گروه تاریخ و اقتصاد: آنچه می‌خوانید بخش سوم مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز پنج‌شنبه، ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی: آقا شیخ محمدعلى: در آن روزى که مجمع انسانیت از انجمن‌ها نماینده دعوت کرده بود بنده هم بودم و نهایت دلتنگى را نمایندگان از وکلا اظهار می‌کردند و می‌گفتند، چه کارى در این مدت کرده‌اند و ما نمی‌دانیم به چه زبان از آنها خواهش کار کنیم و کار مجلس وضع قوانین است. بنده جواب دادم که وکلا به جهت همین انتخاب شده‌اند و کار مجلس یکى وضع قوانین است و یکى نظارت در بودجه مملکتى و اجراى قوانین و حالا در قانون بزرگ به مجلس آمده است، یکى قانون عدلیه و یکى قانون نظام ... .

این چند روزه که بنده در عدلیه بودم دیدم که حقوق فقرا محفوظ نیست، لکن حقوق اغنیا محفوظ است. پس همان‌طور که گفته شد فورا کمیسیونى از وکلا با حضور حجج‌ اسلام تشکیل یافته و قوانین عدلیه ملاحظه کرده تبادل افکار شده، زودتر تنقیح و تصویب شده به مجلس بیاید و از مجلس زودتر بگذرد که مردم آسوده شوند.

آقا میرزا ابوالحسن خان: در لزوم قانون عدلیه که شکى نیست و بنده عرضى نمی‌کنم و معلوم است، چیزى که نوشته می‌شود همانطور می‌فرمایند به نظر حجج اسلام برسد چه ضرر دارد، ولى می‌گویم چیزى که نوشته می‌شود براى این مملکت باید یک حکم قطعى باشد که از نظر حجج اسلام گذشته و براى اهالى این مملکت موجب سعادت باشد.

آقا سیدعبدالله مجتهد: در باب قانون عدلیه به‌طوری که گفته شد باید معمول شود، لیکن در باب جناب حجه‌الاسلام آقاى حاجى میرزاحسن آقا اهالى آذربایجان استدعا کرده و استغاثه نموده‌اند که تشریف ببرند، چون در واقع پیشوا و آقاى آن مملکت هستند و خوب نیست بیش از این بى‌پیشوا بماند. حالا به مجلس تشریف آورده‌اند و البته مجلس هم تصویب و تاکید می‌نماید که تشریف ببرند.

رئیس: البته در اینکه جناب آقاى حاج میرزا حسن آقا، آقا و پیشواى مسلمین هستند، حرفى نیست و البته در صورتى که میل به تشریف بردن داشته باشند، مختارند و هرچه زودتر تشریف ببرند، بهتر است.

آقا سیدحسن تقى‌زاده: ان‌شاءالله مطلب سابق تمام شد و دیگر حرفى نیست، اما یک ساعت در خصوص قانون عدلیه گفت‌وگو شد، بنده نفهمیدم که نتیجه آنچه شد و تمام نطق‌ها مکررات بود. بعضى می‌گفتند که قانون باید تفکیک شود و بعضى می‌گفتند، نشود و نمی‌دانم این مذاکرات از روى چه قانون بود! اگرچه اکثر از نطق‌ها مهیج و مجمعى بود، اما بالاخره معلوم نشد که این مملکت قانون عدلیه لازم دارد یا نه و مثل این بود که ما می‌گفتیم بانک ملى لازم است در هر صورت از هر مطلبى باید نتیجه گرفت و به عقیده بنده قانون عدلیه بالتمام باید بیاید و از مجلس بگذرد و هر مذاکره که می‌شود، در همین‌جا بشود و اگر خداى نخواسته چیزى بیرون آمد که موافق شرع نشد به موجب آن ماده از قانون‌اساسى همان ماده از قانونیت خارج خواهد بود.

حاج شیخ حسنعلى: مذاکره درخصوص قانون عدلیه می‌شود، چون کارهاى مجلس گاهى از مجراى خود خارج می‌شود. این است که کارها به تعویق می‌افتد، لهذا بنده عرض می‌کنم قانون عدلیه را یک چاپ باطله بکنند و بدهند خدمت علما و وکلا که مشغول تنقیح و تصحیح آن باشند و اگر لازم است، چند نسخه از آن را هم خدمت حضرات حجج اسلام عتبات بفرستند که زودتر این قانون تمام شود.

وکیل‌الرعایا: آیا می‌توان یک هیاتى از مجتهدین جامع‌الشرایط در یک‌جا جمع کرده و اسمش را عدلیه گذاشت یا نه؟ بدیهى است قانون‌اسلام تا ابد باقى ولایتغیر است! فقط چیزى که هست این است که هر کس می‌گوید من باید آن قانون را مجرا بدارم لهذا عرض می‌کنم در این‌خصوص که معلوم شود آیا ممکن است هیاتى از مجتهدین جامع‌الشرایط را در یکجا جمع کنند و این حق به آنها تفویض شود که دیگر آن مداخله نکنند چنین چیزى ممکن است یا نه و اگر این طور نباشد هیچ وقت نتیجه صحیحى به دست نخواهد آمد.

آقا میرزا سیدحسن: قانون عدلیه در این مجلس خیلى طول کشیده و بنا بود بعد از قانون‌اساسى قانون عدلیه قرائت شد تنقیح و تصویب شود، زیرا که اصول آن در قانون‌اساسى نوشته شده است و چیزى که باقى است فروغ آن است. حالا به‌واسطه موانع به تاخیر افتاد. خوب است همان‌طور که گفته شد، کمیسیون علمى از حجج اسلام و آقایان وکلا تشکیل شده آن را تنقیح نموده و به مجلس داده و زودتر از مجلس بگذرد.