گروه تاریخ و اقتصاد: سفر خسته‌کننده‌ای بود. جاده بسیار خراب است. این سبب می‌شود بپذیری در گرمای بوشهر بمانی و از این راه به درون ایران نخزی. اولین صبح ورودم به شیراز به استراحت گذشت و بعدازظهر در جلسه‌ای با کنسولمان در شیراز به گفت‌وگو و تحلیل اوضاع نشستیم. خبرهای عجیب و گاهی ناراحت‌کننده‌ای درباره رویدادهای فارس داشت.

روز دوم را پرسه‌ای در شیراز زدم. همراهم آقا عزت‌الله میبدی، از کارکنان کنسولگری در شیراز مرا به آرامگاه‌های حافظ و سعدی و تماشای یکی، دو جای دیدنی در شیراز برد. شهر شیراز دیدنی است. شاید آن روز را کمتر به جنگ و فردایش و زندگی و هراسِ خفته در آن اندیشیدم.

روز شنبه براساس برنامه تنظیمی به ملاقات مخبرالسلطنه رفتم. وی در مجموع دل خوشی از ما ندارد و به راحتی و حتی در پشت پرده الفاظ سیاستمدارانه‌اش، می‌توان گرایشش به سیاست آلمان را حس کرد. آنها، آلمانی‌ها را به خوبی نمی‌شناسند، همان گونه که ما و روس‌ها و فرانسوی‌ها را به خوبی نمی‌شناسند. قضاوتشان عجولانه و بر پایه رویدادهایی است که این شاخ به آن شاخ پریدن‌های سیاسی‌شان برایشان ساخته است. دلزده از فرانسه و بعد روسیه و سرانجام ما، ناچار از یافتن یاوری برای رویارویی با دشمنان ساخته در ذهنشان به آلمان روی آورده‌اند و ما هم بر آن نیستیم که نگاهشان به روسیه را تغییر دهیم و به ناچار باید پذیرای نگاهشان به ما و گسترش آن نگاه باشیم. از جالب‌ترین نکات درباره ایرانی‌ها یکی نیز این است که هرگاه دو رقیب در برابر هم بایستند چون نه توان رویارویی و نه کوبیدن حریف و نه امید به یاری درونی دارند، به ناچار درصدد یافتن یاوری خارجی برمی‌آیند یا حداقل خود را طرفدار و تحت حمایت قدرتی خارجی نشان می‌دهند. به همین جهت هیچ گاه نمی‌توان به موضع سیاسی آنها امید بست و براساس آن حرکت کرد، چون ذره‌ای یاری بیشتر از سوی دیگر وی را به آن سو می‌کشاند. این اصل نه تنها بر دولتمردان بلکه بر روسای قبیله‌ها نیز تاثیر نهاده است.

خان‌های حاکم بر شهرها و مناطق میان سکونتگاه‌های ایل‌های خمسه و کرانه‌های شمالی خلیج‌فارس نیز در آرزوی توان‌یابی‌های بیشتر بعدی و به دنبال گرویدن به سویی هستند. موضع‌گیری آنها بخشی از مشغولیت‌های بعدی ما را خواهد ساخت، چه آنکه گرایش یا عدم گرایششان به ما، در آینده حضور اقتصادی و سیاسی و نظامی ما را در منطقه رقم خواهد زد. باید کسانی را برای پا نهادن در معرکه ایجاد گرایش در آنها برگزید و مامور کرد و باید در انتظار نتیجه گرویدن آنها به ما در درگیری‌هایشان با هم نشست.

با مخبرالسلطنه صحبت کردیم و دانستیم که وی هیچ امیدی به اتحاد میان ایل‌ها و قبیله‌ها و حاکمان شهرها و مردم برای پیروی از سیاستی یکسان ندارد و در انتظار حادثه‌ای نشسته است.

در کنار این همه پراکندگی مشکلی به نام نیروی نظامی در شیراز به چشم می‌خورد. ایران سال‌هاست ارتش و نیروی نظامی یکپارچه‌ای ندارد؛ ارتشی سرکوب شده، نیروی قزاقی تحت مدیریت افسران روسی و ژاندارمری تشکیل شده براساس سیاست رو به توانمندی ایالات متحده و تحت مدیریت ظاهری افسران سوئدی. در صورت کشیده شدن جنگ به ایران که حتمی است، ایران میدان عبور آسانی است و باید جنوب و جنوب شرقی ایران را برای جلوگیری از دستیابی به راه‌های گذر به مرزهای هند، از نظر نظامی در دست گرفت. ضعف نظامی ایران بندرهای جنوبی و حاشیه عریضی در کرانه‌های شمالی خلیج‌فارس را بی‌صاحب کرده و باید همان‌گونه که پیش‌تر در بندرهای جاسک و چاه بهار با پیاده کردن نیروهای فرستاده شده از هند گامی در راه ایجاد آرامش در منطقه برداشتیم، این سیاست را به سوی بندرهای بوشهر و معشور نیز بکشانیم.

پنج‌شنبه 22 سپتامبر 1914

گزارش کنسول انگلیس در جنوب از اوضاع ایران در جنگ جهانی دوم، ترجمه دکتر افشین پرتو، به نقل از پژوهشنامه خلیج‌فارس (دفتر ششم)