گروه تاریخ و اقتصاد: بخش نخست از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی را می‌خوانید در روز سه‌شنبه، ۱۹ خرداد ۱۲۸۷ شمسی: نایب‌رئیس: این لایحه‌ای است که از وزارت مالیه در باب تفاوت عمل ولایت یزد رسیده، قرائت می‌شود. (قرائت شد اشعار داشت به اینکه در باب تفاوت عمل یزد سابقا تلگراف شد که آنچه تفاوت عمل از پنجاه هزار تومان علاوه است به‌طور تومان شمارى موقوف‌المطالبه باشد، اهالى یزد جواب سخت دادند و صورت آن تلگراف هم در جوف است، ملاحظه خواهید فرمود و از سفارت انگلیس هم اطلاع داده شده است که اهالى یزد به قونسولخانه آمده‌اند و اسباب زحمت قونسولخانه را فراهم آورده‌اند و تلگرافى از طرف وزارت مالیه شده که سواد آن هم جوفا فرستاده شد. چون این مساله اهمیت دارد خوب است امروز در مجلس علنى مطرح شود و بنده چنین تصویب می‌نمایم که تلگراف شود که اصل مالیات را بدهند و تفاوت عمل بماند تا اینکه مامورین هم خیلى زود حرکت خواهند کرد. یقین است مجلس مقدس هم این رای بنده را تصویب فرموده و مساعدت خواهند فرمود که فردا بر حسب وعده در تلگرافخانه حاضر شده جواب بدهد.)

(و بعد سواد تلگراف یزد قرائت شد اشعار داشت به اینکه علما و اشراف و تجار و اصناف همه در شهر اجماع نموده و تعطیل عمومى درخصوص دادن فرع مالیات نموده‌اند راه عبور و مرور در کوچه‌ها غیر ممکن و بلواى عمومى شده استدعا که چاره از برای این کار بفرمایید.)

(سواد تلگراف وزیر مالیه هم قرائت شد مشعر بود بر اینکه جناب انتظام‌الملک فرع مالیات موقوف‌المطالبه باشد و تحقیقات محلى را هم کارسازى ننمایند تا اینکه مامورین از طرف وزارت مالیه برای تحقیقات و رسیدگى بیایند و مشیرالممالک هم در عمل مالیه هذه‌السنه به هیچ وجه مداخله ننماید.)

وکیل‌التجار: از آن روز که این مساله مطرح مذاکره شده چندین تلگراف برای من آمده و امروز هم یک تلگراف از مدیر روزنامه «سفینه‌النجات» آمده که عموما تعطیل و اهالى به قونسولخانه انگلیس رفته‌اند و بنده اول کسى بودم که ممیزى را به جهت ولایت یزد تصویب کردم و گمان نرود که از این مساله هم ضررى عاید مالیه می‌شود بلکه از آن چیزی که منظور است زیادتر عاید خواهد شد و این رای خیلى خوب است.

نایب رئیس: پس خوب است همین‌طور که خود وزیر مالیه تصویب کرده‌اند معمول بدارند.

آقا میرزا ابوالحسن خان: بنده نمی‌گویم این مساله صحیح است یا نه البته وزیر مالیه این‌طور تصویب کرده و مجلس هم تصویب بکند خیلى خوب است، اما نمی‌توانیم این حرکت را بر خود هموار نماییم که یک ملت مشروطه به قونسولخانه یا تلگرافخانه انگلیس پناهنده شود. هرگاه عرایض حق دارند چرا مستقیما به دولت یا به مجلس اظهار نمی‌دارند.

مستشارالدوله: به همین مضمون تلگرافى از طرف مجلس به اهالى یزد مخابره شده است که مبتنى بر پند و نصایح بود. معلوم شده است نصایح مجلس را تعبیر سوء کرده‌اند که از جاهاى دیگر این نصایح مجلس را به بعضى عبارت که تعبیر سوء بود تعبیر کردند و این مطلب خیلى جاى تاسف است.

آقا میرزا محمود: بنده همین‌قدر عرض می‌کنم این تلگرافى که به یزد مخابره می‌شود باید در او خیلى ملاحظه و دقت کرد که بهانه به دست اهالى سایر ولایات ندهد.

وکیل‌التجار: بنده عرض می‌کنم کسى که از اهل ایران و از اهل این خاک است نباید طورى حرکت کند که اسباب زحمت خارجه بشود ولى اهل یزد مدت یک سال و نیم است که آنچه تظلم کرده‌اند و عرایض خود را نموده‌اند کسى درست به عرض آنها گوش نداد و به واسطه کم تمدنى آنها این شد که باعث زحمت و دردسر اجزای تلگرافخانه خارجه شده‌اند و این حرکتشان از روى اجبار بود و الا اگر کسى به عرایض آنها رسیدگى می‌کرد این حرکت را نمى‌نمودند.

نایب رئیس: این مساله دیگر ختم شد و این هم یک شرح دیگرى است که از وزارت مالیه رسیده باید قرائت شود.

آقا ملاحسن وارث: مساله یزد معلوم نیست که تمام شده باشد نتیجه چه شد آخر.

نایب رئیس: چرا نتیجه گرفته شد به این‌طور که وزیر مالیه چنین تصویب کردند مجلس هم همین‌طور تصویب می‌نماید یا نه و همه هم تصویب کرده‌اند حال اگر کسى اعتراضى دارد اظهار کند.

وکیل‌الرعایا: همچو مطلب مهمى که ممیزى باشد مشروط بر این است که مامورین زودتر بروند آن وقت گمانم این است که همه جا فورا مالیات خود را بدهند قبل از آنکه ممیزى بشود و علاوه مردم از دادن مالیات تکاهل ندارند فقط آنها از ظلم معدودى متظلم هستند وقتى که ممیزى باشد رفع همه اینها می‌شود و ابد نباید بعضى خیالات کرد.