بحران‌های اقتصادی و سیاسی دهه‌های اخیر، برخی را بر آن داشت که مرگ مدرنیته را در حوزه‌های مختلف اعم از حوزه اقتصاد اعلام کنند، اما مدرنیته دستاویزی یافت که حیاتش را تضمین می‌کرد و این دستاویز چیزی جز توجه بیشتر به محیط زیست نبود؛ مساله‌ای که می‌توانست پایدار ماندن فرآیند توسعه اقتصادی را تضمین کند. گرم شدن کره زمین، بروز سیل و سونامی و دیگر وقایعی که در سال‌های اخیر در گوشه گوشه دنیا به وقوع می‌پیوندند، مردم را بار دیگر به دامان کسانی متوسل کرد که راهی برای رفع این بحران‌ها بیابند و زندگی سالم را دوباره به آنها بازگرداند. به این ترتیب آنان که مرگ اقتصاد مدرن را پیش‌بینی کرده بودند، اعتراف کردند که توجه ویژه به محیط زیست، توانسته است مشروعیتی دوباره به گفتمان مدرن دهد. در روزگار ما، «طبیعت» دوباره اعتبار خویش را بازیافته و مردم حتی در روستاهای کوچک نیز حاضر نیستند به بهانه پیشرفت، از سلامت خویش دست بکشند.

«اقتصاد سبز» در این معنا، پاسخی به دغدغه‌های انسان قرن بیست و یکم است. این رویکرد اقتصادی با در نظر گرفتن حساسیت‌های انسان این عصر، تلاش می‌کند در کنار کسب بیشترین سود، به مشروعیتی اخلاقی نیز در میان مخاطبان خود دست یابد تا در زمان وقوع بحران‌های اقتصادی بتواند از حمایت آنها برخوردار شود. بی‌شک آینده از آن سبزها است و کسانی بازارهای اقتصادی آینده را در دست خواهند داشت که مقوله استانداردهای محیط زیستی را در تولید محصولات خود لحاظ کنند.