سالروز درگذشت سیدجمالالدین اسدآبادی
سیدجمالالدین اسدآبادی در روز ۱۹ اسفند ۱۲۷۵ هجری شمسی، در استانبول درگذشت. سیدمحمد اسدآبادی، متولد ۱۲۱۷ شمسی، فرزند سیدصفدر معروف به سیدجمالالدین اسدآبادی یا افغانی، اندیشمند، سخنور و از رهبران انقلابی ضد استعمار ملل اسلامی است. درباره زادگاه و سالهای نخست زندگی وی اختلافاتی موجود است. ایرانیان وی را ایرانی، شیعه و از مردم اسدآباد میدانند که در اوان جوانی در قزوین به کسب مقدمات علوم و سپس به تکمیل تحصیلات خود در شهرهای تهران، اصفهان و شیراز پرداخته است.
سیدجمالالدین اسدآبادی در روز ۱۹ اسفند ۱۲۷۵ هجری شمسی، در استانبول درگذشت. سیدمحمد اسدآبادی، متولد ۱۲۱۷ شمسی، فرزند سیدصفدر معروف به سیدجمالالدین اسدآبادی یا افغانی، اندیشمند، سخنور و از رهبران انقلابی ضد استعمار ملل اسلامی است. درباره زادگاه و سالهای نخست زندگی وی اختلافاتی موجود است. ایرانیان وی را ایرانی، شیعه و از مردم اسدآباد میدانند که در اوان جوانی در قزوین به کسب مقدمات علوم و سپس به تکمیل تحصیلات خود در شهرهای تهران، اصفهان و شیراز پرداخته است. برخی نیز وی را افغانی، حنفی مذهب و از مردم اسدآباد کابل دانستهاند.
اسدآبادی از ۱۰ سالگی همواره در سفر بود و در کشورهایی چون ایران، افغانستان، عربستان، هند، مصر، آمریکا، انگلستان، فرانسه، روسیه و آلمان به تبلیغ اندیشههای خود میپرداخت. سیدجمالالدین در سن ۱۸ سالگی در اکثر علوم رایج در آن زمان به مقام عالی رسید. بعد به هندوستان و حجاز و مکه سفرهایی کرد و سرانجام به افغانستان مراجعت کرد و در آنجا شریک اسرار دوستمحمدخان، امیر افغانستان شد. در جنگ هرات نیز همراه او بود. سپس به مصر رفت و با دانشمندان آنجا همنشین شد. او در مصر به خاطر دانش و کمالاتش بسیار معروف شد و در دانشگاه الازهر شروع به تدریس منطق و فلسفه کرد. بسیاری از نویسندگان و روشنفکران مصر از او بهره بردند و شیخ محمد عبده مفتی بزرگ مصر او را همچون استاد خود میدانست.اسدآبادی در تحولات سیاسی مصر نقشی موثر داشت و به همین دلیل پس از مدتی نمایندگان خارجی که منافع خود در مصر را در خطر میدیدند او را از مصر بیرون کردند و سیدجمال در ۱۲۵۴ هجری شمسی، بنا به دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید، سعی کرد مردم و خصوصا مسلمانان را علیه
استعمار انگلستان بسیج کند. مدتی اسدآبادی را در کلکته زیر نظر حکومت انگلیسی هند نگه داشتند سپس اجازه یافت از راه دریای سرخ به اروپا برود. سیدجمالالدین در لندن و پاریس مورد توجه مقامات سیاسی اروپا قرار گرفت. در دوران اقامت در پاریس بود که با همکاری شیخمحمد عبده به انتشار روزنامه عروهالوثقی مبادرت کرد، روزنامهای که فقط ۱۸ شماره از آن منتشر شد. سیدجمالالدین در خطابهها و سخنرانیهایش، در مباحث آموزشی در کلاسهای درس و در مقالات منتشره در عروهالوثقی، حبلالمتین و ضیاءالخافقین، همواره به استبداد و استعمار میتاخت و در این مسیر لحظهای دچار تردید نشد.او بالاخره به حجاز سفر کرد و از بوشهر به ایران وارد شد و به تهران رفت و در خانه حاجی محمدحسن امینالضرب ساکن شد. چند بار با ناصرالدینشاه ملاقات کرد و از ضرورت قانون گفت ولی شاه سخنان او را نپسندید و پس از مدتی امر به اخراج او از ایران کرد. از راه مازندران به قفقاز و بعد به مسکو و پترزبورگ رفت. در سفری که به مونیخ داشت با ناصرالدینشاه و امینالسلطان ملاقات کرد و به دعوت آنان دوباره به ایران بازگشت.
مدتی در محله شاه عبدالعظیم بود که باز به دستور شاه او را بیرون کردند. در این زمان بود که اسدآبادی ابتدا به بغداد و بصره و سپس به اروپا رفت. اسدآبادی در حقیقت با برقراری ارتباط با دربار شاهانی چون ناصرالدین شاه قاجار و سلطان عبدالحمید قصد داشت با تحریک احساسات مذهبی آنها، از قدرتشان به نفع اتحاد دنیای اسلام بهرهبرداری کند، اما چون به گونهای مستمر و بیپروا از ضرورت اصلاحات در این کشورها، برقراری حکومت قانون و مبارزه با استعمارگران اروپایی سخن میراند، سخنانش به مذاق خوش نمیآمد و بنابراین بارها با تبعید از کشورها رانده شد، اما با وجود این برخوردها وی هیچگاه دست از تلاش برنداشت.
منبع: تاریخ ایرانی
ارسال نظر