سیاست‌های اوباما اقتصاد را احیا کرد

نویسنده: آندرو فیلدهاوس

نویسنده: آندرو فیلدهاوسشاره: آندرو فیلدهاوس تحلیل‌گر سیاست‌های بودجه‌ فدرال در موسسه‌ سیاست‌های اقتصادی است. اشاره: آندرو فیلدهاوس تحلیل‌گر سیاست‌های بودجه‌ فدرال در موسسه‌ سیاست‌های اقتصادی است.

اقتصاد پیش از به قدرت رسیدن پرزیدنت اوباما در ژانویه‌ ۲۰۰۹، ۵/۴ میلیون شغل از دست داده بود و به تنهایی در همان ماه ژانویه ۸۱۸ هزار شغل از بین رفته بود. انقباض اقتصادی شتاب گرفته بود و نرخ رکود اقتصادی در سه‌ماهه‌ چهارم سال ۲۰۰۸ به عدد بی‌سابقه‌ ۹/۸ درصد (به‌طور سالانه) رسیده بود ــ بدترین نرخ در شصت‌سال اخیر- سیاست‌های اقتصادی اوباما ما را از دل این مارپیچ نزولی درآوردند و بهبود اقتصادی را موجب شدند؛ بهبودی که می‌توان روند آن را «پایا» توصیف کرد.

اوباما در فوریه‌ ۲۰۰۹ قوانین خود را برای بهبود و بازسرمایه‌گذاری اجرایی کرد و سرعت انقباض اقتصادی و از دست رفتن شغل‌ها کاهش یافت. با اثرگذاری سیاست‌های تحریکی، شاهد آغاز رشد اقتصادی در میانه‌ سال ۲۰۰۹ بودیم و رشد شغل‌آفرینی در اوایل سال ۲۰۱۰ آغاز شد. ما تا فوریه‌ سال ۲۰۱۰، ۵/۳ میلیون شغل به بازار افزودیم. دفتر غیرحزبی بودجه‌ کنگره تخمین می‌زند که بدون قانون مورد حمایت اوباما نرخ بیکاری ممکن بود به جای ۶/۹ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۷/۱۰ درصد برسد.

قانون بهبود اوباما قرار بود اقتصاد را به جلو براند و مانع پیشروی رکود شود و نه اینکه اشتغال را به میزان کامل آن برساند. ترکیدن حباب هفت تریلیون دلاری باعث شد فعالیت‌های اقتصادی به شدت لطمه ببینند و کاهش یابند و کم‌اثربودن بودجه‌ سیاست تحریک اوباما در ابتدا به خاطر میزان بالای خسارت اقتصادی بود. به علاوه، پس از آنکه رشد اقتصادی از نو آغاز شد، بیکاری انبوه نیازمند پشتیبانی مالی بیشتری بود. به همین خاطر به تصویب رساندن بودجه‌ بیشتر برای پشتیبانی اقتصادی بیشتر در کنگره وظیفه‌ای دلاورانه و قهرمانانه بود که اوباما از پس آن برآمد.

در دسامبر سال ۲۰۱۰، دولت کاهش مالیات بر دستمزدها را به تصویب رساند و به ارائه‌ خدمات مالی برای بیکاران ادامه داد. اگر این سیاست‌ها همراه با تحریک مالی به انجام نمی‌رسید و اقتصاد رونق نمی‌گرفت، ممکن بود در اوایل سال ۲۰۱۱ دوباره به رکود بغلتیم. باید اشاره کرد که فدرال رزرو نیز نقش زیادی در بهبود اقتصادی داشته است و توانسته تمهیداتی خارق‌العاده برای نجات بخش مالی و تسریع بهبود اتخاذ کند. اما وقتی اوباما به قدرت رسید، فدرال رزرو کلیدی‌ترین اهرم خود، یعنی نرخ بودجه‌های فدرال را به بالاترین حد خود رسانده بود؛ سیاست پولی نمی‌توانست به تنهایی اقتصاد را نجات دهد.

اکنون اقتصاد تا حد زیادی با زمامداری اوباما بهبود یافته است، اما شغل‌آفرینی برای میلیون‌ها آمریکایی بیکار که خواهان کار هستند، هنوز باید مهم‌ترین هدف دولت باشد. اوباما در سپتامبر ۲۰۱۱ قانون مشاغل آمریکایی را ارائه کرد که بسیاری از اقتصاددان‌های مستقل همچون مارک زاندی معتقدند این طرح می‌تواند صرفا دو میلیون شغل دیگر در بازار ایجاد کند. متاسفانه حزبی‌گرایی کنگره باعث شده است برنامه‌های مربوط به شغل‌آفرینی اوباما با مشکلاتی مواجه شوند و خوب پیش نروند.

اگرچه باید کارهای بسیار زیاد دیگری برای برگرداندن اشتغال به نرخ اصلی خود، یعنی نرخ کامل خود انجام داد، اما بی‌تردید جای چون و چرا ندارد که سیاست‌های اقتصادی اوباما توانسته است در پایان دادن به بدترین رکود پس از بحران بزرگ دهه‌ ۳۰ موفق عمل کند.