سیاست مشخص و مصمم عباس میرزا
با شدت یافتن تحمیلات کارگزاران دولت انگلستان در قضیه هرات، محمدشاه میرزا حسینخان آجودانباشی را به انگلستان گسیل داشت. فرستاده ایران سخت مورد بیاحترامی قرار گرفت. لرد پالمرستون، وزیر امور خارجه انگلستان در تذکاریهای نه مطلبی، خواستهای دولت خود را اعلام کرد که دولت ایران باید استقلال هرات را به رسمیت بشناسد و...
در دستخط مورخ پانزدهم ربیعالثانی ۱۲۵۴ محمدشاه به حسینخان آجودانباشی اشارههایی به موضع دولت ایران و نیز نکتههای مهمی درباره سقوط اعتبار دولت آمده است، مینویسد: «قشون شاه مرحوم، یا محمدولی میرزا هرسال به هرات میآمدند. چرا انگلیسیها حرفی نداشتند؟ من خود پیش جنگ نایبالسلطنه بودم. نایبالسلطنه با هرات جنگ داشت. چرا این حرفها مذکور نمیشد؟ چرا به من اینقدر میپیچند؟» شاه که به احتمال بسیار التفاتی به علل و اسباب این سقوط اعتبار دولت ایران نداشت، در پایان دستخط خود، در مقایسهای میان استیصال ایران و اقتدار دیگر قدرتهای بزرگ، این اشاره را نیز میآورد که «ایلچی انگلیس سگ کیست که در روس یا فرنسیس یا نمسه(اتریش)، صد یک این حرکات را با امپراتور یا رعیت آن ولایت بکند!» محمدشاه به نکتهای بدیهی در مناسبات دولتها اشاره کرده است؛ اما آنچه او نمیدانست - البته سرسپردگی او به شعبدههای عارفانه حاجی میرزا آقاسی اجازه نمیداد که بداند - این نکته باریکتر از مو بود که تجسم آن قدرت و اعتبار دولت سابق، قائممقام بود که اجازه نداد کارگزاران سیاست انگلستان در ایران از باب مقابله به مثل عهدنامهای به قرینه ترکمانچای به ایران تحمیل کنند. باری حاجی در نامه ۱۲۵۵ همه موارد تحمیلی پالمرستون را پذیرفت و معذرتنامه را در جوف نامه دیگری، که به آجودانباشی نوشت، ارسال کرد و در آن نامه یادآور شد ظاهرا جز قبول چارهای نبوده و درباره سبب این ناچاری، وخامت اوضاع مالی کشور را ذکر کرد و نوشت که «از مداخل ایران اسمی هست، رسمی نیست!»
منبع: نظریه حکومت قانون در ایران، مبانی نظریه مشروطهخواهی، جواد طباطبایی