پوستاندازی جلد کتاب در دوره صفوی و قاجار
گروه تاریخ و اقتصاد: در عصر صفوی، جلدهای ضربی و روغنی در اوج کمال ساخته میشده است. بیشتر جلدسازان دوران صفوی نه تنها جلدساز بودهاند، بلکه با نقاشی، تذهیب و دیگر هنرهای کتابآرایی نیز آشنایی داشتهاند. ابوالمعصوم میرزا، صحاف مشهور آن عصر، خود مقّواساز و افشانگر بود. مولانا محسن جلدساز از آشنایان به فرهنگ و از «ندیمان» کتابخانه شاه طهماسب صفوی بهشمار میرفت. عدهای از صحافان این دوره مانند میرحسین قزوینی، قاسم بیک تبریزی، محمدزمان تبریزی و ملاقاسم علی جلدهایی ساخته بودند که شهرت آنان را از مرزهای ایران عهد صفوی فراتر برده بود.
گروه تاریخ و اقتصاد: در عصر صفوی، جلدهای ضربی و روغنی در اوج کمال ساخته میشده است. بیشتر جلدسازان دوران صفوی نه تنها جلدساز بودهاند، بلکه با نقاشی، تذهیب و دیگر هنرهای کتابآرایی نیز آشنایی داشتهاند. ابوالمعصوم میرزا، صحاف مشهور آن عصر، خود مقّواساز و افشانگر بود. مولانا محسن جلدساز از آشنایان به فرهنگ و از «ندیمان» کتابخانه شاه طهماسب صفوی بهشمار میرفت. عدهای از صحافان این دوره مانند میرحسین قزوینی، قاسم بیک تبریزی، محمدزمان تبریزی و ملاقاسم علی جلدهایی ساخته بودند که شهرت آنان را از مرزهای ایران عهد صفوی فراتر برده بود. توجه به جلدسازی و هنر زیبا ساختن کتاب در زمان شاهطهماسب صفوی به اوج کمال رسید. روی جلد را بهطریق زرکوب، طلا پوشش میدادند و پشت جلد را معرق میساختند و با گل و بوته و درخت و باغ و صحرا و جانور و سیمرغ و اژدها و پرندگان و آهو هنرنمایی و رنگآمیزی میکردند. امروزه جلد را از مقوا میسازند، البته در مواردی روی آن را با کاغذ یا پارچه و چرم میپوشانند. قدمت جلد و جلدسازی به قدمت خود نوشتن است. حتی کتیبههای آشوری روی لوح گلی نیاز به پوشش حفاظتی داشت. اما قدمت جلد در شکل متداول امروزی به ۲۰قرن پیش میرسد. کار خطاط و تذهیب کار کتاب و قرآن با عمل صحافی و جلدسازی تکمیل میشود. در جلدسازی تزئین منحصر به جلد خارجی و لبه آن نیست. بلکه قسمت داخلی آن نیز معمولا نقاشی میشود. در این دوره طلاکاری بیش از دوره تیموری بهکار میرفت. در دوره صفوی از فشار دست برای تجلید و پرس استفاده نمیشد بلکه از قالبهای مسی و فولادی استفاده میشد. در زمان شاهطهماسب جلد لاکی معمول بود که ابتدا روی مقوا یا چوب نازک یک لایه نازک لاک میگرفتند. سپس لایهای گچ که طرح تزئینی با آب و رنگ روی این زمینه نقاشی میشد و برای حفاظت نقاشی، روی آن را با چند ورقه لاک میپوشاندند.
دوره قاجار
در نیمه دوم سده دوازدهم هجری، کریمخان پس از یک دوره نابسامانی اجتماعی ایران که به دلیل ضعف و بیکفایتی حاکمان بود، آرامشی نسبی در ایران برقرار ساخت. نتیجه آن دلجویی و حمایتهای دلگرمکننده از هنرمندان بود؛ با وجود این آثار به جای مانده از این دوران بسیار کم است. در سده سیزدهم هجری با استقرار حکومت سلسله قاجار و ایجاد آرامش و شروع دوباره یک دوره سازندگی و تلاش،هنر ایران بار دیگر و این بار با چهرهای خاص و ویژگیهای مختص به خود ظهور یافت. جلد روغنی و ضربی پس از صفویه نیز توسط جلدسازان ایرانی ساخته میشد. در عصر افشاری، جلد روغنی با زمینه مَرْغش رواج بیشتری داشت. در دوره قاجاریه، گونه دیگری از جلد روغنی توسط یکی از روحانیان آن عصر به نام آقا ابوطالب مدرّس ساخته شد که به جلد «ابری ابوطالبی» شهرت یافت. در اینگونه جلد روغنی، کاغذ ابری روی مقوا کشیده میشد و سپس روی کاغذ ابری نوعی تذهیب ـ که به تذهیب شانهای شهرت داشت ـ ترسیم و سپس روی آن با روغن کمان پوشانده میشد عصر قاجاریه بهویژه در زمان فتحعلی شاه دوره کاربرد رنگهای نسبتا خام است. در واقع جلد کتاب در این زمان ادامه شیوه صفوی است. در این دوره رواج جلدهای روغنی بیشتر است و تزئینات و طرحها عمدتا طرحهای گل طبیعی است که با رنگ روشن نقاشی شده است.
جلدهای روغنی یا لاکی: از جمله جلدهایی که بیشتر نگارشهای فارسی، مجلد به آن است، جلدی است که از سده نهم توسط جلدسازان وضع شده و رفته رفته فزونی گرفت و در سدههای دوازدهم و سیزدهم به اوج کمال رسید. در عصر تیموریان از نقوش گل و بوته و طیور و وحوش استفاده میشد، ولی در عصر صفویه و قاجار به سوای نقوش مذکور، از نقوش صورت و پیکر انسان. مجالس رزم و بزم نیز به کار گرفته شد وگاه آیات، اخبار و اشعاری به مناسبت موضوع کتاب نیز به جای نقوش مزبور در جلدهای روغنی دیده میشود.
جلد ترمه: برخی جلدسازان عصر زندیه و قاجاریه به بعد برای روکش جلد دیوانها، بیاضها، نسخههای ادعیه از ترمه منقش به اشکال بته جقه با خطوط پهن حاشیه مانند استفاده مینمودند.
جلد مخملی: جلدهایی که از پارچه مخمل برای روکش مقوا استفاده شده باشد و بیشتر از قرن ۱۳شایع شده است.
جلد شبرو: به معنای بزغاله، پوست بزغاله یا پوست نازک گوساله که جلدسازان عصر قاجار برای روکش جلد از آن سود بردهاند.
در واقع با افزایش ساخت جلدهای روغنی در دوره زندیه و قاجار، بیشترین قرآنهای نفیس و کتابهای مصور و غیرمصور دیگر با جلد روغنی عرضه میشد. در این دوره با انواعی از جلدهای روغنی روبهرو هستیم.
در دوره قاجار در زمان چاپ کتاب سنگی، صحافی بهصورت فرنگیساز متداولتر شد، بهطوری که اغلب کتابهای چاپ سنگی را با مقوا، روکش کاغذی ـ که روی آن نام کتاب چاپ میشد و احیانا تصویری متناسب با محتوای کتاب داشت ـ و عطف پارچهای (و گاه کاغذی) صحافی و بعضی را نیز با مقوا و روکش چرمی جلد میکردند. با رواج چاپخانههای نوین، جلد کتاب نیز به روش فرنگی، به دوگونه رواج عام یافت: یکی جلد شمیزی که به نام جلد نرم نیز شهرت یافته است و دیگری جلد مقوایی که به نام جلد سخت نامیده میشود. گاه هریک از این جلدها دارای روکش هم هست و آن پوششی کاغذی است که بهمنظور محافظت جلد یا زیبایی آن روی جلد کشیده میشود و چون پهنای آن بلندتر از اندازه جلد است، دارای دو لبه برگردان است که بهصورت تاخورده در داخل جلد و بدنه کتاب جای میگیرد.
بخشی از یک تحقیق، نوشته معصومه محمدی دشتکی
ارسال نظر