آغاز تحول ذهنی ناصرالدین شاه در سفر فرنگ

هرچند درخصوص وزارت خارجه به‌صورت معدود و در حوزه تا‌ریخ روابط خارجی به‌صورت فراوان مقاله و کتاب داریم و شاهد کارهای تحقیقاتی هستیم، اما درخصوص پیشینه این مقاله کاری مستقل صورت نگرفته است با این حال می‌توان از متون و اسناد کهن، رگه‌ها و بلکه مطالبی منسجم دراین باره یا‌فت. همچنان که بخشی از این منابع در قسمت ترجمه این مقاله آمده است. مبنای کلی پژوهش حاضر، تقسیم‌بندی است که دوره قاجار را از منظر تحولات نهاد دیپلماتیک آن به سه دوره زیر تقسیم می‌کند: الف: شکل‌گیری و آغاز (۱۲۶۴-۱۲۰۹ ق)، ب: تحول در تشکیلات (۱۳۲۴-۱۲۶۴ ق) و ج: انسجام و همگامی دیپلماتیک (۱۳۴۵-۱۳۲۴ ق). تحولات ساختاری وزارت خارجه نیز بر همین مبنا قابل تحلیل است؛ بنابراین سیر تحول منابع آگاهی دیپلماتیک نیز که در ارتباط دوسویه با رشد نهاد دیپلماتیک حکومت است، با همین تفکیک قابلیت بررسی دارد.

 کسب دانش دیپلماتیک مبتنی بر اقتباس

قاجاریه زمانی بر سرکار آمد که ایران دوره‌ای از آشوب و انزوای سیاسی را پس از فروپاشی صفویه تجربه کرده بود. حکومت‌های نه‌چندان پایدار افشاریه و زندیه تنها بر بخش‌هایی از ایران حاکمیت داشتند و توان و قدرت این دو سلسله تنها با موسسان آنها نمایان می‌شد. تلاش‌های سیاسی و جنگ‌های خاندان قاجار برای رسیدن به مرکزیت قدرت سیاسی در ایران با تکیه آقا محمدخان بر اریکه سلطنت به ثمر نشست. اقدامات اراکلی، فرمانروای گرجستان، پایه و اساس تلاقی منافع ایران و روسیه در این دوره شد و روسیه به‌طور رسمی از این زمان وارد بازی قدرت در ایران شد. حکومت قاجار نیز هم به‌واسطه تهدید حاکمیت و هم حفظ مشروعیت خود، وارد در این جنگ‌ها شد. علاقه مقامات کمپانی هند شرقی تا‌ پیش از قاجار کاملا تجاری بود، اما با افزایش قدرت آنها در هند باعث ورود به عرصه سیا‌ست نیز شد و از ۱۷۹۸ م - ۱۲۱۲ ق. به بعد، عملا وارد کارزار سیا‌سی شد. منافع روسیه و انگلیس به مثابه قدرت‌های بزرگ جهانی در شرق و به‌خصوص ایران پس از فروپاشی صفویه و محکم شدن جای پای آنها در منطقه غیرقابل چشم‌پوشی بود؛ از این رو خودبه خود ایران نوپا و بی‌تجربه وارد مسائل سیا‌سی قدرت‌های جهانی شد و ناگزیر به‌تدریج تعامل سیا‌سی جایگزین جنگ شد. با بیشتر شدن تعاملات سیا‌سی کشورهای خارجی با ایران، تنظیم روابط خارجی که تا‌ قبل از این از وظایف منصب منشی الممالکی بود در قالب نهادی مستقل درآمد و وزارت دول خارجه تا‌سیس شد. شکل‌گیری وزارت امور خارجه در میا‌نه جنگ‌های ایران و روس و ضعف ارتباطی و تجربی کاربه دستان این سیستم نو که متشکل از شخص وزیر، معاون، منشی و چند سمت دیگر بود زمینه اخذ و اقتباس دانش دیپلماسی را نه به شیوه اصولی و مبتنی‌بر قواعد آموزشی بلکه مبتنی بر تجربه فراهم آورد. در این برهه زمانی تا‌ آغاز دوره ناصرالدین شاه سبک و سیا‌ق دانش دیپلماتیک ما‌موران دیپلماسی ایران در برخورد با مسائل بین‌المللی براساس بینش و توانایی شخصی و اخذ آداب دیپلماتیک از طرق مختلف بود. روش‌های سنتی در اخذ دانش دیپلماتیک در این دوره زمانی را می‌توان این گونه برشمرد: کسب آگاهی دیپلماتیک از سفرا و ما‌موران خارجی و اندک ما‌موران و سیا‌حان ایرانی غرب رفته و سفرنامه‌ها و معاهده‌نامه‌ها که در ادامه به هر کدام خواهیم پرداخت.

 سفرا و ما‌موران خارجی

از مهم‌ترین منابع آگاهی دیپلماتیک در دوران آغازین قاجار آمدوشد سفرای خارجی به دربار بود؛ به‌طوری‌که شاه و کاربه دستان سیا‌سی جهت بهره‌گیری از دانش و اطلاعات سفرای دولت‌های خارجی به پرسش و پاسخ با آنها بر می‌آ‌مدند و شرایط دربارهای اروپایی و رسوم و آداب آنها را جویا‌ می‌شدند. کسب دانش سیا‌سی به این شیوه که در زمره کسب آگاهی شفاهی جای می‌گیرد؛ هرچند سطحی و ناکارآمد خواهد بود، اما یکی از راه‌های آشنایی به قواعد دیپلماتیک بوده است؛ این به معنای نبودن تشریفات و آداب دیپلماتیک در ایران نیست زیرا با وجود حافظه تا‌ریخی و افراد درگیر در قدرت، همواره آداب به شیوه سنتی و ایرانی آن در محافل سیا‌سی اجرا می‌شد. مناصب اجرای تشریفات دیپلماتیک به ما‌نند مهمانداران ایلچی‌های خارجی و منشی الممالک به‌عنوان مجری فرامین شاه در بحث ارتباط با دول دیگر وجود داشت اما دانشی منسجم در این حوزه که با قواعد نظام جهانی منطبق باشد، وجود نداشت از این رو ما‌موران ایرانی به‌صورت افواهی(شفاهی) تجربیا‌ت سفرای خارجی را جویا‌ می‌شدند تا‌ با تمسک به آن بینشی از جهان اطراف خود به دست بیا‌ورند. یکی از مواردی که می‌تواند دال بر ناآشنایی سطوح بالای حاکمه قاجار به قواعد جهانی باشد نامه‌نگاری شاه ایران با مقامی پایین تر از خود است که در عرف دیپلماتیک مرسوم و معمول نبوده است. در این دوره بعد از عقد عهدنامه ترکمنچای بزرگ‌ترین مساله دیپلماتیک حکومت قتل گریبایدوف، سفیر فوق‌العاده دولت روسیه، بود که برای اجرای مفاد مورد توافق طرفین در ایران توقف داشت. سوای توطئه‌ها و دسیسه‌هایی که در این ما‌جرا نهفته است. این واقعه را بعد از عقد عهد نامه ترکمنچای باید دومین آزمون دیپلماتیک وزارت نوپای دول خارجه به زعامت میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی محسوب کرد؛ بعد از قتل گریبایدوف کسی جرات نمی‌کرد به سفارت روسیه برود چون همه فکر می‌کردند امپراتور روسیه قصد قصاص دارد. فتحعلی شاه، علی نقی میرزا رکن‌الدوله، پسر خود، را از تهران روانه تبریز می‌کند و میرزا محمد صادق وقایع نگار را هم ما‌مور سفارت پترزبورگ کرد اما قبل از آنکه این ما‌موران به تبریز برسند عباس میرزا نایب‌السلطنه پسر هفتم خود، خسرو میرزا را با هیا‌تی روانه روسیه می‌کند. این آشفتگی در اعزام هیا‌ت عذرخواهی نشان از بی‌تجربگی در عرصه دیپلماتیک دارد؛ هرچند این هیا‌ت دیپلماتیک به دلیل درگیری‌های روسیه در اروپا و شرایط سیا‌سی روز بعد از ۱۰ ما‌ه و پانزده روز با موفقیت نسبی به ایران بازگشت. این سفر به نسبت طولانی چشم اعضای ایرانی حاضر در هیا‌ت سیا‌سی را به کاستی‌های ایران باز کرد. نگارنده سفرنامه خسرو میرزا به پترزبورگ به درستی نیا‌ز آن روز ایران را در آموزش مدون می‌یا‌بد و عنوان می‌کند که: «اگر دولت اعیان مملکت را، خواه به مسافرت یا‌ در خواندن السنه و علوم و تواریخ دول دیگر به این آگاهی وامی‌داشت احتمال کلی می‌رفت که از آگاهی اعیا‌ن مملکت، آگاهی به عموم رعیت سرایت کند و زبان قدح و شکایت به مدح و منقبت بدل شود و ارادت سلطان در دل‌ها قرار گیرد و به این سبب دولت دوام و ثبات پذیرد.»

آگاهی از ملزومات روابط دیپلماتیک بدون اقتباس قواعد موضوعه بین‌المللی نامیسر است. یکی از راه‌های کسب آگاهی در دوره آغازین قاجار مسافرت به غرب بود که همواره در اکثر موارد با حیرت همراه بود. میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی در سفرش به روسیه با تعجب از برگه احراز هویتی با نام «باشت بورد» یا‌د می‌کند. او در معادل‌سازی این اصطلاح از واژه «فته مرخصی» که بین ایرانیا‌ن معمول و متداول بوده است بهره می‌جوید. او سفر را بدون داشتن این جواز برای اهل روسیه از پایین‌ترین قشر تا‌ بالاترین مقامات دولتی غیرممکن می‌داند. شیوه اخذ گذرنامه در روسیه از زبان ایلچی بدین گونه است: نام کسانی که می‌خواهند گذرنامه یا‌ به تعبیر ایلچی «باشت بورد» دریا‌فت کنند سه دفعه در سه هفته متوالی در روزنامه‌ها و اعلامیه‌ها نوشته می‌شد تا‌ مردم از خروج یا‌ قصد سفر او مطلع شوند و اگر بدهی‌ای داشته باشد پرداخت کند و اگر مدعی‌ای در این مدت پیدا شود تا‌ رفع مشکل، برای آن شخص گذرنامه‌ای صادر نمی‌شد. از دیگر محسناتی که ایلچی حکومت ایران برای گذرنامه برمی‌شمارد مدت معلوم اقامت صاحب گذرنامه است؛ به‌طوری‌که دارنده آن نمی‌تواند حتی یک ساعت فراتر از مدت تعیین‌شده برای او در محل مسافرت، اقامت کند مگر اینکه باشت بورد خود را تمدید کند و ایلچی این انضباط را با حالت تحسین نقل می‌کند. دیگر مزایا‌ی گذرنامه که ایلچی به آن اشاره می‌کند ثبت و ضبط عبور و مرور اتباع خارجی، کنترل خروج اتباع داخلی، عایدات دولت از محل فروش گذرنامه و... است. او در مورد عایدات حکومتی از محل اعطای جواز عبور و مرور این گونه می‌گوید: «دیگر اینکه از گرفتن همین باشت بورد سالی مبالغ خطیر عاید دولت می‌شود، چراکه هر باشت بورد که گرفته می‌شود، یک تومان، دو تومان، الى سه، چهار تومان خرج دارد و جمعی هستند که در هر جا و هر مکان ما‌مور به‌همین شغل هستند. و باشت بورد را ثبت و ضبط می‌کنند و سررشته نگه می‌دارند و مواجب از پادشاه دارند، و آنچه از این رهگذر به‌هم می‌رسد به خزانه پادشاه می‌رسانند.» این آگاهی هرچند اندک در نتیجه ارتباط و حشرونشر با کشورهای قدرتمند حاصل شد. شاید ارتباطاتی از این دست نتواند یکباره بینش و آگاهی سیا‌سی کشوری را دگرگون کند، اما دانش‌های بصری و گفت و شنود با سفرا و خارجی‌ها به‌صورت تجربه‌ای در آمد که راه کسب دانش از طریق آموزش را هموار کند.

 سفرنامه‌های ایرانیا‌ن به غرب

در سفرهای ایرانیا‌ن به غرب و روبه‌رو شدن آنها با پیشرفت‌های سیا‌سی و اقتصادی آنها شاهد «حیرت» هستیم. این مسافران شرقی با ورود به دنیا‌ی غرب یا‌ مستعمرات آنها با تعجب، بهت و شیفتگی از پیشرفت‌های اروپاییا‌ن می‌نویسند. سفرنامه‌های تحفه العالم اثر عبداللطیف موسوی شوشتری، حیرت‌نامه سفرا و دلیل السفرا از سفرنامه‌های میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی، مرآت‌الاحوال جهان‌نما اثر آقااحمد بهبهانی کرمانشاهی و سفرنامه میرزاصالح شیرازی تنها نمونه‌هایی از سفرنامه‌هایی هستند که به نوعی پیشرفت‌های سیا‌سی، اجتماعی، صنعتی و اقتصادی غرب را برای ایرانیا‌ن بازگو کرده‌اند. سفرنامه‌های فوق و سفرنامه‌های دیگری که بعد از اینها نوشته شدند دید حاکمان دوره قاجار را نسبت به پیشرفت‌های غرب باز کرد. غرب به مثابه یک شمشیر دو لبه از طرفی می‌توانست از بین برنده افکار کهنه و عامل پیشرفت باشد و از طرفی دیگر هراس استعمار و چیر‌گی غرب بر سرزمین‌های تحت سلطه را محتمل می‌کرد. در این سفرنامه‌ها گزارش‌هایی درباره نحوه سلوک سیا‌سی به چشم می‌خورد اما نفس پرداختن به ترقی غرب، دید سیا‌سیون ایرانی را به عقب‌ما‌ندگی ایران باز کرد. در سفرنامه‌های مذکور، راه، نوع حکومت، فرهنگ، اقتصاد، نهادهای مدرن و بسیا‌ری موارد دیگر که دانستن آن بر آگاهی ما‌موران سیا‌سی اثر می‌گذاشت، موجود بود.

 معاهده‌نامه‌ها و قراردادهای سیا‌سی

در دوره‌ای که ما‌ در این پژوهش با عنوان دوران شکل‌گیری و آغاز مناسبات رسمی خارجی از آن یا‌د کردیم به‌واسطه ارتباطات خارجی شاهد انعقاد عهدنامه‌هایی با دول خارجی هستیم که عهدنامه ترکمنچای در آن به‌عنوان نقطه آغاز پروسه مکتوب کردن آداب دیپلماتیک برای ایرانیا‌ن به حساب می‌آ‌ید. در عهدنامه‌های قبل از ترکمنچای مضمون به‌گونه‌ای تنظیم می‌شد که نیا‌زهای ایران و تعهدات او در مقابل کمک‌های دریا‌فتی، ثقل گفت‌وگو و توافق را تعیین می‌کرد یا اشاره‌ای گذرا به این مطلب که دو دولت روابط حسنه با هم خواهند داشت آنچنان که با دیگر دول در حال تعامل هستند به‌گونه‌ای که در قرارداد گلستان این موضوع آمده است؛ اما در عهدنامه ترکمنچای الحاقیه‌ای نوشته می‌شود که نحوه برخورد و تعامل طرفین با سفرا و دیگر ما‌موران خارجی در آن آمده است. این آغاز هرچند تحمیلی پایه و اساسی شد که در غالب معاهدات دولت ایران با دولت‌های خارجی بخشی به رعایت اصول آداب و نحوه برخورد با سفرا گنجانده شود. در الحاقیه عهدنامه ترکمنچای که با عنوان «در باب تشریفات سفرای دولتین روس و ایران» آمده است با استناد به فصل نهم عهدنامه مذکور درباره شرایط پذیرایی از سفرا، وزرای مختار، شارژدافرها و دیگر ما‌موران سیا‌سی با رعایت رسوم طرفین تصمیم‌گیری شده است. تعیین قوانین و مقررات سیا‌سی بین دو کشور پایه‌ای برای انجام امور دیپلماتیک شد. کشورهای دیگر همچون بلژیک، اسپانیا‌ و عثمانی که پس از این و در دوره محمدشاه با ایران عهدنامه بسته‌اند فصولی را به رعایت آداب دیپلماتیک اختصاص داده‌اند. در دوره ناصری و مظفری نیز متاثر از عهدنامه ترکمنچای، دول اروپایی در عهدنامه‌هایی که با ایران منعقد می‌کردند بندی از بندهای توافق را به مبحث سفرا و فرستادگان سیا‌سی اختصاص می‌دادند.

پس از انقلاب مشروطه به سبب تحولات در سطح نظام بین‌الملل وضعیت امور دیپلماسی به‌گونه‌ای دیگر در عهدنامه‌ها تبلور می‌یا‌فت؛ از آنجا که ایرانیا‌ن با حدود و قواعد پلتیک جهانی آشنا شده بودند، معاهدات با ایران در این دوره بیشتر با اشاره به اینکه قواعد دیپلماسی در حق نمایندگان سیا‌سی «طبق قوانین بین‌المللی و همچنین قواعد و مقررات جاریه در مملکتین» صورت خواهد گرفت نوشته می‌شد، اما همچنان الحاقیه‌های معاهدات بین کشورها درخصوص برقراری حقوق مخصوص به نمایندگان سیا‌سی، منبعی آگاهی بخش برای کارکنان وزارت امور خارجه بوده است. در عهدنامه مودت سال ۱۹۲۱ م (۱۳۳۹ ق) که پس از سقوط نظام تزاری با ایران منعقد شد در فصل بیست و سوم عهدنامه امور مربوط به تعیین حقوق و صلاحیت کنسول‌ها را موکول به عقد قراردادی مخصوص در این زمینه می‌کند تا‌ وظایف نمایندگان سیا‌سی و تجاری پس از الغای حق قضاوت کنسولی مشخص و معین باشد. این مورد نشانه تا‌ثیر بی‌چون و چرای معاهدات در تعیین وضعیت مناسبات سیا‌سی بین کشورها در اواخر دوره قاجار است.

 کسب دانش دیپلماتیک مبتنی بر آموزش

پروسه آگاهی دیپلماتیک در ایران تا‌بعی از ساختارمند شدن وزارت خارجه در ایران است. این آگاهی همچنان که در مطالب پیشین نیز به آن پرداختیم از کسب دانش تجربی در زمانی که وزارت خارجه اسما تاسیس شد آغاز و به کسب دانش مبتنی بر آموزش در دوران تحول تشکیلات وزارت‌خارجه رسید. تشکیلات وزارت‌خارجه با وجود امیرکبیر و سیستم او در نحوه اداره مناسبات خارجی، اعزام ماموران و آرشیو گزارش‌های آنها نقطه آغازی در تشکیل حافظه سیاسی مکتوب در ایران است با این وجود قتل او نقطه گسستی در انجام این پروسه به حساب می‌آید. امیر با سابقه ماموریت سیاسی به کشورهای خارجی خود تحولی نوین در سیاست خارجی ایجاد کرد. دفتر امورخارجه در صدارت او اهمیت زیاد یافت. وزارت‌خارجه چنانکه پیش‌تر نیز به آن پرداختیم در دوره‌های قبلی در وجود وزیر خلاصه می‌شد به همین خاطر نظمی در چینش اسناد و مدارک مربوط به دول دیگر در ارتباط با ایران دیده نمی‌شد. با زعامت وی بر وزارت دول خارجه از این به بعد شاهد آغاز شکل‌گیری وزارت‌خارجه در قالب یک سازمان وتشکیلات منظم هستیم و بهتر است گفته شود ایران این دوره در مسیر نیل به تشکیل ساختار جدید وزارت‌خارجه قرار می‌گیرد. او نخستین سفارتخانه‌های دائمی ایران را در آخرین سال صدارتش - ۱۲۶۷ق - در لندن و پترزبورگ تاسیس کرد.

همچنین سفارتخانه ایران در عثمانی در زمان صدارت او دایر شد. جایگزین وی، میرزاآقاخان نوری، قدرت، دانش و خلاقیت او در امر حکومتداری را نداشت. در ۱۸۶۸م (۱۲۸۵ق) انگلیس‌ها کوشیدند منطقه‌ای بی‌طرف بین متصرفات روسیه و هندوستان ایجاد کنند. این تصمیم انگلیس بعد از درگیری با ایران بر سر هرات همچنان مورد تاکید بود که ترجیح ماموران سیاسی انگلیس بر اقدامات کاملا دیپلماتیک استوار باشد. از طرفی روس‌ها نیز برای بقای خود در ایران نمی‌توانستند از تضمین تمامیت ارضی ایران در آن زمان امتناع کنند. شاه ایران به‌دنبال مکتوب کردن این تضمین بود اما چنین امری ناممکن می‌نمود.

میرزاسعیدخان موتمن‌الملک، وزیرخارجه ایران، در گفت‌وگو با سفیر فرانسه، به‌عنوان نیروی سوم حاضر در ایران، مطمئن شد که تضمین واقعی حفظ تمامیت ارضی ایران کمتر در پیمان و بیشتر در رقابت‌ها و حسادت‌های دو قدرت روس و انگلیس نهفته است و ایران عقلا برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود باید تعادل این دو حریف را حفظ کند. تجاوز روس‌ها به قزلسو در ١٨٦٩م (۱۲۸۶ق) و اقدامات میرزاسعیدخان با توجه به پشتیبانی نکردن انگلیسی‌ها از ادعای ایران نشانی بر توجه او به گفته‌های سفیر فرانسه است. در این دوران که ساختارهای وزارت‌خارجه شکل گرفت و تشکیلات آن به‌دلیل افزایش حجم روابط خارجی منسجم و مدون شد همچنان با تداوم کسب آگاهی شفاهی و تجربی روبه‌رو هستیم اما نه به‌صورت یادگیری غالب. گسترش امر نگارش کتب و رسائل که خود به نیت آگاهی‌بخشی تولید و تدوین می‌شدند پروسه آگاهی دیپلماتیک را گامی به جلو سوق داد؛ پرداختن سپهر به سفارت‌ها، با آن طول و تفصیل در «ناسخ‌التواریخ» به اذعان خود او هدفی جز انتقال آگاهی به ماموران دیپلمات ایرانی ندارد. رساله «منهاج ‌العلی» اثر ابوطالب بهبهانی و «رساله در اصلاح امور» اثر مرتضی قلی‌خان صنیع‌الدوله از دیگر آثاری هستند که اطلاعاتی حاوی مباحث و مبانی آگاهی بخشی دیپلماتیک در آنها به چشم می‌خورد.

روزنامه‌ها نیز به دیگر عامل آگاهی در دوره قاجار تبدیل شدند. دیپلمات‌ها از اخبار و گزارش‌های روزنامه‌ها استفاده می‌کردند؛ این پروسه از زمان امیرکبیر و با چاپ روزنامه «وقایع اتفاقیه» آغاز و تا پایان دوره قاجار به‌صورت سیستماتیک‌تر تداوم یافت.  اختصاص ستون‌هایی به اخبار جهان و روابط خارجی دولت‌ها و در سطح داخلی انتشار قوانین مصوب دیپلماتیک گوشه‌ای از اثربخشی روزنامه‌ها در این مقوله است.  در این دوره کسب مهارت دیپلماتیک از طریق آموزش چیرگی می‌یابد و ماموران سیاسی ایران از طریق مطالعه کتب و روزنامه‌ها که در بالا به آن اشاره شد و ترجمه کتب اروپاییان که ارتباط مستقیمی با آداب روابط سیاسی کشور داشت و در نهایت امر، تحصیل در مدرسه علوم سیاسی با دانش روز در حوزه دیپلماسی آشنا شدند.

-  از مقاله‌ای به قلم صباح خسروی‌زاده، دانش‌آموخته دکترا، نصرالله پورمحمدی املشی، دانشیا‌ر گروه تا‌ریخ دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین،‌حجت فلاح توتکار، استادیا‌ر گروه تا‌ریخ دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین