تاریخ کرونا و انفعال مورخان
معنی بسیار فراخ و گسترده است، دایره الفاظ و عبارات تنگ و محدود. ناشدنی است که معنی دریاگون را در ظرف تنگ لفظ بیاوریم. به حکم «مالایدرک کله لا یترک کله» چیزکی قلمی میکنیم شاید اندکی بهکار آید.
آب دریا گر همه نتوان کشید
هم بقدر تشنگی باید چشید
مسالهای که در این یادداشتها مطرح شده است سویهها و لایهها و سطوح و مراتبی دارد که روشن کردن آنها در یک بخش از یادداشت ناممکن است. اگر عمری باشد و مجالی؛ سویههای گوناگون این مساله گامبهگام روشن خواهند شد.
رویکرد انتقادی نگارنده به وضعیت معرفت تاریخ بالاعم و رشته تاریخ بالاخص پیشینهای دراز دارد. پیداست که مراد بنده عمدتا معرفت/ رشته تاریخ در ایران است. شاید گوشهچشمی به انیران هم داشته باشم. در این باره پیش از این بارها سخن گفتهام. خواهندگان میتوانند نمونهای از ملاحظات انتقادی نگارنده را در گفتارهایی از کتاب فلسفهتاریخ که پارسال همین اوان از سوی نشرعلم روانه بازار شد بخوانند.
آنچه بنده در انتقاد از انفعال معرفت/ رشته تاریخ و اهالی آن گفتم فقط شامل بحران کرونا نمیشود. بحران کرونا مشتی است نمونه خروار. این انفعال عمومیت دارد و اگر نمونههایی خلاف آن دیده شود از باب استثنا موید قاعده است و باید خلافآمد عادت تعبیر و تفسیر شود.
درباره علل و عوامل و ریشههای این انفعال، در اینجا، بحثی نمیکنم. موضوع پیچیدهای است و ترجمه و تفسیر پهناوری میخواهد.
و اما نکته پراهمیتی که در داوری درباره کنش یا بیکنشی اهل تاریخ در قبال پدیدههایی چون کرونا باید به آن توجه داد این است که اگرچه بهطور بالقوه داشتهها و تواناییهای معرفت تاریخ برای حضور در جبهه جدال با کرونا فراوان و چشمگیر و خاص و غیرقابل چشمپوشی است؛ اما در دست رشتهنمای تاریخ - که در حقیقت حکم یک عروسک و بازیچه بچگانه دارد - مغفول و مسکوت مانده و بهحال تعلیق درآمده است.
این سستی و ناتوانی و انفعال هیچ توجیهی ندارد. بهجای توجیه بایسته است که در پی توضیح آن باشیم. اهالی تاریخ بهتر است سر بیرون آورند و با واقعیت رشته خود بیباکانه روبهرو شوند و از اینکه به گستاخی و بیپروایی یا نادیده گرفتن منافع و مصالح (!) متهم شوند نهراسند. تنها در این صورت راهی به سوی اصلاح وضعیت رشته تاریخ گشوده خواهد شد.
از آنجا که یادداشتهای تلگرامی ظرفیت بحثهای مفصل ندارند در این مجال از بسط مقال خودداری میکنیم و خوانندگان گرامی را به تامل در اشارات و تنبیهات فقره ذیل فرا میخوانیم. تاملی که نه فقط برای رویارویی با کرونا، که برای برخورد با بسیاری از مسائل و معضلات کشور در حکم اوجب واجبات است:
میگویند موضوع کار مورخ «گذشته» است. اما مورخ گذشته را میکاود و به پرسش و پژوهش میگیرد نه فقط از سر کنجکاوی بلکه با هدف اینکه دانش و آگاهی که از این راه فراچنگ میآورد در اکنون بهکار آید و در اصلاح امور سودمند افتد.
و اینک سخن ساده و بیپیرایه ما: اکنون، در رویارویی با کرونا، سودمندی و کارآمدی آن دانش و آگاهی که از مطالعات و پژوهشها به چنگ آوردهاید به میدان آورید. اکنون فرصت بسیار خوبی بهدست آمده است تا معرفت/ رشته تاریخ تواناییها و امکانات خود را در کمک به مدیریت بحران نشان دهد و در بوته آزمون بگذارد! در شرایطی که اهالی همه رشتههای دانش و فن در این جبهه کاری میکنند چندان برازنده نیست که اهالی تاریخ بگویند ما منتظر میمانیم تا رویداد به تمامی روی دهد و تبدیل به گذشته (گذشته قابل شناسایی ) شود! اینک باید پرسید که در حل مسائل گوناگون که بحران کرونا پدید آورده است معرفت/ رشته تاریخ چه سهمی تواند - و باید - داشت؟ کدام سویهها و گوشههای تاریک یا مغفول و مسکوتمانده را میتواند روشن کند و از غفلت و سکوت به درآورد؟ کمک/ کمکهایی که اهالی تاریخ، به کسانی که درگیر این کارزار هستند، میتوانند بکنند کدام است؟ به مردم، به مدیران و حکومتگران و به محققان دیگر رشتهها چه کمکهایی میتوانند بکنند؟ خوب است اهالی تاریخ در ایران از کار و کنش همکاران خود در کشورهای دیگر پرسوجو کنند و ببینند آنان در جبهه جدال با کرونا چه کرده و چه میکنند و...
در نخستین گام باید در اندیشه بازاندیشی رشته تاریخ بود. رشته تاریخ سالهای دراز است که به بازاندیشی و بازسازی نیاز دارد. اهالی تاریخ در این باره بسیار کندی کردهاند. اما:
جلوی زیان را هرجا بگیری خوب است!
اگر خدا بخواهد و این یادداشتها ادامه یابند بر سویههای گوناگون این مساله بسیار پراهمیت در حد توان و امکان پرتو خواهیم افکند.