سکه بهار آزادی»، احتمال خلط مفاهیم بسیار
زیاد است. بر همین اساس، نتایج جستوجوی کلمه «رای» را نیز نمیتوان معتبر دانست، چون سهم عمدهای از جستوجوها در این مورد در ایران مربوط به خانم «آیشواریا رای» بوده است.)
۶- مذهب و آیین
عجیب نیست اگر در زمینه جستوجوی کلیدواژههای متداول در قاموس مذهبی کشور مثل «دین»، «اسلام»، «Islam»، «مسلمان»، «الله»، «توحید»، «قرآن»، «حدیث»، «پیامبر»، «محمد»، «علی»، «معاد»، «نماز»، «مکه»، «مدینه»، «حجاب»، «بیحجاب»، «گناه»، «شیطان»، «مداحی» و «حوزه علمیه»، شهر قم تقریبا بلا استثنا (و با فاصله زیاد از سایرین) رتبه نخست را داشته باشد. (بدیهی است که کلمه «محمد» میتواند به عنوان مثال به منظور جستوجوی عکس محمدرضا گلزار نیز مورد جستوجو قرار گرفته باشد، اما احتمالا تعداد جستوجوهای مذهبی در شهر قم آنقدر بالا بوده که بر موارد اینچنینی فایق آمده است.)
در باب واژگان «سنی» و «اهل سنت» نیز عجیب نیست که بیشترین نسبت جستوجو مربوط به شهرهایی چون زابل، بندرعباس و زاهدان بوده است. در باب واژه «شیعه» نیز اگر چه بیش از همه در شهر قم مورد جستوجو قرار گرفته، اما بلافاصله بعد از آن، مجددا شهر زاهدان قرار دارد. (بر این مبنا، به نظر میرسد که اگر چه جستوجوی واژگان مرتبط با سنیها برای اهالی قم جذابیت چندانی ندارد، اما جستوجوی واژگان مرتبط با شیعه، به هر دلیل، برای اهل سنت جذابتر است.) به جز مشهد که به عنوان شهری مذهبی شناخته میشود، سایر شهرهای بزرگ (من جمله تهران) عموما جایگاهی در زمینه جستوجوی واژگان مذهبی ندارند. اما چنان چه مظاهر و مکاتب عرفانی دیگری همچون «یوگا»، «بودا»، «ذن» و «مدیتیشن» مورد بررسی قرار گیرند، شهرهایی مانند تهران، شیراز، تبریز و اصفهان در جستوجوها برتری دارند.
۷- تفریحات و سرگرمی
مطابق آمارها (و همان طور که انتظار نیز بر آن است) صحبت از تفریح و سرگرمی که میشود برتری از آن ساکنین شهرهای بزرگتر و مرفهتر است. بررسی آمار جستوجوی واژگانی چون «تفریح»، «رستوران»، «کافی شاپ»، «پاساژ»، «مسافرت»، «سفر»، «توریسم»، «تور کیش»، «کیش»، «دبی» و «هتل» نشان میدهند که ساکنین کلانشهرهایی چون تهران، اصفهان، شیراز، کرج، مشهد و تبریز همواره در صدر جستوجوگران این چنینی قرار داشتهاند (تفاوت آمارهای مربوط به جستوجوی «کیش» و «تورکیش» نشاندهنده این است که گرچه احتمالا از بندرعباس بیشتر به دنبال کیش رفتن هستند، اما احتمالا برای این کار کسی در آنجا به دنبال تور نمیگردد). واژه «مهاجرت» بیش از همه توسط ساکنین دو شهر تهران و کرج و واژه «ویزا» نیز بیش از همه توسط اهالی تهران و اصفهان جستوجو شدهاند.
از نکات جالب آماری در میان جستوجوها این است که ظاهرا ساکنین شهرهای شمالی کشور مثل بابل، گرگان و ساری بیش از سایر شهرها به «مد»، «فشن»، «مدل مو»، «مدل لباس»، «لباس» و «مانتو» بها میدهند. اما هنگامی که بحث به «چادر» میرسد، بیشترین نسبت جستوجو مربوط به شهر قم و پس از آن زابل است. تمرکز جستوجو برای واژگانی ملازم با امکانات مالی یا سطح توسعهیافتگی بالاتر همچون «تئاتر»، «سینما»، «داربی»، «فرکانس کانال»، «هات برد»، «آی فون» و «آی پد» نیز بیشتر مربوط به تهران و شهرهای بزرگی مثل کرج، شیراز و اصفهان است (البته نتایج جستوجو برای کلمه «سینما» با «بازیگر سینما» یا «عکس بازیگر سینما» قاطی میشود و لذا نتیجه کمی تورشدار است). با این حال، بیشترین نسبت جستوجو برای واژه «موبایل» مربوط به بندرعباس (احتمالا به واسطه مرزی بودن و نزدیکی به دبی) و پس از آن مربوط به تهران بوده است. اما در مواردی مانند «برنامه نود» که به نوعی یک برنامه تفریحی با امکان دسترسی همگانی است، ساکنین شهرهای کمامکاناتتری مثل زابل و ارومیه بیشترین نسبت هواداران را دارند.
۸- سایر موارد
میتوان جستوجو را برای هزاران کلمه دیگر نیز انجام داد. به عنوان مثال، هم عجیب است و هم عجیب نیست اگر که بیشترین نسبت جستوجو برای واژه «نفت» و ترکیبات لغوی آن، با فاصله زیاد نسبت به سایر شهرها، در اهواز متمرکز شده باشد؛ یا که بیشترین نسبت جستوجو برای «برنج» مربوط به شهرهای شمالی کشور مانند رشت، ساری و بابل باشد؛ یا که بیشترین علاقهمندی به جستوجوی «تهران» مربوط به ساکنین تهران و کرج باشد؛ یا عمدتا همین ساکنین پایتخت باشند که بیش از سایرین به دنبال «خدمتکار» میگردند؛ یا مجددا همین ساکنین شهرهای بزرگی چون تهران، کرج، شیراز و مشهد باشند که جستوجوی واژه «balatarin» برایشان جالب باشد؛ یا که «خرید شارژ ایرانسل / همراه اول» (به هر دلیل، از دلالی گرفته تا احتمالا کمبود درآمد لازم برای خرید سیم کارت دائمی) در زابل بیش از سایر نقاط کشور رایج باشد؛ یا سایر موارد این چنینی که به سیاق موضوعات قبل، میتوان به بررسی آنها از طریق Google Insights پرداخت.
توضیحات پایانی
تفسیر نتایج جستوجوها باشد بر عهده خواننده. علیالقاعده هیچ محققی نمیآید همه این متغیرها را با هم بررسی کند و بررسی دقیق هر یک از آنها، به هزاران ساعت زمان و مطالعات دقیق اقتصادی و البته جامعهشناسی نیاز دارد که به نوبه خود، کار میدانی، بودجه و صرف زمان بسیار زیادی را میطلبد. این نتایج صرفا یک دید اولیه به محقق میدهند تا با استفاده از آن به سرعت یک نقشه کلی از ویژگیهای مذهبی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری کشور را استخراج کند. دیگر کسی هم نمیتواند به ساختگی بودن آمارها اعتراض کند! اما مثلا مواردی همچون توزیع درآمد یا ثروت یا فقر نیز هستند که نمیشود آنها را با هیچ پروکسی خاصی حتی از این طریق نیز تخمین زد! جالب اینجاست که خود کلمه «اقتصاد» را نیز نمیتوان از این طریق سنجید تا متوجه شد کدام شهرها بیشتر دغدغه اقتصادی دارند، چرا که با ترکیباتی از قبیل «اقتصاد نوین»، «دنیای اقتصاد» و مواردی از این دست قاطی میشود. در کل باید توجه داشت که با استفاده از نتایج جستوجوها جز یک سری کلیات و حدسهای اولیه، هیچ روند و قاعده کلیای نمیتوان استخراج نمود تا به ضرس قاطع راجع به آنها صحبت کرد. کما اینکه کسی
ممکن است واژهای مترادف با یک کلمه را جستوجو کند و به نتایج دیگری برسد! اما به هر حال کلیاتی که از این طریق به دست میآیند و با منطق ذهنی نیز سازگاری دارند را نمیتوان انکار کرد. به هر حال این جستوجوها همگی تصادفی نیستند! در واقع خیلی از این نتایج، از نظر ذهنی نیز پیشاپیش بدیهی و قابل توجیه هستند و لذا صرفا خیال انسان را جمع میکنند که شواهد آماری نیز آن فرضها را تایید میکنند. به عبارتی مثل هر کار پژوهشی دیگری که با فرضیه آغاز میشود، در اینجا نیز فقط میتوان گفت که این فرضیههای ذهنی «رد نمیشوند».
تمام اینها در واقع Insight است که گوگل به ما میدهد. پی بردن به باطن و منویات درونی افراد، ابدا کار آسانی نیست، اما مشاهده میشود که امروزه به مدد تکنولوژی گوگل، میتوان هم سیر انفس نمود و هم سیاحت آفاق. در پایان لازم به ذکر است که نویسنده تلاش بسیاری داشته است تا ذهنیت پیشین خود را در باب نتایج، وارد تحلیلها نکند، هر چند معترف است که ممکن است در مواردی نتیجهگیریهایی کرده باشد که با استناد به این دادهها (به فرض صحت!) ابدا قابل توجیه نباشند. به هر حال ویژگیهای یک نوشته اقتصادی از نوع غیرملالآور، در مواردی الزام میکند که حدی از آنچه نویسنده (شاید به اشتباه) «ژورنالیسم» میخواندش، در آن رعایت شود، وگرنه مخاطب امروز ایرانی اصولا رغبتی به خواندن مطالبی به این تطویل و بدون هیچ نتیجهگیری خاصی نمیکند.
با این حال نگارنده اطمینان میدهد که اگر تاثیر و تاثری هم بوده، پیشذهنیتی از قبل وجود نداشته که مثلا این دادهها به این شکل کنار یکدیگر چیده شوند (چرا که انجام این کار برای وی اصولا منفعتی را در بر نداشته) و صرفا نتیجهگیریهای اولیه و بسیار ناقصی بوده است که با نگاهی اولیه به نتایج، ممکن است در ذهن بعضی مخاطبین ایجاد شود (حال آنکه ممکن است خاطر عدهای دیگر از مخاطبین را نیز اندکی مکدر سازد).
* کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
** www.cafeconomics.com
ارسال نظر