مناقشه قرهباغ و امنیت انرژی منطقه قفقاز
ثریا عباسی قیداری
دکترای تاریخ ایران و پژوهشگر تاریخ
مساله قرهباغ مانند همه تنشهای سیاسی که در دوره بعد از فروپاشی شوروی رخ داد از جمله نتایج یک خلأ قدرت ناشی از فروپاشی یک قدرت جهانی بود. در همان سالها نیز مناقشه قرهباغ آغاز شد و در سالهای ۹۰ تا ۹۲ میلادی منجر به اشغال ۲۰ درصد خاک جمهوریآذربایجان و خارج شدن یک میلیون نفر از شهروندان آذری شد.
ارامنه ساکن در جمهوریآذربایجان نیز مجبور به ترک این کشور میشوند، اما جنایتهای جنگ، اصطلاحا از سوی جداییطلبان ارمنی دنبال میشود.
اما در این میان افزایش رقابت میان روسیه و ترکیه در اتفاقات کنونی نقشی اساسی دارد. تاکنون تعدادی از نیروهای مسلح هر دو طرف در این درگیریها کشته شدهاند. آذربایجان و ارمنستان یکدیگر را به ماجراجویی و آغاز زدوخوردها متهم میکنند. استفاده از همه تجهیزات جنگی و پهپادها در این نبرد به چشم میخورد و علاوه بر چند سرباز، یک ژنرال آذربایجانی نیز جان باخته است.
جامعه بینالمللی از هر دو طرف خواسته تا به این درگیریها پایان دهند. ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و گروه مینسک نیز برای حل وفصل بحران کنونی تلاش کردهاند.
اما آنچه که در این بین از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید مورد بررسی قرار گیرد امنیت انرژی در این منطقه یعنی آسیایمرکزی و قفقاز است، در مجموع، این زدوخوردها را میتوان تهدیدی برای بازارهای انرژی دانست. قفقاز یک گذرگاه کلیدی ترانزیت نفت و گاز است که شامل کشورهای روسیه، ترکیه، ایران، جمهوریآذربایجان، ارمنستان و کشورهای آسیایمیانه است. رویارویی نظامی این دو کشور میتواند شبکه خطوط لوله باکو- ترکیه را بیش از سایر تاسیسات تهدید کند. تهدیدهای کنونی علیه خطوط لوله کلیدی نفت و گاز، علاوه بر اینکه اتصال کشورهای آسیای میانه به بازارهای بینالمللی را تهدید میکند، بلکه ثبات، فرصتهای رشد و درآمدهای اقتصادی آینده آنها را نیز با چالش روبهرو خواهد کرد.
این در حالی است که جمهوریآذربایجان خود را برای آغاز یکی از استراتژیکترین رخدادهای کشورش در حوزه انرژی یعنی صادرات گاز به جنوبشرقی اروپا آماده میکرد. فاز دوم پروژه شاهدنیز قرار است به رهبری شرکت بیپی خط لوله دریایی ۱۲۰۰ میلیارد مترمکعبی را برای صادرات گاز جمهوریآذربایجان به جنوبشرق اروپا و کشورهایی چون یونان و ایتالیا آماده کند. طی هفتههای آینده قرار بود که این پروژه استراتژیک وارد فاز بهرهبرداری شود. این درگیریها نگرانی درباره این خط لوله را که بخشی از کریدور گازی جنوب محسوب میشود، افزایش داده است.
گاز شاهدنیز آذربایجان در فاز نخست خود از طریق خط لوله SCP به ترکیه انتقال پیدا میکند و در فاز دوم نیز قرار است صادرات گاز را به اروپا گسترش دهد. با اجرای این فاز جمهوریآذربایجان بهعنوان منبع واقعی و جدی گاز بینالمللی مطرح خواهد شد و موقعیت ژئوپلیتیکی مهمی را میتواند از آن خود کند. دولت آذربایجان نیز گاز را بهعنوان موتور محرک اقتصاد خود در نظر گرفته است و چشمانداز اصلی اقتصادی آن رشد درآمد در حوزه انرژی محسوب میشود. البته این برنامه رشد درآمد با تمرکز بر تولید و صادرات گاز طراحی شده است؛ زیرا جمهوریآذربایجان طی سالهای اخیر همواره تولید نفت خود را بهصورت مداوم کاهش داده است. باکو امیدوار است تا بتواند در آیندهای نزدیک سایر میادین گازی داخلی خود را به امتداد کریدور گاز جنوبی متصل کند تا بتواند سهم خود را از بازار انرژی اروپا افزایش دهد.
تهدیدهایی از این دست برای خطوط لوله مهم نفت و گاز که نهتنها تولیدکنندگان آسیایمرکزی را به بازار جهانی متصل میکنند، بلکه به دلیل رشد اقتصادی و درآمد باعث ثبات منطقه میشوند، اهمیت قابلتوجهی دارند. شرکت گازپروم ارمنستان که زیرمجموعه غولروسی گازپروم است، در ۱۴ ژوییه اعلام کرد که خطوط لوله در نزدیکی مرز جمهوریآذربایجان آسیب دیدهاند. اقدامات نظامی فزاینده از سوی دو طرف خطر برای زیرساختهای نفت و گاز منطقه را افزایش میدهد. اگر این منازعه تشدید شود، ترکیه که به نفت و گاز این منطقه متکی است، بهشدت آسیب خواهد دید. براساس گزارش اویل پرایس، دلیل این منازعه هرچه باشد، وضعیت مذکور حساس است. جمهوریآذربایجان از طریق وزیر دفاع خود به ارمنستان هشدار داد ممکن است علیه نیروگاه هستهای متسومار این کشور حمله موشکی انجام دهد. این تهدیدها میتواند بهراحتی از سوی ارمنستان تلافی شود. نقطه ضعف جمهوریآذربایجان، خطوط لوله ترانزیت نفت و گاز است. تبعات چنین اتفاقاتی تنها در بازارهای اروپایی منعکس نخواهد شد، بلکه تبعات جهانی خواهد داشت.