حروف سنگی تاریخ‌ساز

دکتر سیدابوالفضل رضوی

صنعت چاپ اولین‌بار در چین زمان سلسله تانگ (قرون اول تا سوم هجری) به طریقی ساده اختراع شد و طی زمان رو به تکامل نهاد. در این طریق آنچه مهم است اختراع چاپ سربی توسط گوتنبرگ آلمانی در سال ۱۴۴۸م است. گوتنبرگ به تدریج، دستگاه چاپ اختراعی خود را تکمیل کرد و ماشین چاپ با حروف سربی قابل انتقال به‌راه انداخت. از این پس، صنعت چاپ به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ علمی و فرهنگی جهان، نقش مهمی در ارتقای وضعیت کمی و کیفی مطبوعات ایفا کرد. اهمیت صنعت چاپ اختراعی گوتنبرگ به حدی است که آن را به‌عنوان یکی از عوامل زمینه‌ساز رنسانس قلمداد می‌کنند. تاریخچه صنعت چاپ در ایران قرون جدید نیز با تحولات این صنعت در ممالک اروپایی مرتبط بوده و به‌گونه‌ای از دستاوردهای ملل اروپایی بهره برده است.

شاید بتوان دستگاه چاپی را که در زمان ایلخانان و به عهد حکومت «گیخاتو» (۶۹۳-۶۹۰) وارد ایران شد و در چاپ اسکناسِ موسوم به «چاو» از آن استفاده کردند، هرچند ساده، اولین دستگاه چاپ در ایران به‌شمار آورد. این دستگاه بسیار ساده بود و براساس پِرِس و حکاکی روی چرم استوار بود. به ظن برخی، لغات «چاپ» و «چاپخانه» از همین دوره وارد زبان فارسی شده و اصل آن از «چاو» و «چاوخانه» گرفته شده است. البته مرحوم دهخدا لغت چاپ را از ریشه «چهاپ» یا «چهاپه» سانسکریت می‌داند. با این حال به نظر می‌رسد که اولین چاپخانه با هدف استفاده در امور نوشتاری، در دوره صفویه در ایران دایر شده است.

آنژ دوسن ژوزف کشیشی از فرقه «کارملی» از مردم «تولوز» که در سال ۱۰۷۱ه.ق/ ۱۶۶۰م به ایران آمده و چند کتاب در مورد ایران نوشته است، در کتابی که در لغت فارسی به فرانسه و ایتالیایی و لاتین نوشته از کلماتی چون، باسمه کردن (کلمه‌ای ترکی به معنای چاپ)، قالب زدن، طبع نمودن، منطبع گردانیدن، باسمه خانه و باسمه چی نام برده که می‌تواند از وجود چاپخانه در ایران حکایت کند. دو سن ژوزف می‌نویسد: «حضرات پادریان کارملی میدان میر، بصمه‌ (معرّب باسمه) خانه عربی و فارسی در عبادت خانه خودشان در اصفهان برپا کرده بودند و هنوز دارند، ارامنه نیز در جلفا بصمه ارمنی دارند.»

از آنجاکه کارملی‌های موسوم به «اصلاح شده» در سال ۱۰۱۶ه.ق/ ۱۶۰۷ م به ایران آمده‌اند، تاریخ ایجاد مطبعه بعد از آن تاریخ است. هدف کارملی‌ها از احداث چاپخانه چاپ اوراق ادعیه و اذکار مسیحی بوده است. ارامنه نیز در حدود سال ۱۰۴۳ه.ق دستگاه چاپی با حروف ارمنی در نمازخانه خود به‌کار گرفتند و به ایجاد چاپخانه مبادرت کردند. سی سال بعد از انتقال ارامنه از جلفا به اصفهان توسط شاه عباس در سال ۱۰۱۳ ه.ق یک ارمنی موسوم به یعقوب ژان در سال ۱۰۵۱ه..ق/ ۱۶۴۰م یک دستگاه چاپ از اروپا وارد کرد که به خاطر مشکلاتی از قبیل کمرنگی، سفید شدن خطوط با گذشت ایام، عدم توانایی در ساختن مرکب مناسب، علاقه عمومی به تالیفات دست‌نویس، به‌خصوص تالیف انجیل و مهم‌تر بیکار شدن عده زیادی که به کار استنساخ متون مشغول بودند، از رونق افتاد.

البته چنان که ذکر شد، قبل از چاپخانه یعقوب ژان، ارامنه دارای چاپخانه بودند و کتاب‌هایی نظیر «حیات اجداد روحانی» (که حروف مطبعه آن به همت خاچاطور خلیفه ارامنه ساخته شده بود و الان نیز نسخه‌ای از آن در کلیسای ارامنه موجود است) به چاپ رسیده بود. هرچند که این چاپخانه در خارج از جامعه مسیحی اصفهان مورد استفاده قرار نگرفت و با استقبال عمومی مواجه نشد؛ اما از علاقه ایرانیان به داشتن چاپخانه حکایت می‌کند. سخنان شاردن نیز این مطلب را تایید می‌کند. شاردن می‌نویسد:

«ایرانیان صد دفعه تا حال خواسته‌اند مطبعه داشته باشند، فواید و منافع آن را می‌دانند و ضرورت و سهولت آن را می‌سنجند؛ لیکن تا حال کامیاب نشده‌اند. برادر وزیر اعظم که آدم خیلی عالم و مقربی است در سنه ۱۰۸۷ ه.ق از من خواست تا عمله از فرنگ بیاورم که این کار را به ایرانیان بیاموزد و کتب عربی و فارسی که من به او دادم به شاه نشان داد و اجازه گرفته بود، ولی وقتی پای پول به میان آمد همه‌چیز به هم خورد.»

از آن پس تا زمان قاجار شواهدی درخصوص ایجاد چاپخانه در ایران وجود ندارد. چنان‌که ذکر شد، ایجاد چاپخانه در زمان قاجار معلول تحولاتی بود که در نتیجه برخورد با دول استعماری اروپایی روی داد. هرچند در مورد ایجاد اولین چاپخانه و بانی آن در این زمان اختلاف نظر است؛ اما به هر حال باید آن را نتیجه حس نوخواه همان معدود افراد آگاه دانست که راه ایجاد و توسعه مبانی تمدنی جدید را پی ریختند.

نخستین چاپخانه‌ای که وجود آن در دوره قاجار مسلم است، چاپخانه‌ای است که در سال ۱۲۳۳ه.ق یا سال قبل از آن توسط آقا زین‌العابدین تبریزی ایجاد شد. آقا زین‌العابدین به دستور عباس میرزا به روسیه رفته و آشنایی با چاپ و چاپخانه را در آنجا فرا گرفته بود و با خرید ماشین چاپ به ایران برگشت و با تاسیس چاپخانه شروع به فعالیت کرد. این چاپخانه با حروف سُربی کار می‌کرد و پس از مدتی کتابی موسوم به «فتح نامه» از آن بیرون آمد. فتح‌نامه به‌عنوان نخستین کتابی که در ایران چاپ شد، به وسیله «میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام» تالیف شده بود. این کتاب به زبان عربی بود و موضوع آن به جنگ‌های ایران و روس مربوط می‌شد و حوادث را تازمان انعقاد عهدنامه گلستان(۱۸۱۳م/ ۱۲۲۸ه.ق) دربرمی‌گرفت. البته باید خاطرنشان کرد که مرحوم تربیت در مجله تعلیم و تربیت اولین کتاب چاپ شده در ایران را «جهادیه» میرزا عیسی قائم مقام بزرگ می‌داند.

زینکر «Zinker» یکی از کتاب شناسان اروپایی نیز در تالیف خود موسوم به «کتاب شناسی شرقی» از کتابی انگلیسی با عنوان «ملاحظات درخصوص خواجه حافظ شیرازی» تالیف اگوست، ای. هربن نام می‌برد که در فوریه ۱۸۰۶م/ ۲۱-۱۲۲۰ه.ق در شیراز به طبع رسیده است. اگر این موضوع صحیح باشد، چاپخانه در شیراز قبل از تبریز و تهران احداث شده است. چاپخانه بعدی در ایران همان است که توسط میرزاصالح شیرازی احداث شد. میرزاصالح پس از فراغت از تحصیل و هنگام مراجعت به ایران، یک دستگاه چاپ خرید و با خود به ایران آورد.

میرزاصالح که فردی اندیشمند و دارای ذکاوت بود و با بهره‌گیری از همین هوش و قریحه ذاتی، به دربار قائم مقام راه یافته و با حمایت او به خارج اعزام شده بود، در زمان تحصیل در لندن، در رشته‌های تاریخ و جغرافیا، زبان‌های انگلیسی و فرانسه و لاتین و صنایعی هم چون شیشه‌سازی، مرکب‌سازی و تهیه حروف مقطعه خبره شد و بنابر علاقه شخصی، با چاپ و چاپخانه نیز آشنا شد. خرید دستگاه چاپ نیز به‌خاطر علاقه شخصی و حس مردم دوستی او بود. از آنجا که میرزاصالح به دنبال این بود که علاوه بر معلومات، چیزی که به درد مردم بخورد با خود بیاورد، به فراگرفتن این فن پرداخت و در آن خبره شد.

در هنگام بازگشت، با هر سختی که بود یک دستگاه چاپ سربی خرید تا پس از رسیدن به ایران آن را به هموطنان عرضه کند. چاپخانه میرزاصالح در سال ۱۲۳۴ه.ق یک سال بعد از راه‌اندازی چاپخانه‌ای که زین‌العابدین از روسیه آورده بود، راه‌اندازی شد. گرچه میرزاصالح از اقدام زین‌العابدین خبر نداشت، اما چون خود این فن را فراگرفته بود و به کار خود علاقه داشت، آن را در تبریز به‌راه انداخت، اما به‌خاطر مشغله‌های دیگر، تصدی آن را به میرزاعلی نامی سپرد. در سال ۱۲۳۸ ه.ق میرزاجعفر نامی که توسط عباس میرزا برای یادگیری این فن به مسکو فرستاده شده بود، نیز یک دستگاه چاپ سربی را وارد تبریز کرد.

در همین چاپخانه بود که در سال ۱۲۴۰ه.ق یک مجلد گلستان سعدی به چاپ رسید. همین چاپخانه است که در کتاب «چاپخانه در خارج از فرنگستان» به‌عنوان اولین چاپخانه ایرانی از آن یاد شده است. این در حالی است که قبل از آن دو چاپخانه دیگر نیز تاسیس شده بود. شاید بتوان گفت که این میرزاجعفر همان میرزاجعفر مهندس بود که همراه میرزاصالح در لندن تحصیل کرده بود. در این صورت، می‌توان گفت که وی نیز با صنعت چاپ آشنا بوده و شاید در ساختن چاپخانه نیز به میرزاصالح کمک کرده باشد. از این جهت می‌توان گفت که مراد از تاسیس اولین چاپخانه مذکور در کتاب «چاپخانه در خارج از فرنگستان» همان چاپخانه میرزاصالح بوده است. به غیر از چاپخانه‌های فوق‌الذکر ژنرال سمینوی روسی هم که در ادسا به کار چاپ مشغول بود، هنگامی که در سال۱۲۴۱ه.ق به ایران آمد؛ دستگاه چاپی را با خود آورد. لیکن معلوم نیست که چاپخانه احداثی او چه‌قدر و چگونه کار کرده است.

- بخشی از یک مقاله