شیخالرئیس و نمایندگی مجلس اول
بهرغم وجود شیخالرئیس در مجلس، اطلاعات چندانی از فعالیتهای وی در دسترس نیست. گویا در روزهای جمعه در منزل خود برای مردم بحثهای سیاسی در خصوص استبداد حکومتی ترتیب میداده و در این زمینه صحبت میکرده است.
میرزا ابراهیم خان کلانتر باغمیشهای از نمایندگان دوره اول مجلس از تبریز، که به منزل ایشان رفتوآمد میکرد، گفتوگوهایی با او و دیگر مشروطهخواهان انجام داده که البته متن آن بحثها را ذکر نکرده است.
اسماعیل نواب صفا در شرح حال فرهاد میرزا معتمدالدوله در مورد مجالس وعظ و سخنرانیهای شیخ به نقل از خاله خود بانو «فاطمه بصیری، مدیر مدرسه ملی تهران» چنین مینویسد: «مجالس وعظ و خطابه شیخ گاه در منزل شخصیاش (واقع در خیابان صفی علیشاه) و گاه در منزل سادات شیرازی برگزار میشد، همه نواندیشان و شیفتگان آزادی و ترقی به پای منبر او گرد میآمدند، روزی شیخالرئیس برای یاری از آزادیخواهان کمک خواست، ناگهان زنانی که حضور داشتند، بهخصوص از طبقه اعیان و اشراف، همه زر و زیور خود را به پای منبر او نثار کردند.»
این کمکها گویا برای تاسیس بانک در ایران بود. تاسیس بانک در ایران منافع بانکهای روس و انگلیس را به خطر میانداخت؛ به همین دلیل مشکلاتی بر سر راه آن ایجاد میکردند تا نتوانند سرمایهای جذب کنند که تلاش وسیعی از سوی مردم برای جمعآوری سرمایه از طریق اعانه صورت میگرفت.
ظهیرالدوله هم به شرکت سلطنتطلبان در مجالس و روضهخوانیهای شیخ در منزلش اشاره میکند. از صورت مذاکرات مجلس پیداست که شیخالرئیس به دلیل شاهزادگی و وابستگی به هیات حاکمه، در داخل مجلس اقدامات چندانی علیه حکومت انجام نداده و نوشتههایش هم فعالیتهای سیاسی وی را منعکس نمیکند. یکی از مسائلی که شیخالرئیس در مجلس اول با آن روبهرو شد قرارداد ۱۹۰۷ بود. به دلیل عدماطلاع نمایندگان از کموکیف این قرارداد، توجه چندانی به آن در مجلس نشد. فتوحات آلمان در نیمه قرن نوزدهم میلادی و اتحاد آلمان برای تشکیل یک امپراتوری نیرومند در اروپا از یکسو و حفظ هرات و افغانستان توسط انگلستان از عواملی بودند که به نزدیکی روس و انگلیس منجر شدند. بر اساس این قرارداد در سه کشور آسیا (تبت، افغانستان و ایران) حوزههای نفوذ توسط دولتین تعیین شد.
شمال ایران حوزه نفوذ روسیه و جنوب ایران در حوزه بریتانیا و منطقه مرکز بیطرف ماند. این قرارداد زمانی به امضا رسید که هرجومرج، ناامنی در ایالات و ولایات، دشمنی بین شاه و مجلس در اوج خود بود و هموغم نمایندگان مجلس معطوف مسائل داخلی مملکت بود.
این قرارداد بهترین وسیله برای دخالت انگلیسیها در امور ایران بود. در این میان میتوان به مخالفت شیخالرئیس علیه قرارداد اشاره کرد.
ابراهیم صفایی در این زمینه مینویسد: «شیخ در سخنرانیهای خود از معایب این قرارداد، حکومت استبدادی محمدعلیشاه و مظالم حکومت او انتقاد میکرد و صریحا در منابر مردم را به عزل محمدعلی شاه تشویق و او را با لقب «مستبد بدمست» تقبیح مینمود.»
شیخ در مورد کسی که ابتدا مشروطهخواه بوده و بعدا با مشروطه مخالفت میکند، مینویسد: باید به سخنان او خوب گوش داد، اگر سلطان را ظلالله بداند چنین فردی از حشرات نیز پستتر است، اما اگر خواهان اصلاحات در مشروطه است میتوان آن اصلاحات را انجام داد.
برخی از روزنامهها چون حبلالمتین نیز مقالههایی علیه قرارداد ۱۹۰۷ منتشر کردند. از دیدگاه این روزنامه، با وجود اینکه، در قرارداد به «حفظ تمامیت ارضی» ایران اشاره شده بود، اما این مسأله پوششی برای غارت کشور به بهانه توسعه صنعت بود. با این قرارداد ایران وجهالمصالحه دو قدرت بزرگ شد و انگلیسها دست روسها را در ایران باز گذاشتند و سیاست خود نسبت به مشروطه را تغییر دادند.
از دیگر اقدامات شیخالرئیس سخنرانی در انجمن آذربایجان است که متاسفانه در منابع و مآخذ این دوره به آن اشارهای نشده است.
انجمن آذربایجان که در دوره مشروطه از عده زیادی از آذربایجانی در تهران تشکیل شده و از با نفوذترین انجمنها به رهبری تقیزاده بود، عرصه نشر عقاید و فعالیتهای رهبران مشروطه محسوب میشد. میرزا جواد ناطق از جمله مشروطهخواهان که به دلیل نطقهای پرهیجان و انقلابی به «میرابوی» (سخنران انقلاب فرانسه) انقلاب مشروطه معروف بود در خاطراتش از سخنرانیهای شیخالرئیس، ملک المتکلمین و سید جمال الدین ملقب به صدرالواعظین در این انجمن یاد میکند اما متن سخنرانیها قید نشده است. این انجمنها، بر اساس قانون انتخابات تشکیل و مقرر شده بود که بر انتخابات مجلس نظارت داشته باشند و بعد از انتخابات منحل شوند. اما بنا به درخواست مردم تبریز و شهرهای دیگر به فعالیت خود ادامه دادند.
بخشی از مقالهای به قلم معصومه قرهداغی
و محمد امیر شیخ نوری