تاج انداختن ناصرالدینشاه در روز عاشورا
در دومین سفر ناصرالدینشاه به عتباتعالیات، در آن هنگام که [ناصرالدینشاه] قبر امام حسین(ع)را زیارت میکرد و در کنار ضریح ایستاده بود، یکی از خطبای قبر حسینی در پیش روی ناصرالدینشاه خطبه موثری از حادثه دردناک امام حسین(ع) ایراد کرد و در اثنای سخنانش گفت: «روز عاشورا امام حسین(ع) در سختترین ساعاتش فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟» بعد آن خطیب با ناله گفت: «ناصر تو آمد و اینک در خدمت تو ایستاده تا تو را یاری کند.»
با گفتن این جمله، همه مردم با گریه، ضجه زدند و گریه و ناله ناصرالدینشاه از همه بیشتر بود و او تاج از سرش برداشت و با کمال حرارت، از شدت تاثر [آن را] جلوی ضریح انداخت.البته در میان اقدامات مذهبی ناصرالدینشاه، برخی هم به مذاق علما خوش نمیآمد و مورد تایید آنان قرار نمیگرفت. نظیر سرایش اشعاری در مدح امامان شیعه که به شاه قاجار نسبت داده میشد. ویژگی شاخص دوران ناصری، رونق بیسابقه مجالس عزاداری و خصوصا آیین «تعزیه» است. عبدالله مستوفی ذیل گزارش وضعیت آن سالها، به تعدد این مجالس اشاره کرده و مینویسد:در دهه اول محرم، سر هم رفته، بین دویست، سیصد از این مجالس تعزیهداری، اعم از روضهخوانیهای اعیان و تکیههای محل در شهر تهران دایر بود.
منبع: سیدصالح شهرستانی، اشکواره کربلا