بناهای آباد نصف جهان طرح ژان شار دناز عالی‌قاپو1723م

عطیه سادات صابری مقاله حاضر به بررسی کاخ‌های شهر اصفهان، پایتخت دوره صفویه می‌پردازد. شاید بهتر باشد که آنها را خانه‌های مجلل نام گذاریم. نگارنده بیشتر سعی کرده است به شناخت پراکندگی آنها در فضای شهر اصفهان بپردازد و به این نتیجه رسیده است که آنها نه‌تنها چشم‌انداز پایتخت را زیبا نشان می‌داده‌اند، بلکه به علت ایجاد ساختمان‌های عام‌المنفعه در کنار آنها سبب گسترش اشتغال و آبادانی و... در پایتخت صفویه می‌شده‌اند.

انسان‌ها در هر مکان جغرافیایی که استقرار یافتند، سعی کردند آن را تغییر دهند و انسان‌های بعدی به مطالعه تغییراتی پرداختند که انسان‌های گذشته در پهنه جغرافیایی ایجاد کرده بودند، تا به روابط و قراردادهای آنها دست یابند (۷: ص ۱۷).

هدف مولف نیز توجه به همین عامل در محدوده شناخت خانه‌های مجللی است که در دوره صفویه در شهر اصفهان بنا گردید. مولف در پی شناخت به این پرسش‌ها بوده است:

- به چه دلایلی این خانه‌های مجلل ایجاد می‌شده است؟

- صاحبان آنها چه کسانی بوده‌اند و چه اهدافی در ساخت آنها داشته‌اند؟

- آیا ساخت این خانه‌های مجلل برای پایتخت صفویه (به غیر از چشم‌انداز زیبا) فواید دیگری نیز داشته است؟

مبنای تحقیق براساس سفرنامه ژان شاردن فرانسوی است که مدت مدیدی در پایتخت صفویه به سر برده است و به نظر می‌رسد که شناخت کافی از پایتخت صفویه داشته است. او در این باره می‌نویسد:

«قبل از توصیف شهر اصفهان و بناهای آن لازم است موضوعی را متذکر شوم تا از خرده‌گیری سیاحان و مسافران دیگری که درباره آن چیزهایی نوشته‌اند برکنار بمانم. محتاج بیان نیست که من در ظرف ده سال بیشتر اوقات خود را در این شهر به سر برده‌ام و بنا و خانه مهمی نیست که ندیده باشم، زیرا زبان فارسی را به خوبی می‌دانم و از نظر پیشه بازرگانی خود می‌توانستم آزادانه همه جا به‌خصوص نزد اعاظم و بزرگان رفت و آمد داشته باشم. به ویژه آنکه در دربار عنوان بازرگان شاه را داشتم، به سال ۱۶۶۶ در اصفهان با رییس اداره بازرگانی هلندی موسوم به هربرت دیاژر که در عین حال دانشمند بزرگی بود آشنایی پیدا کردم. در وصف او همین بس که گلیوس استاد بزرگ السنه شرقیه از میان تمام شاگردان خود او را لایق‌تر و سزاوارتر برای جانشینی خویش و تصدی کرسی دانشگاه می‌دانست (۴: ص ۵).

در ادامه شاردن به موارد زیر اشاره می‌کند:

۱- آشنایی با دو روحانی و همراهی آنها با دو محقق

۲- بررسی‌های میدانی و ثبت دقیق آنها

۳- بررسی میدانی مجدد و تطابق مجدد

(۴: ص ۱۰-۹)

در نهایت متذکر می‌شوم که تحقیق و بررسی با مطالعات کتابخانه‌ای و بررسی میدانی همراه بوده و سعی شده است مطالب به صورت مختصر بیان شود و بیشتر با جدول و نمودار و نقشه نشان داده شود.

کاخ عالی قاپو ورودی دولتخانه صفوی از میدان نقش جهان، نقاشی از اوژن فلاندن

چرا اصفهان به عنوان پایتخت برگزیده شد؟

شهر اصفهان از شهرهای مرکزی ایران است که در زمان شاه عباس به عنوان پایتخت دولت صفوی انتخاب می‌شود.

دلایل آن را می‌توان به شرح زیر بیان کرد:

۱- سیاست شهری شاه عباس مبتنی بر گسترش و رونق شهرهای نواحی مرکزی کشور (۸:ص۱۷)

۲- عامل جغرافیایی و طبیعی مانند رودخانه زاینده‌رود، آب و هوای مناسب

۳- عامل تجاری مانند نزدیکی اصفهان به راه‌های تجاری

۴- عامل سیاسی مانند جلوگیری از قدرت قزلباش‌ها

۵- عامل نظامی مانند مرکزیت اصفهان و دوری از مرزهای غربی (عثمانی‌ها) و شرقی (ازبکان) (۱:ص۸۰-۷۸).

ویژگی‌های شهرسازی پایتخت صفویه چه بود؟

محققان معتقدند که سیاست شهری شاه عباس بر مبنای توسعه شهری به سمت جنوب بوده است. تا پایتختی جدا از زمان سلجوقیان ایجاد کند. زمین‌های بزرگ و بی‌صاحب در این سوی شهر قرار داشت (۲:ص۴۱۹)

اصفهان عصر صفویه به شهری دوقلو تبدیل شد و در دو طرف زاینده رود گسترش یافت. توسعه در محور جنوبی با ایجاد چهار باغ صورت گرفت و پل الله‌وردی‌خان برای ارتباط بخش شمالی و جنوبی شهر ساخته شد و باغ هزار جریب نقش باغ ملی را ایفا کرد (۵:ص۳۷-۳۶) در واقع پایتخت صفویه از عوامل زمین و آب به خوبی بهره می‌گیرد و بافتی پیوسته می‌یابد (۳:ص۳۰۰) و ریخت‌شناسی (مورفولوژی) شهرهای اسلامی مانند بخش حاکم نشین و بخش مرکزی با مساجد و بازار و... (۶:ص۱۸۹) در آن شکل می‌گیرد. اقشار اجتماعی در این دوره شامل: درباریان و دیوانسالاران، روحانیون و دانشمندان، بازرگانان و پیشه‌وران، کارگران‌ و کشاورزان می‌باشند (۹:ص۷۷-۷۳).

پراکندگی کاخ‌ها و ویژگی‌های آن

شاردن توضیحات خود را در مورد پایتخت صفویه از دروازه حسن آباد شروع می‌کند که بر مبنای آن به نتایج زیر می‌رسیم.

۱- به غیر از کاخ‌های ارگ دولتی و دربخانه، صاحبان سایر کاخ‌ها، خانواده شاهی، صاحب منصبان حکومتی، تجار، روحانیون و زنان وابسته به خاندان شاهی مانند خواهر و عمه شاه می‌باشند.

۲-به علت توسعه جدید شهر به طرف جنوب، کاخ‌ها در محلات جدید قرار دارند.

۳- به طور کلی ۶۰ درصد کاخ‌ها در درون شهر و ۳۴ درصد در حومه شهر قرار دارند.

۴- به محض آنکه یکی از صاحبان کاخ‌ها مورد خشم شاهان صفوی قرار می‌گرفتند و تنبیه سختی که عموما منجر به مرگ آنها می‌شد، به سبب اینکه افراددیگر حاضر به سکونت در آنها نمی‌شدند کاخ به صورت مخروبه درمی‌آمد یا به خارجیان و تجار واگذار می‌شد و به تجارتخانه و کارخانه تبدیل می شد.

۵- افراد در نزدیکی کاخ خود ابنیه‌ای مانند مسجد برای استفاده مردم و حمام عمومی، قهوه‌خانه، کاروانسرا و بازار و دکان‌هایی برای ایجاد درآمد می‌ساختند و گاهی آنها را وقف می‌کردند.

۶- به علت قدرت شاه در ضبط اموال، بیشتر کاخ‌ها متعلق به شاه بود.

۷- تمول فراوان، عامل دیگر ساخت کاخ‌ها بوده ا‌ست، حتی اگر صاحبان آنها در پایتخت سکونت نداشتند، مانند بسیاری از والیان.

۸- قسمت داخلی کاخ‌ها، مطابق با معماری سنتی ایران مانند اندرونی و بیرونی، بوده است و تالارهای درونی دارای کاشی‌های مصور و کتیبه‌هایی با اشعار و سخنان نغز به خصوص در مورد گذر دنیا و اعتقاد به آخرت بوده است.

۹- کاخ‌ها در کنار خانه‌های مردم بوده است و این باعث می‌شده که در چشم‌انداز محلات مشخص باشد. (۴:ص۱۰۳،۶۹،۱۲،۲).

به همراه نقشه‌ای از پراکندگی کاخ‌ها در محلات اصفهان، فهرستی از تمام عمارات و کاخ‌ها بر اساس سفرنامه شاردن تهیه شده است.

نتیجه‌گیری

وجود ۱۳۷ کاخ در پایتخت صفوی و توسعه شهر در حومه و تفرجگاه‌های فراوان، نشان دهنده آبادانی پایتخت صفویه بوده است. اصفهان شهری است که از نظر موقعیت جغرافیایی (مرکزایران) گستردگی در زمین‌های هموار، وجود رودخانه زاینده رود و... موقعیت مناسبی برای توسعه افقی داشته است.

در مورد کاخ‌های آن باید به تراکم در مرکز شهر و محلات جدید، توجه نمود که نشان‌دهنده اهمیت سکونت متمولان و صاحب‌منصبان در مرکز شهر و نزدیکی به دربار را نشان می‌دهد. در ضمن بسیاری از کاخ‌های حومه بیشتر به عنوان تفرجگاه سلطنتی بوده است، (مانند عمارت‌هایی در چهار باغ و سعادت آباد).

توجه صاحبان کاخ‌ها به ایجاد بناهای عمومی مانند مسجد، بازار و کاروانسرا و... سبب آبادانی بیشتر پایتخت، ایجاد اشتغال و تراکم بیشتر جمعیت در آن ‌شده است.

در واقع احداث یک کاخ فقط به منظور ساختن یک خانه مجلل برای مالک آن نبوده است، بلکه سبب بهره‌مندی مردم از امکانات ساختمان‌های عام‌المنفعه همجوار کاخ شده که در نوع خود سزاوار توجه است.

پراکندگی کاخ‌ها و عمارت‌های اصفهان در دوران صفویه

پراکندگی این کاخ‌ها براساس سفرنامه شاردن به ترتیب با نام، سمت و نشانی مشخص شده است.

میرزا رضی منشی‌الممالک: منشی دربار / کوچه منشی‌الممالک در بیست قدمی دروازه حسن‌آباد.

میرزا مومن: ناظر چهارپا (جمع‌آوری مالیات جانوران شاخدار که به مصرف تغذیه می‌رسید) / آخر کوچه منشی‌الممالک

ساروتقی: صدراعظم اواخر سلطنت شاه صفی و اوایل شاه عباس دوم / بازار، بعد از کوچه منشی‌الممالک به طرف میدان نقش جهان

میرزا شفیع‌ منجم‌باشی: منجم / پشت مسجد شاه

محمدعلی بیک خوانسالار: مدیر مطبخ (رییس آشپزخانه دربار)

محمدمهدی: وزارت اعظم / وصل به مسجد شیخ‌لطف‌الله از طرف بازار

شیخ‌الاسلام برادر اعتماد‌الدوله: برادر نخست‌وزیر

امامقلی خان: سپهسالار قشون شاه عباس اول / نزدیکی مدرسه صدر (نزدیک مدرسه شیخ‌ لطف‌الله از طرف بازار)

عالی قاپو (کاخ شاه): میدان نقش جهان

مقصود بیک: وزیر اعظم در زمان نگارش سفرنامه شاردن / بعد از بازار رنگرزان و بعد از کاروانسرای خراسانیان و دویست قدمی دروازه شاهی

صدر موقوفات: رییس‌کل اوقات کشور / نزدیک دروازه شاهی

محمدمهدی (اعتمادالدوله): نخست‌وزیر ایران به هنگام مرگ شاه عباس دوم / میدان نو (چهار سوق میان بازار رنگرزان)

شاه طهماسب: شاه (این دو عمارت در آن زمان کارخانه شاهی در زمینه تهیه چادر و خیمه و جواهرسازی بوده است)

منوچهرخان: والی خراسان

جارچی‌باشی: جارچی‌ شاه عباس اول (این کاخ رو به خرابی است) / از سمت راست بازار الله‌بیک

بناهای مهم از مغرب به شمال

میرزا اشرف: پزشک مهم کشور / اولین بنا از سمت مغرب (قبل از کوچه قلمه طبرک)

یلانچی‌خان: از رجال مهم کشور / کوچه سمت راست (کوچه قلمه طبرک)

کاخ شاه: شاه

سیاوش خان: قوللر آقاسی / بعد از کاروانسرای گرجی‌ها

گدا علی‌بیک: مستوفی / کوچه گدا علی‌بیک (بعد از دو راهی که به میدان شاه ختم می‌شود.)

رستم‌خان: از والیان شهرستان‌ها

سلمان‌خان علی‌میرزابیک: یکصد و پنجاه قدمی بعد از خانه رستم‌خان

امامقلی‌خان: والی فارس و سپهسالار ارتش ایران / نزدیک مسجد فتح‌الله

میرزا معصوم: فرزند اعتمادالدوله وزیر شاه عباس/ آخر چهارراه میرزامعین

چلپی اسلامبولی: تاجر عثمانی

زین‌دار باشی: زین‌دار شاه

سران: از سران نواحی غربی

اسماعیل بیک: بالاتر از قبرستان کهنه

عزب‌باشی: (پیش غلامان غیرمتاهل شاه)/ مقابل کاخ اسماعیل بیک

کاپوسن‌ها: روحانی مسیحی فرانسوی در اوان سلطنت شاه صفی/ در سی قدمی بازار محمدامین

یوزباشی: آغلو (فرمانده صد نفر)/ نزدیک مدرسه آقاکافور (بعد از آن احمدآباد یا باغ توت است)

میرزا راضی:

آقا شریف استیفایی:

خلیفه‌گری: کشیش بین‌النهرین

خلیفه سلطان: داماد وزیر اعظم/ محله یزدآباد

حکیم عبدالله: پزشک معروف/ محله یزدآباد

جانی‌خان: سردار گرجیان/ کوچه میبدیان

طهمورث‌خان: آخرین پادشاه گرجستان

مشعل‌دارباشی: از صاحب منصبان شاه/ به سمت میدان شاه

میرزا سعید نالینی:

خواجه محرم: مهتر سوگلی شاه صفی/ سمت راست مسجد مقصودبیک

صفی میرزا: ولیعهد شاه عباس اول/ به سمت میدان شاه بعد از کاروانسرا

حاتم‌بیک: داروغه اصفهان/ نزدیک برج سرکه در کوی دارالبطیخ (در کوچه گلخند)

حسن آشپز: آشپز دربار/ بعد از مدرسه جعفریه

کارم: متعلق به شاه وبرای میهمان‌های شاه/ از یخچال‌های احمدآباد به طرف مغرب

توپچی باشی: توپچی شاه عباس اول

میرزاشفیع: وقایع‌نگار/ نزدیک خانه کارم‌ها

میرزاخان: والی زمان شاه عباس/ به طرف محله دارالبطیخ

معمارباشی: والی زمان شاه عباس/ نزدیک چهارسو، کوچه عرق‌گیرها، مسگران، نمکی، دوبرادران و نزدیک حمام فردوس

شاهزاده کوچک: مجتهد زمان شاه عباس دوم/ تختگاه به طرف میدان شهر (نزدیک هارون ولایت)

جلودار باشی: جلودار

فریدون طبیب: طبیب/ کوچه فریدون طبیب

مهتر دشت‌مور: کوچه دشت‌مور

مستوفی‌الممالک: مستوفی/ کوچه مستوفی الممالک

میراسماعیل: کوچه میراسماعیل (بعد از اصطبل‌های صاحب‌الزمان)

شیب میرزا: محله نیماورد

میرزا قاضی شیخ‌الاسلام: روحانی/ گود نیماورد

ابراهیم سلطان چورکچی باشی: (بعد از آن مسجد حکیم داود است)

حکیم مسند: کوچه باباکماله

میرزاجلال: داماد شاه عباس

محمدباقر خراسانی: رییس مدرسه ملا عبدالله (از مدارس اصفهان و مجتهد)

محمدباقر یزدی: بزرگ‌ترین ریاضیدان کشور

محمدباقر منجم‌باشی: منجم

اقورلوبیک دیوان‌بیگی: رییس محاکم حقوقی و جزائی/ وصل به دروازه لنبان

حکیم‌باشی: حکیم/ کوچه حکیم‌باشی

خواجه امین‌الدوله: اعتمادالدوله شاه طهماسب

ملاآذر: جارچی باشی زمان سلطان ملک علی

میرزا صدر جهان: محله دردشت (به سمت میدان کهنه)

مشعل‌دارباشی مستوفی الممالک: مشعل‌دار مستوفی

ولی جارچی باشی: رییس جارچیان/ بعد از قصر مشعلدار باشی

عباس قلی بیک مهردار: صدر خاصه

عباس قلی بیک مهردار: دوراهی کوچه ذوالفقار و حکیم فریدون

امیر شکارباشی: مدتی شاه عباس در آن سکونت داشته/ میدان

منزل وزیر یا حاکم میدان: خزانه سلطنتی در آنجا بوده است/ قلعه طبرک

سنجر میرزا پادشاه رس: معاصر شاه عباس و از فرزندان امام حسین جامع عتیق (محله حسینی)

اگوستن‌ها: برای سکونت هیات‌های مذهبی/ سنجریه

میرزا جعفر قاضی: پیشنماز مسجد جامع و خانه محله حسینی (از دردشت به بعد)

خانه کلانتر: کلانتر/ بعد از مدرسه باغ سهیل

میرزا تقی ناظر گرجیان: با فاصله بعد از خانه کلانتر

اسماعیل بیک: صاحب دیوان/ کوچه اسماعیل بیک

مفتی: قاضی‌القضات جامعه مسلمانان/ کوچه شمس زمین عالم

گزمه: میرشب

حاج فتاح مروارید فروش: جواهرفروش (بعد از باغ وزیران) کوچه نو

کاخ آقا زمان: به طرف دروازه عباسی

کاخ دیگر: به طرف دروازه عباسی

قصر بولاغی: متعلق به شاه برای سفیر خارجه/ محله قصر بولاغی

میرزا حبیب مجتهد: مجتهد/ نزدیک قصر بلاغی.

-بخشی از یک مقاله.

منابع

۱- اعرابی هاشمی، شکوه‌السادات. «اصفهان عصر صفوی به روایت سفرنامه‌های اروپائیان» فصلنامه فرهنگ اصفهان، شماره، ۱۱.

۲- دانشگاه کمبریج، تاریخ ایران (دوره صفویه)، ترجمه یعقوب آژند، تهران، شفق، ۱۳۸۰.

۳- سلطان‌زاده، حسین، مقدمه‌ای بر تاریخ شهر و شهر نشینی در ایران، تهران، امیرکبیر چاپ دوم، ۱۳۶۷.

۴- شاردن، ژان. سفرنامه شاردن (قسمت اصفهان)، ترجمه حسین عریضی، اصفهان، گل‌ها، ۱۳۷۷.

۵- شفقی، سیروس. «اصول شهرسازی اصفهان عصر صفویه»، فصلنامه فرهنگ اصفهان، شماره ۱۵.

۶- شکوئی، حسین. دیدگاه‌های نو در جغرافیای شهری، جلد اول، تهران، سمت، ۱۳۷۳.

۷- شکوئی، حسین. فلسفه جغرافیا، تهران، گیتاشناسی، چاپ نهم، ۱۳۷۷.

۸- مشهدی‌زاده دهاقانی، ناصر. تحلیلی از ویژگی‌های برنامه‌ریزی شهری در ایران، تهران، دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۷۳.

۹- نجاران، مصطفی. «بررسی وضعیت اقشار اجتماعی مردم اصفهان در عصر صفوی»،

شماره ۱۲.