حق‌آبه هیرمند؛ معاهده معلق سد کجکی در ولایت هلمند

‌همچنین در ماده هفتم این معاهده آمده است «هر نوع ابنیه فنی مشترک که احداث (‌اعمار) آن برای استحکام بستر رود در مواضعی که خط سرحد در بستر رود هیرمند (‌هلمند) واقع‌ شده است، لازم دیده شود بعد از موافقت طرفین بر شرایط و مشخصات آن می‌تواند احداث شود.» با این حال، معلوم نیست که حکومت طالبان به این معاهده پایبند است یا نه؟ دولت قبلی افغانستان ادعای تامین حق‌آبه ایران را داشت؛ اما با احداث سد «کمال‌خان» در استان نیمروز افغانستان بر رودخانه هیرمند که خلاف معاهده ۱۳۵۱ بود، خسارت‌های فراوانی را به زندگی انسانی، جانوری و گیاهی حوزه پیرامونی رودخانه هیرمند در خاک ایران به‌خصوص استان سیستان و بلوچستان وارد کرد.

« انصاف‌نیوز» در گزارشی نوشته است: «سیدابراهیم رئیسی ۱۹بهمن۱۴۰۱، در جلسه هیات دولت بر ضرورت پیگیری دستگاه‌های مسوول برای تامین حق‌آبه ایران از کشورهای همسایه تاکید کرد و گفت: لازم است دستگاه‌های مسوول و مربوطه به‌ویژه درباره تعلل طرف افغانستانی در تامین حق‌آبه هیرمند پیگیری لازم را صورت دهند.» البته به نظر می‌رسد درباره مسائلی چون آب فقط با صدور دستور و تاکید بر حق‌آبه نمی‌توان مشکل خشکسالی و بی‌آبی در تالاب‌های بین‌المللی هامون را برطرف کرد. تاکید بر جاری شدن حقابه رودخانه هیرمند پیش از این و به‌ویژه وقتی دولت رسمی افغانستان بر این کشور حاکم بود و از نظر دیپلماسی شناخته شده بود نیز در دستور کار وزارت امور خارجه بود و درحالی‌که موقعیت دیپلماتیک ایران به مراتب از موقعیت کنونی بهتر بود؛ اما طرف افغانستانی تن به جاری کردن حق‌آبه ایران ندادند.»

«تسنیم نیوز» نیز سخنان یک عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران را منتشر کرده که در بخشی از آن آمده است: «عملکرد طالبان درخصوص عدم پرداخت حق‌آبه ایران ثابت کرد که نه فقط کشور افغانستان بلکه دولت‌های خارجی دیگر و جریان‌های سیاسی مختلفی در این سیاستگذاری دخیل هستند. دکتر مهدی اسماعیلی بیدهندی درباره اقدام طالبان در فرستادن حق‌آبه ایران از رود هیرمند به شوره‌زارهای افغانستان اظهار کرد: اقدامی که طالبان انجام داد، این یقین را به وجود آورد که عدم پرداخت حق‌آبه ایران از رود هیرمند ارتباطی با نوع نگرش دولت‌های مختلف افغانستان ندارد، بلکه یک سیاست کلی است که در این کشور جا افتاده و دولت‌های مختلف افغانستان بر این تصمیم مصمم هستند.

این عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران درباره معاهده سال۱۳۵۱، مبنی‌بر تامین حق‌آبه ایران از رود هیرمند بیان کرد: معاهده دلتا که در دهه ۵۰ بین ایران و افغانستان منعقد شد، یک معاهده بین‌المللی و قانونی است که ضمانت اجرایی دارد.  بنابراین نیازی به توافق جدید در این زمینه نداریم. براساس این توافق، افغانستان باید سالانه ۸۲۰میلیون متر‌مکعب از حق‌آبه هیرمند را به ایران بدهد که در سال‌های اخیر این اتفاق نیفتاده است.

اسماعیلی بیدهندی ادامه داد: برای گرفتن حق‌آبه باید از راه دیپلماسی وارد شویم و از تمام ظرفیت‌های حقوقی از جمله سازمان ملل متحد و سایر جوامع ذی‌صلاح بین‌المللی که هم افغانستان و هم کشور ما عضو آن هستند، استفاده کنیم. باید یک مستندسازی علمی و جامع از تالاب هامون و حق‌آبه آن،که در این سال‌ها رها نشده و همچنین از منابع آبی که افغانستان در اختیار دارد، داشته باشیم تا با استناد به این مستندات، دلایل محکمه‌پسندی را در جوامع حقوقی ارائه کنیم. وی تاکید کرد: اگر افغانستان حاضر به پرداخت حق‌آبه ما نشود، ممکن است که این موضوع توسط کشورهای دیگر نیز تکرار شود و سایر کشورها نیز این جسارت را پیدا کنند که حقوق ایران را پایمال کنند و مطمئن باشند که ایران از نظر حقوقی اقدامی را علیه آنها انجام نمی‌دهد.

بنابراین باید هرچه زودتر برای گرفتن حق خود از طرف‌های افغانستانی اقدام کنیم. اگر در گرفتن حق‌آبه خود از افغانستان اقدام نکنیم، موجی از ناامیدی در داخل کشور در رابطه با عدم توانایی حاکمیت در احقاق حقوق مردم و دفاع از حقانیت ملی ایجاد می‌شود. عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران درباره تبعات خشکی تالاب هامون توضیح داد: یکی از مهم‌ترین تبعات خشکی تالاب هامون تبدیل شدن آن به کانون ریزگرد و درگیر شدن مردم سیستان و بلوچستان با این ریزگردهاست که این ریزگردها علاوه بر مشکلات معیشتی و اقتصادی، سلامت مردم را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد. همچنین خشکی تالاب و تاثیر آن بر معاش مردم، تبعات سیاسی را نیز به دنبال خواهد داشت. خشکی تالاب اکوسیستم تالاب را تحت تاثیر قرار داده و به نوعی ریشه حیات را در منطقه می‌خشکاند.»