اوضاع ایران به روایت مجدالملک
گروه تاریخ و اقتصاد: از رساله مجدیه نوشته حاج میرزا محمدخان مجدالملک بهعنوان یکی از آثار و اسناد مهم دوره قاجار نام برده میشود که به روشنی اوضاع آن زمانه را منعکس کرده است. این رساله در سال ۱۲۸۷ قمری نوشته شده است. میرزا محمدخان مجدالملک سینکی متولد منطقه سینک لواسانات بود. او خود را از ارادتمندان امیرکبیر میدانست و از طرف امیر به ماموریت هشترخان (حاجی طرخان) یا آستاراخان امروز اعزام شد. در اینجا پارهای از رساله مجدیه را میخوانید: حکومت ایران[در دوره قاجار] نه به قانون اسلام شبیه است، نه به قاعده ملل و دول دیگر.
گروه تاریخ و اقتصاد: از رساله مجدیه نوشته حاج میرزا محمدخان مجدالملک بهعنوان یکی از آثار و اسناد مهم دوره قاجار نام برده میشود که به روشنی اوضاع آن زمانه را منعکس کرده است. این رساله در سال ۱۲۸۷ قمری نوشته شده است. میرزا محمدخان مجدالملک سینکی متولد منطقه سینک لواسانات بود. او خود را از ارادتمندان امیرکبیر میدانست و از طرف امیر به ماموریت هشترخان (حاجی طرخان) یا آستاراخان امروز اعزام شد. در اینجا پارهای از رساله مجدیه را میخوانید: حکومت ایران[در دوره قاجار] نه به قانون اسلام شبیه است، نه به قاعده ملل و دول دیگر. باید بگوییم: حکومتی است مرکب از عادات ترک و فارس و تاتار و مغول و افغان و روم، مخلوط و درهم و یک عالمی است علیحده، با هرج و مرج زیاد، که در هر چند قرنی یکی از ملوکالطوایف مذکوره به ایران غلبه کردهاند، از هر طایفهای عادت مکروهه و مذمومه در ایران باقی مانده و در این عهد همه آن عادات کاملا جاری میشود. اگر اجراکنندگان این عادت بگویند: حالت حالیه ما اجرای این عادات را اقتضا نمیکند که بهترین قانونهاست و در همه عصر میتوان معمول داشت.
شترمرغهای ایرانی، که از پطرزبورغ و سایر بلاد خارجه برگشتهاند و دولت ایران مبلغها در راه تربیت ایشان متضرر شده، از علم دیپلمات و سایر علومی که به تحصیل و تعلم آن مامور بودند، معلومات آنها به دو چیز حصر شده؛ استخفاف ملت و تخطئه دولت. در بدو ورود پای ایشان به روی پا بند نمیشود، که از اروپا آمدهاند. از موجبات اخذ و طمع و بخل و حسد به مرتبهای تنزیه و تقدیس میکنند که همه مردم، حتی پادشاه، با آن جودت طبع و فراست کذا، به شبهه میافتد که آب و هوای بلاد خارجه عجب چیزها از آب بیرون آورده، گویا توقف آنجا بالذات مربی است و قلب ماهیت میکند.
این انگورهای نوآورده هم گاه از بخت خود اظهار تعجب میکنند که از ولایات منظمه به این زودی چرا به ممالک بینظم رجعت کردهاند؟ و گاه به احوال پادشاه متحیر که تا چند از تمهید اسباب تربیت غفلت دارند؟ این تاسف و تعجب تا وقتی است که به خودشان از امور ملکی کاری سپرده نشده. همینکه مصدرکاری و مرجع شغلی شدند، به اطمینان کامل که قبح اعمالشان تا چندی به برکت سیاحت قطعه اروپا پوشیده است و به این زودیها کسی درصدد کشف بیحقیقتی ایشان نیست، بالادست همه بیتربیتها برمیخیزند و در پامال کردن حقوق مردم و ترویج فنون بیدیانتی و ترک غیرت و مروت و اختراعات امور ضاره و طمع بیجا و تصدیقات بلاتصور و خوشامد و مزاحگویی به روسا و پیشکاران و تصویب عمل و تصدیق به اقوال ایشان چندان مبالغه دارند که پادشاه از ماموریت ایشان پشیمان میشود و متحیر میماند که با اینها به چه قانون سلوک کند.
یکی از اسباب نفرت و خستگی خاطر پادشاه، که در تمهید اسباب تربیت تامل دارد، ظهور حالات این جوانان مشعبد است، که اقوالشان جمیعا درنظر شاهنشاه بیمعنی آمده و دور نیست وقتی، به نفس نفیس، سیاحت آن صفحات را تصمیم عزم دهند، که از مکتسبات خاطر همایونی چیزی را که از برای مملکت فایده عمومی داشته باشد انتخاب فرمایند.
ارسال نظر