وقوع زلزله بویین زهرا و مرگ بیش از ۲۵ هزار نفر
مقارن ساعت یازده صبح روز یازدهم شهریور ۱۳۴۱، زلزله بسیار شدیدی بخش وسیعی از ایران را لرزاند که مرکز اصلی آن در بویین زهرا از توابع قزوین بود. در اثر این زلزله که در یک قرن اخیر در نوع خود منحصربهفرد بود، علاوهبر ویرانی کامل شهر بویین زهرا، متجاوز از بیست و پنج هزار نفر کشته و دهها هزار نفر دیگر نیز زخمی و بیخانمان شدند. در زلزله بویین زهرا که در سرزمینی به وسعت چهل هزار کیلومتر مربع روی داد، بیش از یکصد و ده روستا با خاک یکسان شد و خسارات مالی بسیاری نیز به جا گذاشت.
زلزله بویینزهرا علاوهبر بزرگی تاریخی و فاجعهای که در پی آورد از یک جهت دیگر نیز در تاریخ ایران فراموشناشدنی است و آن همبستگی ملی است که پس از این واقعه در میان مردم برای کمک به همنوعانشان به وجود آمد.
مقارن ساعت یازده صبح روز یازدهم شهریور ۱۳۴۱، زلزله بسیار شدیدی بخش وسیعی از ایران را لرزاند که مرکز اصلی آن در بویین زهرا از توابع قزوین بود. در اثر این زلزله که در یک قرن اخیر در نوع خود منحصربهفرد بود، علاوهبر ویرانی کامل شهر بویین زهرا، متجاوز از بیست و پنج هزار نفر کشته و دهها هزار نفر دیگر نیز زخمی و بیخانمان شدند. در زلزله بویین زهرا که در سرزمینی به وسعت چهل هزار کیلومتر مربع روی داد، بیش از یکصد و ده روستا با خاک یکسان شد و خسارات مالی بسیاری نیز به جا گذاشت.
زلزله بویینزهرا علاوهبر بزرگی تاریخی و فاجعهای که در پی آورد از یک جهت دیگر نیز در تاریخ ایران فراموشناشدنی است و آن همبستگی ملی است که پس از این واقعه در میان مردم برای کمک به همنوعانشان به وجود آمد. زلزله بویینزهرا با یک نام گره خورده است؛ غلامرضا تختی. مردم محروم بویینزهرا درحالیکه خسارت شدیدی از زلزله دیده بودند چشم انتظار کمکهای مردمی به سر میبردند.
همان زمان برخی سازمانهای وابسته به حکومت از جمله جمعیت شیر و خورشید با انتشار اعلامیهها و اطلاعیههایی در جراید مردم را به دادن کمک دعوت میکردند، هرچند کمکهایی جمعآوری شد اما نتوانست مشکلات مردم آسیبدیده را حل کند، چرا که کمکها در برابر عمق فاجعه ناچیز بود. علاوهبر این از آنجا که سازمانهای امدادی دولتی در میان مردم جایگاهی نداشتند و مردم نسبت به آنها بیاعتماد بودند از دادن کمک خودداری میکردند. در این هنگام بود که غلامرضا تختی قهرمان کشتی ایران، دست بهکار شد و در نامهای به روزنامه کیهان آمادگی خود را برای جمعآوری اعانه برای زلزلهزدگان بویینزهرا اعلام کرد. لطفالله میثمی، از مبارزان دوران پهلوی درباره جمعآوری کمکهای مردمی برای مردم بویینزهرا توسط تختی میگوید:
«تختی در این حادثه به صورت خودجوش توانست سیل عظیمی از کمکهای مردمی را به حادثهدیدگان زلزله برساند که این نیز از محبوبیت او ناشی میشد. خاطرم هست وقتی او کشکول به دست میگرفت و پول جمع میکرد، مدتی نمیگذشت که کشکول پر میشد. چرا که مردم برای کمک، سر از پا نمیشناختند. در خیابان وحدت اسلامی (شاهپور سابق) این صحنهها مکرر خلق میشد. وقتی تختی کشکول را میچرخاند جمعیتی عظیم حول او میآمدند تا در کمکرسانی به حادثهدیدگان زلزله سهیم باشند. یک بار خانمی که خود به لحاظ مالی، استطاعتی نداشت، چادر خود را تقدیم کرد که این صحنه همه را منقلب کرد.» با جمعآوری کمکهای مردمی و حضور گروههای امداد خارجی بعد از مدتی ساکنان شهر بویینزهرا و بازماندگان آن فاجعه بار دیگر به زندگی بازگشتند، روستای توفک در پنج کیلومتری جنوب بویینزهرا توسط جمعیت صلیب سرخ کشور هلند در مدت یکسال بهطور کامل بازسازی شد و روستای رودک که در فاصله حدود سه کیلومتری توفک واقع است نیز در همان مدت توسط استادان و دانشجویان دانشگاه تهران بازسازی شد.
ارسال نظر