روز نمایش جعبه اسرارآمیز ادیسون
گروه تاریخ و اقتصاد: در نوزدهم ماه مه سال ۱۸۹۱ توماس ادیسون برای نخستین بار دستگاه کینتوسکوپ(Kinetoscope) را در حضور تماشاگران آزمایش کرد. کینتوسکوپ یک جعبه نمایش تصویر متحرک بود که برای مشاهده فیلم از طریق یک دریچه نمایش در بالای آن طراحی شده بود. چنین جعبهای اگر چه در نوع خود بیسابقه بود؛ اما پیش از این به قصهها و روایت های داستانی راه یافته بود. جعبه اسرارآمیزی که قدمت آن به ابن هیثم در کتابی از او با نام کتاب المناظر برمیگردد (۱۰۲۱م). بعدها این دستگاه توسط گیامباتیستا دلا پارتا در سال ۱۶۰۰ تکمیل شد.
گروه تاریخ و اقتصاد: در نوزدهم ماه مه سال 1891 توماس ادیسون برای نخستین بار دستگاه کینتوسکوپ(Kinetoscope) را در حضور تماشاگران آزمایش کرد. کینتوسکوپ یک جعبه نمایش تصویر متحرک بود که برای مشاهده فیلم از طریق یک دریچه نمایش در بالای آن طراحی شده بود. چنین جعبهای اگر چه در نوع خود بیسابقه بود؛ اما پیش از این به قصهها و روایت های داستانی راه یافته بود. جعبه اسرارآمیزی که قدمت آن به ابن هیثم در کتابی از او با نام کتاب المناظر برمیگردد (۱۰۲۱م). بعدها این دستگاه توسط گیامباتیستا دلا پارتا در سال ۱۶۰۰ تکمیل شد. نور توسط یک سوراخ کوچک یا یک لنز در خارج از آن برعکس میشود و روی یک سطح صاف یا صفحه نمایش داده میشود، در سال ۱۷۴۰ و ۱۷۴۸ دیوید هیوم در مقالات رسالهای درباره طبیعت آدمی و پرس و جویی درباب فرآیند فهم در آدمی به بحث درباره مشارکت و انگیزش مایه خیال به وسیله تصاویر میپردازد که عدهای گمان میکنند که اولین ارجاعات در مورد زبان فیلم است.
در سال ۱۸۷۸ میلادی، ادوارد مایبریج با حمایت مالی للاند استانفورد که سیاستمدار و موسس دانشگاه استنفورد بود موفق به عکسبرداری پشتسر هم از یک اسب شد. عکسهای متوالی توسط ۲۴ دوربین پشت سر هم برداشته شد. آزمایش مذکور در ۱۱ ژوئن در مزرعه پالو آلتو و با حضور نشریات برگزار شد. دوربینها به موازات حرکت اسب در یک مسیر مستقیم قرارداده شد و شاتر هر دوربین به وسیله سیمی که با سم اسب در ارتباط بود کنترل میشد. هر تصویر در یک هزارم ثانیه برداشت میشد.
فیلم بعدی که تجربه شد منظره باغ روندهای بود که در ۱۴ اکتبر ۱۸۸۸ میلادی به وسیله لوئیس پرینس در لیدز، ایالت یورکشایر غربی انگلیس ساخته شد. در ۲۱ ژوئن ۱۹۸۹ میلادی، ویلیام گرین حق امتیازی به شماره ۱۰۱۳۱ برای دوربین کرونوفوتوگرافیکش گرفت. ظاهرا دوربین او قادر به گرفتن ۱۰ عکس روی فیلم سلولولید سوراخدار بوده است. گزارشی از این دوربین در روزنامه عکسی انگلستان در تاریخ ۲۸ فوریه ۱۸۹۰ میلادی منتشر شد. گرین یکسری تصویر از قضیه را برای توماس ادیسون یعنی کسی که در آزمایشگاهش دستگاهی به نام کینتوسکوپ را ساخته بود، ارسال کرد. این گزارش بار دیگر در مجله Scientific American در تاریخ ۱۹ آوریل همان سال به انتشار رسید. گرین در سال ۱۸۹۰ مکانی برای نمایش تهیه کرد اما سرعت پایین نمایش عکسها باعث عدم توجه چشمگیری به آن شد.
ویلیام کندی لاری دیکسون که همکار ادیسون در لابراتوارش بود توانست با ساخت نواری از جنس سلولوئید برای خودش اعتباری کسب کند. آنها برای تولید فیلم، استودیویی به نام بلک ماریا ساختند.
کینتوسکوپ با موفقیت در کل اروپا شناخته شد اما ادیسون هرگز این وسیله را خارج از آتلانتیک ثبت نکرد. این امر باعث شد تا از روی این دستگاه تقلیدهایی صورت گیرد، مثل دوربینی که به وسیله مخترع انگلیسی رابرت و پائول و بیرت اکرس شریکش ساخته شد.
پائول یک فیلم پروژکتور تولید کرد، اولین نمایش خودش را در ۱۸۸۵ انجام داد. در حول و حوش همین زمان، در فرانسه، آگوست و لوئی لومیر سینماتوگراف را اختراع کردند، یک دستگاه قابل حمل که سه قطعه دوربین، چاپگر و پروژکتور را در خود جا داده بود.
اولین نمایش عمومی فیلم متحرک در اروپا، متعلق به ماکس و امیل اسکلادا نوسکی بود که با دستگاه آپاراتوس شان موسوم به بایوسکوپ از ۱ تا ۳۱ نوامبر ۱۹۸۵ انجام شد.
در مه همان سال در آمریکا، اوژن آگوستین لائوست دستگاه ایدلوسکوپ را برای خانواده لاتهم طراحی کرد. در این دوران فیلمها کمتر از ۱ دقیقه بودند و اغلب یک صحنه واقعی یا نمایشی را از یک اتفاق عمومی یا ورزش یا بزن و بکوب را نمایش میدادند.
ادیسون درباره سینما و تصاویر متحرک گفته است: «من رویاهای درخشانی در سر میپروراندم که چه کارهایی میتوان با سینما کرد و باید کرد تا هر آنچه دنیا نیازمند دانستن آن است، بیاموزد- و آن هم به شیوهای زندهتر و بیواسطهتر... هنگامی که صنعت سینما عرصه تفریح و سرگرمی شد من که تهیهکننده فعالی بودم از بازی کنار کشیدم.»
در سال ۱۸۷۸ میلادی، ادوارد مایبریج با حمایت مالی للاند استانفورد که سیاستمدار و موسس دانشگاه استنفورد بود موفق به عکسبرداری پشتسر هم از یک اسب شد. عکسهای متوالی توسط ۲۴ دوربین پشت سر هم برداشته شد. آزمایش مذکور در ۱۱ ژوئن در مزرعه پالو آلتو و با حضور نشریات برگزار شد. دوربینها به موازات حرکت اسب در یک مسیر مستقیم قرارداده شد و شاتر هر دوربین به وسیله سیمی که با سم اسب در ارتباط بود کنترل میشد. هر تصویر در یک هزارم ثانیه برداشت میشد.
فیلم بعدی که تجربه شد منظره باغ روندهای بود که در ۱۴ اکتبر ۱۸۸۸ میلادی به وسیله لوئیس پرینس در لیدز، ایالت یورکشایر غربی انگلیس ساخته شد. در ۲۱ ژوئن ۱۹۸۹ میلادی، ویلیام گرین حق امتیازی به شماره ۱۰۱۳۱ برای دوربین کرونوفوتوگرافیکش گرفت. ظاهرا دوربین او قادر به گرفتن ۱۰ عکس روی فیلم سلولولید سوراخدار بوده است. گزارشی از این دوربین در روزنامه عکسی انگلستان در تاریخ ۲۸ فوریه ۱۸۹۰ میلادی منتشر شد. گرین یکسری تصویر از قضیه را برای توماس ادیسون یعنی کسی که در آزمایشگاهش دستگاهی به نام کینتوسکوپ را ساخته بود، ارسال کرد. این گزارش بار دیگر در مجله Scientific American در تاریخ ۱۹ آوریل همان سال به انتشار رسید. گرین در سال ۱۸۹۰ مکانی برای نمایش تهیه کرد اما سرعت پایین نمایش عکسها باعث عدم توجه چشمگیری به آن شد.
ویلیام کندی لاری دیکسون که همکار ادیسون در لابراتوارش بود توانست با ساخت نواری از جنس سلولوئید برای خودش اعتباری کسب کند. آنها برای تولید فیلم، استودیویی به نام بلک ماریا ساختند.
کینتوسکوپ با موفقیت در کل اروپا شناخته شد اما ادیسون هرگز این وسیله را خارج از آتلانتیک ثبت نکرد. این امر باعث شد تا از روی این دستگاه تقلیدهایی صورت گیرد، مثل دوربینی که به وسیله مخترع انگلیسی رابرت و پائول و بیرت اکرس شریکش ساخته شد.
پائول یک فیلم پروژکتور تولید کرد، اولین نمایش خودش را در ۱۸۸۵ انجام داد. در حول و حوش همین زمان، در فرانسه، آگوست و لوئی لومیر سینماتوگراف را اختراع کردند، یک دستگاه قابل حمل که سه قطعه دوربین، چاپگر و پروژکتور را در خود جا داده بود.
اولین نمایش عمومی فیلم متحرک در اروپا، متعلق به ماکس و امیل اسکلادا نوسکی بود که با دستگاه آپاراتوس شان موسوم به بایوسکوپ از ۱ تا ۳۱ نوامبر ۱۹۸۵ انجام شد.
در مه همان سال در آمریکا، اوژن آگوستین لائوست دستگاه ایدلوسکوپ را برای خانواده لاتهم طراحی کرد. در این دوران فیلمها کمتر از ۱ دقیقه بودند و اغلب یک صحنه واقعی یا نمایشی را از یک اتفاق عمومی یا ورزش یا بزن و بکوب را نمایش میدادند.
ادیسون درباره سینما و تصاویر متحرک گفته است: «من رویاهای درخشانی در سر میپروراندم که چه کارهایی میتوان با سینما کرد و باید کرد تا هر آنچه دنیا نیازمند دانستن آن است، بیاموزد- و آن هم به شیوهای زندهتر و بیواسطهتر... هنگامی که صنعت سینما عرصه تفریح و سرگرمی شد من که تهیهکننده فعالی بودم از بازی کنار کشیدم.»
ارسال نظر