نگاهی به موقعیت تجاری خلیجفارس در دوره سلجوقیان
جاده دریایی ادویه!
دکتر ناصر صدقی عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز خلیجفارس کنونی بخشی از «دریای پارس» بحث شده در آثار جغرافیایی و تاریخی ادوار گذشته ایرانی - اسلامی است. این منطقه از ایام باستان بهعنوان یکی از مسیرهای مهم در مناسبات دریایی و تجاری شرق و غرب بوده است. خصوصا موقعیت تاریخی خلیجفارس در زمینه مناسبات بازرگانی که امروزه هم این موقعیت را به نحو فزایندهای محفوظ داشته، در دو زمینه، دارای اهمیت اساسی بوده است. از یکسو واسطه و پل تجاری بین شبه قاره هند و سیلان با غرب آسیا و آفریقا و اروپا بوده و از دیگر سو، بنادر تجاری خلیجفارس مبدا راههای تجاری متعددی در خشکی بودهاند که از جنوب به شمال به مقصد شهرها و مراکز تجاری واقع در ایران گسترش یافته و تا بلاد روم و سواحل مدیترانه امتداد یافت.
دکتر ناصر صدقی عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز خلیجفارس کنونی بخشی از «دریای پارس» بحث شده در آثار جغرافیایی و تاریخی ادوار گذشته ایرانی - اسلامی است. این منطقه از ایام باستان بهعنوان یکی از مسیرهای مهم در مناسبات دریایی و تجاری شرق و غرب بوده است. خصوصا موقعیت تاریخی خلیجفارس در زمینه مناسبات بازرگانی که امروزه هم این موقعیت را به نحو فزایندهای محفوظ داشته، در دو زمینه، دارای اهمیت اساسی بوده است. از یکسو واسطه و پل تجاری بین شبه قاره هند و سیلان با غرب آسیا و آفریقا و اروپا بوده و از دیگر سو، بنادر تجاری خلیجفارس مبدا راههای تجاری متعددی در خشکی بودهاند که از جنوب به شمال به مقصد شهرها و مراکز تجاری واقع در ایران گسترش یافته و تا بلاد روم و سواحل مدیترانه امتداد یافت.
در عصر سلجوقی، مانند دیگر ادوار تاریخی، موقعیت تجاری منطقه خلیجفارس بیشتر با جایگاه تجاری بنادر فعال در این حوزه دریایی مرتبط بوده است. موقعیت تجاری بنادر فعال در آن هم از نظر رونق یا رکود و انحطاط به شکل قابل توجهی متاثر از شرایط سیاسی و سیاستهای تجاری حکومتهای تاثیرگذار در مقدرات این منطقه بوده است. خصوصا اینکه رونق و انحطاط موقعیت تجاری خلیجفارس در ادوار مختلف تاریخی بیشتر تحت تاثیر تحولات سیاسی و اقدامات تاثیرگذار دولتها و نظامهای سیاسی واقع در ایران بوده است. به عبارت دیگر تحولات جاری خلیجفارس تابع شرایط سیاسی ایران بوده است. هرگاه در ایران، نظام سیاسی قدرتمند و تاثیرگذاری حضور داشته، تحت تاثیر حمایتهای آن، بنادر تجاری خلیجفارس هم در مناسبات تجاری شرق و غرب و شمال و جنوب کاملا فعال بودهاند و این امر رونق تجارت را در بخشهای مختلف این حوزه دریایی در پی داشته است. هر گاه هم نظامهای سیاسی در ایران دچار ضعف یا هرج و مرج بودهاند، با وقوع بحرانهای اقتصادی و گسترش ناامنی در راهها و مراکز تجاری، موقعیت تجاری خلیجفارس و بنادر تجاری واقع در آن دچار کساد و زوال میشد.
وقتی تحولات تجاری خلیجفارس را در عصر سلجوقی سدههای ۵ و ۶ هجری/۱۱ و ۱۲ میلادی مورد توجه قرار میدهیم، برای هر کدام از موارد مذکور، بهرغم قلت اخبار و اطلاعات، مصادیق و مثالهای تاریخی قابلتوجهی میتوان ارائه داد. براساس این مقدمات مساله اساسی تحقیق در این پژوهش، تلاش برای ارائه منحنی دگرگونیهای صورت گرفته در موقعیت تجاری بنادر فعال در خلیجفارس و چرایی عوامل تاثیرگذار در این رخدادها و تحولات تجاری است.
موقعیت تجاری بخشهای مختلف «دریای پارس» با شکلگیری دولت سلجوقی، به سال ۴۳۱ ق. در پی نبرد «دندانقان»، دچار دگرگونیهای شگرف شد. دگرگونیهایی که در سه مرحله قابل توجه است. نخست انحطاط موقعیت تجاری بندر سیراف؛ مرحله دوم رونق جایگاه تجاری شرقیترین بنادر دریای پارس یعنی بنادر هرمز و تیز در مجاورت کرمان و مکران و مرحله سوم هم مصادف است با انتقال جایگاه تجاری بنادر هرمز و تیز به جزیره کیش و بندر بصره در منتهیالیه غربی مسیر دریایی فارس. تمام این رخدادهای تجاری متاثر از شرایط سیاسی و دخالتهای قدرتهای تاثیرگذار در این منطقه بوده است. مراحل اول و دوم این تغییر و دگرگونی تجاری ناشی از زوال قدرت سیاسی آلبویه در فارس و قدرتگیری سلجوقیان در کرمان و شکلگیری سلسله محلی سلجوقیان کرمان بوده است. مرحله سوم هم ناشی از زوال موقعیت سلجوقیان در کرمان و مکران و قدرتگیری امرای محلی کیش و خلافت عباسی بوده که با تامین امنیت و ایجاد امکانات لازم تلاش کردند کشتیهای تجار فعال در مسیر دریایی مذکور را به مناطق تحت حاکمیت خود، جهت نیل به عواید مالیاتی حاصل از آن، مجذوب کنند.
موقعیت مسیر تجاری دریای پارس
راه دریای جنوب که از خلیجفارس عبور میکرد، در عین حال که واسطه مناسبات تجاری هند و چین در جنوب شرق آسیا با ایران و مناطق هم جوار بود، تا بحر « قلزم» دریای احمر در غرب شبه جزیره عربستان و « زنگبار» در سواحل شرقی آفریقا و از آنجا تا دریای مدیترانه امتداد مییافت. در مسیر تجاری مذکور، بنادر تجاری متعدد و قابل توجهی قرار داشتند که مقصد و محل توقف کشتیهای تجاری در حال حرکت از شرق به غرب آسیا و بالعکس بودند. مهمترین بنادر تجاری واقع در راه دریایی جنوب که در دریای عمان و دریای فارس واقع بودند، از شرق به غرب به ترتیب عبارت بودند از بندر تیز در مکران، بندر هرمز در کرمان، بنادر سیراف، نجیرم و بوشهر در فارس، بنادر گناوه، مهروبان و عبادان آبادان در خوزستان و نهایتا بندر بصره در عراق ۱.
مسیر تجاری واقع در دریای پارس بخشی از راه دریایی موسوم به «فلفل» یا «ادویه» هم محسوب میشد. اطلاق این نام ناشی از حمل ادویه جات هند و چین از طریق این مسیر به بلاد غربی آسیا، خصوصا اروپا بود که از سواحل چین آغاز شده و از طریق سواحل هندوستان و سیلان و دریای پارس به دریای سرخ رسیده و نهایتا به بندر اسکندریه منتهی میشد. ۲
راه دریایی خلیجفارس و بنادر تجاری واقع در مسیر آن جدا از آنکه نقش تعیینکنندهای در جریان تجارت راه ادویه داشت، بخش مهمی از رونق و جریان تجارت در مراکز تجاری و شهری ایران هم وابسته به موقعیت جاری بنادر فعال در شاهراه دریایی خلیجفارس بوده است زیرا مسیرهایی که از طریق بنادر واقع در این راه دریایی به سمت شمال منشعب میگردید، واسطه و شریانهای حیاتی مناسبات تجاری شهرهای ایران با راه دریایی و تجاری جنوب بودند. از جمله مسیرهای ارتباطی و تجاری منشعب از راه دریایی خلیجفارس، راهی بود که از بندر « طیس» تیز در جنوب مکران شروع شده و به سیستان و هرات ختم میشد و واسطه مناسبات تجاری خراسان با راه دریای پارس بود. راه ارتباطی و تجاری دیگر از بندر هرمز در جنوب کرمان شروع شده، به میناب و جیرفت رسیده و تا یزد و بیهق(سبزوار کنونی) امتداد مییافت. این راهها واسطه تجاری سیستان و کرمان و خراسان بزرگ با دریای پارس بودند. راه تجاری دیگری در ایالت فارس از بندر سیراف به لار و ابرکوه رسیده و تا اصفهان امتداد مییافت و واسطه مناسبات تجاری اصفهان بهعنوان پر رونقترین شهر تجاری عصر سلجوقی ۳ با خلیجفارس بود. دیگر مسیر تجاری منشعب شده از خلیجفارس در خشکی، راه بوشهر به کازرون و اصطخر تا اصفهان و ری بود که از مهمترین مسیرهای تجاری و ارتباطی مناطق داخلی ایران با راه دریایی جنوب بود. همچنین شعباتی از مسیرهای تجاری مذکور در داخل ایران به سمت شمال غرب امتداد یافت و از طریق تبریز به طرابوزان و انطاکیه و دریای مدیترانه میرسید. ۴
از جمله مهمترین تحولات اقتصادی عصر سلجوقی در زمینه تجارت و مبادلات بازرگانی در خلیجفارس، از رونق افتادن موقعیت تجاری ایالت فارس و بندر سیراف بود. این رویداد اقتصادی در حالی صورت میگرفت که در دوره آل بویه سیراف پررونقترین بندر تجاری دریای فارس محسوب میشد ۵. در مورد علت انحطاط جایگاه تجاری بندر سیراف در خلیجفارس، به سیاست عمدی و ضدعباسی فاطمیان، در زمینه انتقال مرکزیت تجاری راه تجاری هند و چین از سیراف به عربستان جنوبی و دریای سرخ اشاره شده است. اما عامل خارجی مذکور نمیتواند به تنهایی بیانکننده این مساله باشد؛ چرا که انحطاط موقعیت تجار سیراف بیشتر از عوامل دوردست بیرونی مذکور، تحت تاثیر تحولات سیاسی و تجاری فارس و کرمان و مراکز تجاری خلیجفارس بوده است.۶ در این دوره، در داخل ایالت فارس و نواحی همجوار آن تحولاتی روی داد که مجموعا منجر به رکود موقعیت تجاری فارس و بندر سیراف شد. سقوط آلبویه و زوال موقعیت سیاسی فارس به مرکزیت شیراز و تسلط اقوام و طوایف موسوم به شبانکارهها بر غالب نقاط ایالت فارس و وقوع جنگهای مرکز و طولانی بین ترکمانان و شبانکارهها و حاکم شدن ناامنی بر کل نواحی فارس که سلجوقیان حتی در دوره ملکشاه هم نتوانستند بر این بحرانها فائق آیند، نقش اساسی در انحطاط موقعیت تجاری فارس داشت. ۷ حاکم شدن ناامنیهای فراگیر و مداوم و انحطاط موقعیت سیاسی و اقتصادی ایالت فارس و رکود تولیدات داخلی و تجاری این ایالت ۸ در کنار عوامل مورد بحث نقش اساسی در انحطاط موقعیت تجاری بندر سیراف در دریای فارس داشت. تنها در اواخر حکومت سلجوقی و از سال ۵۴۰ هـ. ق به بعد بود که با اداره شدن فارس توسط حکومتهای اتابکی و خصوصا شکلگیری حکومت اتابکی سلغریان فارس، که قبیلهای از قبایل ترکان غز بودند، شرایط فارس به واسطه امنیت و آرامش و ایجاد عمارت و آبادانی در زراعت و تجارت مساعد گردید. ۹ یاقوت که در اواخر عصر سلجوقی چندین بار به قصد کارهای تجاری وارد فارس شده بود، به رونق مجدد موقعیت تجاری شهرهای فارس اشاره کرده است. ۱۰
با این وجود اقدامات صورت گرفته هیچگاه موقعیت تجاری از دست رفته فارس و بندر سیراف را باز نگرداند، چرا که این منطقه دیگر دارای شرایط با ثبات و مرکزیت سیاسی نبود. در مقابل، این امتیاز در ناحیه «کرمان» تحقق یافته بود. به همین خاطر انتقال جایگاه تجاری ولایت فارس و بندر سیراف دوره آلبویه به ولایت کرمان و بندر هرمز تحت حاکمیت سلجوقیان کرمان از مهمترین دگرگونیهای تجاری صورت گرفته در موقعیت تجاری بنادر فعال در دریای فارس در این دوره بود. ولایت کرمان که مشتمل بر دو منطقه جغرافیایی سرد «صروم» و گرم «جروم»، با شهرها و نواحی جیرفت، بم، نرماشیر و بردسیر بود، از سال ۴۴۴ هـ. ق از عمال ملک با کالیجار بویهای به تصرف ملک عمادالدوله قاورد بک سلجوقی و قوای ترکمان تحت امر وی درآمد و تا پایان سده ششم هجری، تحت حکومت و قدرت سلسلهای قرار گرفت که موسوم به سلجوقیان کرمان شدند. شهر بردسیر «دارالملک اعظم و مصر جامع ممالک» و «واسطه عقد و نقطه دایره و بیت القصیده ولایت» کرمان این دوره بود. ۱۱
به جهت توجه بهویژه سلجوقیان کرمان به حدود شرقی کرمان و جنوب سیستان و ناحیه مکران در سواحل دریای عمان، بندر «تیز» به یکی از پررونقترین بنادر تجاری واقع در مسیر دریایی جنوب مبدل شد. توصیف افضلالدین کرمانی از موقعیت تجاری بندر تیز به خوبی وسعت و دامنه مبادلات تجاری صورت گرفته و در راه دریایی جنوب را به واسطه اقدامات سلجوقیان کرمان نشان میدهد. به نوشته وی «از خصایص کرمان ثغر(مرز) تیز است که از آنجا مالهای وافر از عشور تجار و اجرت سفاین و خزاین به پادشاه ملوک سلجوقی رسد و اهل هند و سند و حبشه و زنج زنگبار و مصر و دریای عرب از عمان و بحرین را فرضه بندرگاه آنجا است و هر مشک و عنبر و نیل و بقم و عقاقیر هندی و برده هندی و حبشی و زنگی و مخملهای لطیف و سادههای پرآگین و فوطهای دنبلی و امثال این طرایف در جهان است. از این ثغر برند ۱۲». بندر تیز علاوه بر جایگاه تجاری دریاییاش نقش مهمی در رونق تجارت برخی از شهرهای خراسان داشته است؛ چرا که از این بندر راهی تجاری به هرات و خراسان میرسید و رونق و امنیت این مسیر هم ناشی از اقدامات سلجوقیان کرمان در ایجاد ثبات و آرامش مرزهای شرقی کرمان با ناحیه مکران در جنوب سیستان بود. ۱۳ در این دوره، به منظور توسعه مناسبات تجاری بندر تیز با مراکز تجاری اطراف و روابط تجاری مکران و سیستان با کرمان، اقداماتی مانند احداث کاروانسراها و حوض انبارها و میلهها برای سهولت رفت و آمد و عبور کاروانها و جلب توجه و اعتماد تجار، راه سیستان - کرمان صورت گرفت تا «خلایق و عبادالله» در راه تفرقه و تشویق نکنند. ۱۴
بندر «هرمز» در سواحل کرمان و در غرب بندر تیز، از دیگر بنادر پر رونق تجاری در راه تجاری خلیجفارس بود. بندر هرمز، در فاصله صد و بیست کیلومتری بندرعباس فعلی و در مصب رودخانه میناب واقع بود ۱۵. «بر جنوب جیرفت ناحیت هرمز است. ولایتی معمور بر لب دریا و ارتفاع محصول او زر خراجی و اسب تازی و مروارید باشد و امروز فرضه آن ساحل است و قوافل عراق روی به وی دارد و مقصد تجار اقطار آنجاست.» ۱۶ روابط تجاری کرمان با بندر هرمز از طریق مسیر ارتباطی جیرفت - هرمز صورت میگرفت و این راه تجاری به مرکز تجاری کرمان یعنی شهر «قمادین» در مجاورت جیرفت ختم میشد. به واسطه بندر هرمز، کالاهای تجاری متعددی توسط تجار از چین و ختا و هندوستان و حبشه و زنگبار و روم و مصر، وارد قمادین شده و از آنجا به نواحی مختلف تجاری واقع در خراسان و ماوراءالنهر و فارس و عراق و آذربایجان و ارمینیه فرستاده میشد. افضلالدین جایگاه تجاری قمادین را «مسکن غربای روم و هند و منزل مسافران بر و بحر، خزینه متمولان، گنج خانهای ارباب بضایع شرق و غرب» و «مخزن نفایس چین و ختا و هندوستان و حبشه و زنگبار و دریابار و روم و مصر و ارمینیه و آذربایجان و ماوراءالنهر و خراسان و فارس و عراق» توصیف کرده است ۱۷. گزارش مذکور وسعت و گستردگی تجارت کرمان با اقصی نقاط مختلف را که فراتر از بلاد اسلامی بوده و بیشتر از طریق دریا و بندر هرمز صورت میگرفت. نشان میدهد در این دوره، به واسطه حمایتهای مستقیم سلجوقیان در تامین امنیت و تسهیلات، برای رونق تجارت و رفت و آمد تجار و کاروانهای تجاری، مسیر تجاری بندر هرمز به جیرفت در داخل کرمان، از تمام مسیرهای تجاری منشعب شده از بنادر خلیجفارس پررونقتر بود؛ زیرا بیشترین کالاها به یزد و عراق و روم و طرابوزان تا اروپا از راه تجاری مذکور انتقال مییافت.
سرزمین عمان در سواحل جنوبی دریای عمان از دیگر مناطق مطرح در تجارت دریایی خلیجفارس بود که از دوره قاوردبک، حاکم سلجوقی کرمان به تصرف درآمده و در حوزه نفوذ سیاسی سلجوقیان قرار گرفته بود. منافع اقتصادی و تجاری حاصله از عمان نقش اساسی در توجه سلجوقیان به این ناحیه داشت. عمان تا اواخر حکومت سلاجقه کرمان، تحت حکومت و نظارت آنها بود. ۱۸
منابع:
۱ - یاقوت حموی، شهابالدین ابی عبدالله: معجم البلدان، بیروت: دار صادر و دار بیروت، المجلد الاول، ۱۳۷۴ /۱۹۵۵، صص ۳۴۴-۳۴۳ و المجلد الثانی، ۱۳۷۵/ ۱۹۵۶، ص ۹۵؛ ابن بلخی: فارسنامه، تصحیح گای لسترنج و آلن نیکلسون، چاپ دوم، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۳، ص ۱۳۶؛ کرمانی، افضلالدین ابوحامد: عقدالعلی للموقفالاعلی، به تصحیح و اهتمام علیمحمد عامرینایینی، چاپ دوم، تهران: روزبهان، ۱۳۵۶، ص ۱۲۷.
۲ - باستانی پاریزی، بازیگران کاخ سبز، تهران: نشر خرم، ۱۳۷۴، صص ۷-۶.
۳ - مجمل التواریخ و القصص، ویرایش سیفالدین نجمآبادی و زیگفرید وبر، دومونده - نیکارهوزن، ۱۳۷۸/ ۲۰۰۰، ص ۴۰۶.
۴ - باستانی پاریزی: پیشین، ص ۲۲۳.
۵ - اصطخری، ابواسحاق ابراهیم بن محمد: مسالک و ممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۰، ص ۱۳۱.
۶ - تاریخ ایران کمبریج، ترجمه حسن انوشه، جلد پنجم، تهران: امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۸۰، ص ۹۰؛ کرومر، جوئل: احیای فرهنگی در عهد آل بویه، ترجمه محمدسعید حناییکاشانی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۵، ص ۹۱؛ لمبتون، آن ک. س: تداوم و تحول در تاریخ میانه ایران، ترجمه یعقوب آژند: تهران: نشر نی، چاپ دوم، ۱۳۸۲، ص ۳۵۸.
۷ - ابن بلخی، فارسنامه، تصحیح گای لسترنج و آلن نیکلسون ، چاپ دوم، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۳، صص ۱۳۲-۱۳۳، ۱۶۴ و ۱۷۲.
۸- همان، ص ۱۴۶.
۹ - همان، صص ۱۳۳-۱۳۲.
۱۰ - یاقوت حموی: جلد دوم، پیشین، ص ۵۶.
۱۱- کرمانی، افضلالدین ابوحامد: مجموعه آثار افضلالدین ابوحامد کرمانی، به کوشش دکتر محمد صادق بصیری، کرمان، دانشگاه شهید باهنر و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کرمان، ۱۳۸۳، صص ۹۸-۱۰۰.
۱۲- کرمانی، عقدالعلی للموقف الاعلی، پیشین، ص ۱۲۷؛ کرمانی، مجموعه آثار...، پیشین، ص ۹۹.
۱۳- کرمانی، افضلالدین ابوحامد: سلجوقیان و غز در کرمان تحریر میرزا محمد ابراهیم خبیصی، مقدمه و تصحیح باستانی پاریزی، تهران: انتشارات کورش، ۱۳۷۳، صص ۳۲۱ و ۲۳۲.
۱۴- همان، صص ۳۴۳-۳۴۱.
۱۵- همان، صص ۲۹ و ۲۷ و ۱۳.
۱۶- کرمانی، مجموعه آثار پیشین، ص ۹۹.
۱۷- کرمانی، سلجوقیان و غز در کرمان، پیشین، صص ۴۷۹ و ۴۲۶.
۱۸- همان.
ارسال نظر