سیر تحول صنعتی در دوره قاجار
یونانیها شاید نخستینبار کوشیدند به این توان ابزارسازی خودآگاهی پیدا کرده و به رابطه آن با یک کل اندیشه کنند؛ وگرنه علم و حتی صنعت به تنهایی و بهعنوان ابزار سودمند خاص یونان و یونانیان نیست.
جهش علمی، صنعتیشدن و ثروت پایدار، غربیها را به سمت ابداع و توسعه جنگافزارها و سلاحهای کشتارجمعی رهنمون کرد و به همین دلیل خوی استکباری آنها که پس از شکست در جنگهای صلیبی فروخفته بود، دوباره بیدار شد. نیاز به ماده خام و همچنین بازارهای بیشتر برای فروش، آنها را به سمت استثمار کشورهایی – از جمله ایران – کشاند که از قافله علوم جدید جا مانده بودند. اقتصاد ایران در دوران قاجار کشاورزی و شبهفئودالی بود. این نظام تولیدی بومی و درونی که از قافله علم عقب افتاده بود، از اواسط دوران ناصرالدینشاهی دچار تغییر شد. ورود تجار روس و انگلیس، استقرار کمپانی هندشرقی و استفاده از موقعیتهای جدید بینالمللی شکل نوینی از اقتصاد سیاسی در ایران را شکل داد. در این هنگام ایرانیان زیادی توانایی مسافرت و دیدن غرب را پیدا کردند و در نتیجه از تغییرات بینالمللی آگاه شدند و این آگاهی را به داخل منتقل کردند. بنابراین نیاز به بازنگری و بازبینی ساختار اقتصادی پیشآمد و اساسا انقلاب مشروطه نیز به این دلیل رخ داد که اقتصاد دوران قاجار نمیتوانست پاسخگوی مطالبات اجتماعی باشد.
ساختار و مناسبات جامعه ایران با انقلاب مشروطه تغییرات مهمی پیدا کرد. در دوران پس از مشروطه هم کمپانیهای بزرگ وارد ایران شدند. این جریان در ادامه به دوره رضاخان پهلوی میرسد. در دوره زمامداری پهلوی اول کارخانههای نوین وارد ایران شده و مصنوعات جدیدی تولید میشوند که در نظام تولید پیش از آن سابقه نداشتند. اما تولید در این دوران یک تفاوت عمده با دورههای پیشین دارد و آنهم در بومینبودن ابزارها و افزارهاست. این بومینبودن باعث شد تا نظام تولید صرفا بر پایه مونتاژ و کپی از روی دست مصنوعات غربی شکل بگیرد. شاید بتوان گفت که به نظر خودآگاهی از صنعت از این دوران وجود نداشته است. هرچند که اندیشمندان مختلف سعی کردند تا با ورود به این عرصه نظری راه را برای رسیدن به این خودآگاهی باز کنند.
منبع: مهر نیوز