واگذاری قرهسو به ترکیه در دوره رضاخان
براساس عهدنامه ترکمنچای، رودخانه ارس بهعنوان مبنا و ملاک اصلی برای تشخیص مرز ایران و روسیه تزاری تعیین شده بود. اما از آنجا که در هنگام انعقاد عهدنامه ترکمنچای، روسیه تزاری بر کوه آرارات بزرگ و منطقه موسوم به ایگدیر(در غرب قلمرو ایران در منطقه آرارات کوچک) نیز حاکمیت داشت و در این منطقه هم رود ارس جاری نبود، نهر قرهسو از سرچشمه تا اتصال به رود ارس بهعنوان ابتدای خط مرزی ایران و روس تعیین شد و پس از التقای قرهسو به ارس، در مابقی مرز، رود ارس بهعنوان خط مرزی تعیین شد. یک سال پس از انعقاد عهدنامه ترکمنچای، پروتکل مرزی این عهدنامه نیز تنظیم شد و براساس این پروتکل، علائم مرزی نصب شد. اما بنا به ادعای اقبالالسلطنه ماکویی، حاکم ماکو، در هنگام نصب علائم مرزی، ماموران ایرانی از پست مرزی (پاسگاه) بورآلان بالاتر نمیروند و در اثر این کوتاهی، ماموران روسیه سوءاستفاده کرده و بخش مهمی از منطقه قرهسو در حد فاصل میان آرالیق تا محل اتصال قرهسو به ارس در محل «شرور» را به تصرف درمیآورند. به هر روی، تصرفات روسهای تزاری در منطقه قرهسو از هنگام انعقاد عهدنامه ترکمنچای در تاریخ ۱۸۲۸ تا فروپاشی امپراتوری روسیه تزاری در ۱۹۱۷ ادامه یافت.
در ۲۶ اسفند ۱۲۹۹ / ۱۶ مارس ۱۹۲۱، دولت شـوروی، با رئیس مجلس ترکیـه، در مسکو، معاهده دوستی امضا کرد. این معاهده، در ۲۲ شهریور ۱۳۰۰ / ۱۳ سپتامبر ۱۹۲۱، در قارص نیز مورد تایید و تبادل رسمی قرار گرفت و به عهدنامه قارص مشهور شد. براساس عهدنامه قارص، دولت شوروی مناطق آرتوین، اردهان، قارص، ساریقمیش و ایگدیر را به ترکیه واگذار کرد. اقبالالسلطنه، در فروردین ۱۳۰۲،به کارگزاری وزارت امورخارجه ایران و والی آذربایجان نامه نوشته و خواهان اقدام دولت برای پاسداری از مالکیت ایران بر قرهسو در برابر تجاوزات احتمالی ترکیه شد. بهدنبال این نامه، وزارت امورخارجه، در مکاتبهای با«معتمدالوزاره کمیسر سرحدی ایران در ماکو»، خواهان اطلاعاتی در مورد منطقه قرهسو شد. معتمدالوزاره، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۰۲، نامهای به اقبالالسلطنه نوشت و هشت سوال در مورد منطقه قرهسو از او پرسید. درتاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۰۲، اقبالالسلطنه، گزارش مفصلی درباره دلایل مالکیت ایران بر قرهسو، به معتمدالوزاره ارائه کرد و در این گزارش به پرسشهای هشتگانه او پاسخ داده و به نام شش روستا در منطقه قرهسو، جمعیت این روستاها، نوع محصولات آنها، سابقه تصرف روسها در این منطقه، حضور عشایر ایرانی در قرهسو، مساله مالکیت منطقه و مالکان آن، نظرات عثمانی در مورد این منطقه، و ادعاهای عثمانیها برای مالکیت قرهسو اشاره کرد.
... از زمان نخست وزیری رضاخان، موضوع تثبیت مالکیت قرهسو دوباره پیگیری شد. با بررسیهای صورت گرفته مشخص شد، رضاخان به امیر لشکر عبدااللهخان امیرطهماسبی تاکید کرده که: «قرهسو را از دست ندهید» ولی در پایان سال ۱۳۰۲ش.، به یکباره تغییر موضع داد. وی در نامهای، در تاریخ هفتم اسفند ۱۳۰۲، به امیر طهماسبی بهطور ضمنی، دستور مختومه شدن پیگیری موضوع مالکیت ایران بر قرهسو را صادر کرد. رضاخان در این نامه عنوان کرد، روستاهای قرهسو از هنگام عهدنامه ترکمنچای، متعلق به روسیه بوده است. بهدنبال دستور رضاخان به امیر طهماسبی، دیگر موضوع مالکیت ایران بر منطقه شمالی قرهسو پیگیری نشد و بهدنبال آن ترکیه این منطقه را اشغال کرد و در قرارداد مرزی سال۱۳۱۰ش. ایران و ترکیه، مالکیت ترکیه بر منطقه یاد شده بهطور رسمی مورد تایید دولت ایران قرار گرفت... خلاصه، با هر دلیل و توجیهی که بود، آرارات کوچک از خاک ایران جدا شد و خط مرزی جدید ایران و ترکیه ترسیم و اختلافات دو کشور نیز خاتمه یافت. در این میان، یک نکته مهم و قابل تامل است و آن اینکه ایران از مساعدت با ترکیه در سرکوبشورشیان کرد ترکیه در آرارات منفعتی بهدست نیاورد و در برابر همکاری خود چیزی جز زیان عاید ایران نشد.
ارسال نظر