دارالترجمه ناصری
عدهای از این مترجمان ایرانی و شماری خارجی بودند. وظایفشان در دارالترجمه ناصری عمدتا از این قرار بود:
۱. ترجمه کتاب به فارسی؛ کتابهایی که شاه و درباریان ترجمه آنها را برای مطالعه میخواستند.
۲. کتابهایی که خود اعتمادالسلطنه با توجه به سلیقه و علاقه شاه یا برخی دیگر از بزرگان برمیگزید.
۳. مقالههای جراید اروپایی که برای مطالعه شاه، سران دولت و انتشار در نشریههای زیر نظر وزارت انطباعات، یا احیانا مقاصدی دیگر.
۴. مطالبی که اعتمادالسلطنه بنا بر ضرورت، یا ملاحظاتی تشخیص میداد.
همه مطالب ترجمه شده چاپ و منتشر نمیشدند بخشی از آنها را با خط خوش برای مطالعه شخص شاه مینوشتند. از مترجمانی که در دارالترجمه ناصری بهکار مشغول بودند میتوان از میرزا رضا خان، معروف به مسیو ریشارخان، فرانسه و انگلیسی، پروسکیخان، فرانسه، بارون نرمان، فرانسه و آلمانی، میرزا ماردروسخان، روسی و فرانسه، مسیو اوانسخان، فرانسه و انگلیسی، میرزا محمدحسنخان فروغی، فرانسه و عربی، میرزا غیاثالدین ادیب کاشانی، عربی، عارفخان، ترکی، میرزا احمدخان قفقازی، روسی، میرزا محمودخان، انگلیسی، آقا سید حسین شیراز، هندی، میرزا عیسیخان سرتیپ، فرانسه میرزا محمدحسنخان اعتمادالسلطنه یاد کرد.
کتابها و مجلههایی که از نقاط مختلف جهان به اداره روزنامهجات میرسید، بررسی و از میان آنها انتخاب میشد سپس به مترجمان سپرده میشد تا بنا به زبانی که میدانستند به فارسی ترجمه کنند. ترجمهها سپس بررسی و ارزشیابی میشد و اگر نیاز به ویرایش داشت به منشیان ویراستار سپرده میشد. اعتمادالسلطنه در گزارش سال ۱۳۱۰ سه سال قبل از قتل ناصرالدین شاه، مدعی شده که دارالترجمه پس از یک دهه فعالیت پیش از هزار جلد عنوان کتاب و کتابچه ترجمه کرده و تحویل داده است، یعنی تقریبا سالی صد عنوان. این رقم حتی با معیارهای امروز هم رقم در خور توجهی است. دارالترجمه ناصری که فعالیتهایش با سیاستهای ناصری هماهنگ و جایگاه استواری یافته بود، با قتل ناصر الدینشاه و مرگ اعتمادالسلطنه، به نهادی راکد تبدیل شد و به تدریج اعتبار خود را از دست داد. بیعلاقگی مظفرالدینشاه و سپس تحولات سیاسی بعدی و جنبش مشروطه، انتشار روزنامهها و شبنامهها و گرایش عمومی به خواندن مطبوعات بهجای کتاب از جمله عوامل موثری بود که بهکار دارالترجمه پایان داد.
ارسال نظر