هراس مالی سال ۱۸۳۷
گروه تاریخ و اقتصاد: در نهم ماه مه سال ۱۸۳۷ یکی از بزرگترین بحرانهای بانکی در آمریکا آغاز شد و تا اوایل دهه ۱۸۴۰ ادامه یافت. این بحران از جمله وقایع مخرب قرن نوزدهم بوده که تاثیر زیادی در افزایش بیکاری و رکود معاملات تجاری داشته است. مورخان از آن روزگار بهعنوان «دوران سخت» نام بردهاند. در بهار ۱۸۳۷ رکود بزرگی منطقه شمال شرقی آمریکا را فرا گرفت. تمامی بانکهای نیویورک، فیلادلفیا، بالتیمور و بوستون پرداخت پول را متوقف کردند. بحران ۱۸۳۷ را هم سوداگری و تورم ایجاد کرد. در آن زمان رئیسجمهوری وقت مارتین وان بورن دموکرات به دولت اجازه دخالت و تضمین پرداختها را نداد، این امر به گسترش بحران دامن زد و بسیاری بورن را مسوول آن معرفی کردند.
گروه تاریخ و اقتصاد: در نهم ماه مه سال ۱۸۳۷ یکی از بزرگترین بحرانهای بانکی در آمریکا آغاز شد و تا اوایل دهه ۱۸۴۰ ادامه یافت. این بحران از جمله وقایع مخرب قرن نوزدهم بوده که تاثیر زیادی در افزایش بیکاری و رکود معاملات تجاری داشته است. مورخان از آن روزگار بهعنوان «دوران سخت» نام بردهاند. در بهار ۱۸۳۷ رکود بزرگی منطقه شمال شرقی آمریکا را فرا گرفت. تمامی بانکهای نیویورک، فیلادلفیا، بالتیمور و بوستون پرداخت پول را متوقف کردند. بحران ۱۸۳۷ را هم سوداگری و تورم ایجاد کرد. در آن زمان رئیسجمهوری وقت مارتین وان بورن دموکرات به دولت اجازه دخالت و تضمین پرداختها را نداد، این امر به گسترش بحران دامن زد و بسیاری بورن را مسوول آن معرفی کردند. او در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۸۴۰ نتیجه کار خود را دید و مقام ریاستجمهوری را به رقیب لیبرال خود ویلیام هنری هریسون واگذار کرد. هراس مالی که در بهار ۱۸۳۷ اقتصاد آمریکا را در کام خود فرو برد، از جمله شدیدترین بحرانهای بانکی تاریخ این کشور بود. ورشکستگی و زیانهای واردشده بر بانکها از محل وامهایی که پرداخته بودند، ارزش داراییهایشان را در پنج سال بعد ۴۵ درصد کاهش داد و ۱۹۴ بانک از ۷۲۹ بانکی که آن هنگام مجوز داشتند، وادار شدند که درهایشان را به روی مشتریان ببندند. قیمت اوراق بهادار بانکها، شرکتهای خطوط راهآهن و صنایع در بازارهای بورس آغازین آن روزگار سقوط کرد. بر این پایه، بروز این آشوب را واقعا میتوان به ورشکستگی بانکها و عدم اعتماد افراد به پول کاغذی که در آن زمان داشت رواج مییافت، نسبت داد. همه بانکها دست از پرداخت در قالب سکههای طلا و نقره شستند، چون به خاطر تعطیلی «بانک دوم» آمریکا مردم به آنها هجوم آورده بودند. گذشته از بخش مالی، اثرات این بحران بر اقتصاد واقعی نیز چشمگیر بود. در میان بحرانهای مالی سده ۱۹ آمریکا، تنها بحران ۱۸۹۳ کاهشی بزرگتر از این بحران را در سرمایهگذاری پدید آورد. در پی هراس سال ۱۸۳۷ رکودی پنج ساله در اقتصاد آمریکا پدید آمد، تعداد زیادی از بانکها ورشکست شدند، حباب بازار مسکن ترکید و بیکاری تا اندازه بیسابقهای بالا رفت. دو دهه قبل تر بحرانی بزرگ به وجود آمده بود. هراس ۱۸۱۹ نخستین هراس بزرگی بود که آمریکا پیش روی خود میدید اما بیتردید آخرینشان نبود و از پایان رونق اقتصادیای که پس از جنگ ۱۸۱۲ پدید آمده بود، حکایت میکرد. باورهای متفاوتی درباره ریشههای این هراس وجود دارد. برخی میگویند هراس ۱۸۱۹ صرفا نخستین چرخه «رونق و کسادی» بود که کشوری تازهپا که تنها ۴۳ سال از بنیانگذاریاش میگذشت، تجربه میکرد و گریزی از آن نبود. دیگران این توضیح را رد میکنند و معتقدند که این هراس ترکیبی از تورم و بدهیهای دولت (ناشی از جنگ سال ۱۸۱۲ و خرید لوییزیانا) بود. در جریان بحران مذکور بانکها در سراسر آمریکا ورشکست شدند، صدها وثیقه رهنی به اجرا گذاشته شد و ارزش املاک کاهش یافت. افزون بر آن، افت قیمت کالاها نیز آسیبهای فراوانی به بخش کشاورزی و تولید وارد کرد و خود بیکاری گستردهای را پدید آورد که در برخی بخشهای ساحل شرقی به ۷۵ درصد رسید. این در حالی است که حداکثر نرخ بیکاری در رکود بزرگ سال ۱۹۲۹ تقریبا ۲۵ درصد بود. آمریکا تا سال ۱۸۲۴ از این بحران خارج نشد.
ارسال نظر