ماجراهای سگ آقای هیتلر

  سرگرمی کارکنان اردوگاه

در فاصله کمی از محل کوره‌های آدم‌سوزی در اردوگاه کار اجباری «بوخنوالد» در نزدیکی شهر تاریخی وایمار، محوطه نگهداری حیوانات و یک حوضچه ویژه ماهی‌های سرخ و طلایی قرار داشت. در این محل میمون‌های کوچک و بزرگ در قفس‌ها می‌گشتند، پرنده‌های رنگارنگ و بزرگ بالا و پایین می‌پریدند و حتی چند خرس قهوه‌ای نیز در این محوطه نگهداری می‌شدند. کارل کوخ، فرمانده این اردوگاه در سال ۱۹۳۸ یعنی حدود ۸۲ سال پیش، زمانی که در مراسم افتتاح این باغ‌وحش شرکت کرده بود گفت هزینه مالی و نگهداری این حیوانات از «کمک‌های مالی زندانیان» تامین شده و این باغ‌وحش کوچک «به منظور تفریح و برای رفع خستگی و سرگرمی کارکنان این اردوگاه» ساخته شده است. این باغ‌وحش توسط زندانیان اردوگاه و کارگران اجباری که توسط نیروهای رژیم نازی از مناطق مختلف آلمان و کشورهای تصرف شده از سوی نازی‌ها به این مکان منتقل شده بودند، ساخته شده بود و برای سرگرمی زندانبانان و افسران رژیم نازی، نگهبانان و پرسنل غیرنظامی از آن استفاده می‌شد؛ کسانی که زندانیان را در آن طرف حصار برقی شکنجه می‌کردند و به قتل می‌رساندند. حتی گاهی اوقات فرمانده اردوگاه آنها را به قفس خرس‌ها می‌انداخت تا «از پاره پاره شدن گوشت بدنشان رفع خستگی» کند. از یکسو عشق به حیوانات و از سوی دیگر زندانیانی که طبق ایدئولوژی نژادپرستانه نازی‌ها به‌عنوان «زیرمجموعه انسان» رده‌بندی می‌شدند؛ این سناریو منعکس‌کننده جهان فکری وحشیانه نازی‌ها است، جهانی که در آن حیوانات هم نقش مهمی ایفا می‌کردند.

  گرگ‌ها در گله گوسفندان

سگ مورد علاقه آدولف هیتلر، رهبر نازی‌های آلمان، از نژاد سگ ژرمن شپرد بود. سگ ژرمن شپرد همان‌طور که در زبان آلمانی از نامش پیداست برای نگهبانی از گله گوسفندها تربیت شده و برای چوپان‌ها اهمیت زیادی داشت. این سگ شباهت زیادی به اجداد گرگ خود دارد. هیتلر گرگ‌ها را تحسین می‌کرد و دوست داشت با نام مستعار «گرگ» از او یاد شود. مقر او طی جنگ جهانی دوم هم «دره گرگ‌ها» یا «قلعه گرگ‌ها» نامیده می‌شد. در پوسترهای تبلیغاتی نازی‌ها سال‌ها پیش از به قدرت رسیدن آنها از تصویر «گرگ وحشی» استفاده می‌شد. در سال ۱۹۲۸ یوزف گوبلز، وزیر تبلیغات بعدی نازی‌ها، سیاستمداران دموکرات در جمهوری وایمار را در جریان انتخابات این چنین تهدید کرد: «ما به‌عنوان دشمن بر سر شما فرود می‌آییم! درست مانند گرگی که به گله گوسفندان حمله می‌کند.» پنج سال بعد، در سال ۱۹۳۳، نازی‌ها جمهوری نوپای وایمار را سرنگون کردند. در این زمان بود که اولین حکومت دموکراسی در آلمان شکست خورد. همزمان با قتل هزاران انسان نازی‌ها قانون حمایت از حیوانات را تصویب کردند که در آن از جمله نوشته شده بود حیوانات خونگرم نباید بدون بیهوشی ذبح شوند. یان مونهاپت در کتابش درباره نازی‌ها و عشق به حیوانات و نفرت از انسان‌ها می‌نویسد: «برای نازی‌ها علاقه به حیوانات و جنایات علیه بشریت متناقض نبود، حتی رهبران ناسیونال سوسیالیست‌ها خود را نخبگان اخلاقی می‌پنداشتند.»

  علاقه هیتلر و گورینگ به حیوانات

آدولف هیتلر، رهبر این «نخبگان» را غالبا می‌توان در عکس‌ها با سگش«بلوندی» مشاهده کرد. هرمان گورینگ، معاون هیتلر و فرمانده نیروی هوایی آلمان در دوران جنگ که سرگرمی‌اش شکار بود، حیوانات خانگی زیادی داشت. یان مونهاپت در کتابش نقل کرده که «در فاصله سال‌های ۱۹۳۳ و ۱۹۴۰ گورینگ هفت قلاده بچه شیر در خانه داشت و برای او این شیرها پیش از هر چیز نشانه قدرت و اعتبار بودند.»

  ارزش‌گذاری حیوانات

جنون نژادپرستانه نازی‌ها در عشق ادعایی‌شان به حیوانات نیز مشهود بود. برای آنها در دنیای حیوانات هم درست مانند انسان‌ها، حیوانات نیز به گونه‌های «شایسته» و «بی‌ارزش» تقسیم می‌شدند. درحالی‌که گربه‌های بزرگ مانند شیرها یا پلنگ‌ها مورد تحسین نازی‌ها بودند، آنها گربه‌های خانگی را «خیانتکار و دارای رفتار غیراجتماعی» توصیف می‌کردند. برای آنها گربه‌ها مثل «یهودیان در بین حیوانات» بودند. بعدها در زمان شروع به قدرت رسیدن نازی‌ها در زمانی که یهودیان باید روی لباسشان ستاره زرد رنگ داوود را می‌دوختند، از جمله آنها اجازه نداشتند حیوانات خانگی داشته باشند.

  اهمیت خوک‌ها و کرم‌های ابریشم

خوک‌ها از جمله حیواناتی بودند که جایگاه مثبتی در جهان‌بینی نازی‌ها داشتند. در دوران جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵-۱۹۳۹) خوک منبع تغذیه مهمی برای مردم و پیش از همه سربازان آلمانی بود. در آن زمان «سازمان امدادرسانی موادغذایی» نازی‌ها تحت عنوان «مبارزه با فساد» حتی زباله‌های آشپزخانه را از خانوارها جمع‌آوری و از آن به‌عنوان غذای خوک استفاده می‌کرد.

سایر حیوانات «مهم برای جنگ» آن‌گونه که در مدارس آموزش داده می‌شد، کرم‌های ابریشم بودند. نازی‌ها از ابریشم که در برابر آب و تا حدی آتش مقاوم است برای ساخت چتر نجات استفاده می‌کردند. معلمان باید به‌طور ویژه نگهداری از کرم ابریشم را به کودکان در مدرسه آموزش می‌دادند و از جمله وظیفه دانش‌آموزان تغذیه و مراقبت از این حیوانات بود. جنون نژادپرستی ناسیونال سوسیالیست‌ها به‌طور عمیق در زندگی روزمره و در جامعه ریشه دوانده بود، جنونی که به بهای زندگی میلیون‌ها انسان تمام شد.

منبع: دویچه‌وله - تاریخ ایرانی