دست مداخله کوتاه شد!
«علیرضاخان قوانلو» (عضدالملک)، فرزند موسی خان، در ۱۲۳۸ هجری قمری متولد شد و از کودکی در دربار قاجار به خدمتکاری مشغول بود. او در ۱۲۷۸ به منصب خوانسالاری و در ۱۲۸۴به سمت پیشخدمتی خاصه ارتقا یافت. در ۱۲۸۵ ملقب به «عضدالملک» شده، به مُهرداری ناصرالدین شاه گمارده شد. در ۱۲۸۸ به حکومت مازندران رسید. سند زیر گویای همین مقطع زمانی و حکم وزارت عدلیه خطاب به او در مورد موظف کردن کارگزاران امور دیوانی مازندران به عدم مداخله و تعرض نسبت به مرتع «انجی» واقع در «نو» است که وقف تعزیه داری خامس آلعبا(امامحسین(ع)) بوده است.
«علیرضاخان قوانلو» (عضدالملک)، فرزند موسی خان، در ۱۲۳۸ هجری قمری متولد شد و از کودکی در دربار قاجار به خدمتکاری مشغول بود. او در ۱۲۷۸ به منصب خوانسالاری و در ۱۲۸۴به سمت پیشخدمتی خاصه ارتقا یافت. در ۱۲۸۵ ملقب به «عضدالملک» شده، به مُهرداری ناصرالدین شاه گمارده شد. در ۱۲۸۸ به حکومت مازندران رسید. سند زیر گویای همین مقطع زمانی و حکم وزارت عدلیه خطاب به او در مورد موظف کردن کارگزاران امور دیوانی مازندران به عدم مداخله و تعرض نسبت به مرتع «انجی» واقع در «نو» است که وقف تعزیه داری خامس آلعبا(امامحسین(ع)) بوده است. روز یکشنبه بیستم شهر ذیالحجه الحرام مطابق سال یونیت ئیل جمعی از رعایای نوایی در باب مرتع انجی واقعه در نوا به دیوان عدلیه اعظم عارض شدند، که مرتع مزبوره از املاک مختص متصرفی نوایی و وقف تعزیهداری جناب خامس آلعباعلیهالسلام است و بعضی از اهالی به خلاف حق مداخله میکنند و بر صدق عرض خودشان نوشتجات معتبره و یک طغرا وقفنامه شرعیه از مجتهدین مازندران من جمله مرحومان حاجی ملا جعفر استرآبادی و میرزا محمدتقی مجتهد نوری و مرحوم سعیدالعلما اعلی الله مقامهم ابراز کردند و در طبق عرض خودشان در زمان ریاست جناب فخامت نصاب آصفالدوله نیز حکمی از دیوان عدلیه اعظم صادر و در دست دارند. از قراری که شاکی شدند اهالی [روستاهای اطراف] با وجود این احکام شرعیه و عرفیه بنای تعدی و بیحسابی را گذاشته، گاو و گوسفند خودشان را به مرتع مزبوره برده، ضرر و خسارت میرسانند. لهذا از دیوان عدلیه اعظم به مقربالخاقان موتمنالسلطان علیرضا خان عضدالملک خازن مهر مبارک و حکمران ولایت مازندران اظهار میشود که به کارگزاران امور دیوانی مازندران قدغن اکید نمایید که بعد از این بههیچوجه منالوجوه مداخله در مرتع مزبوره نکرده، مزاحمت نرسانند که منافع آن را به مصرف لازمه مقرره وقف برسانند، و التزامی از اهالی [آن روستاها] و غیره گرفته، که دست مداخله را کوتاه نمایند.»
فی شهر فوق سنه ۱۲۸۷
ارسال نظر