معادن مس در ایران

سرشارترین معادن در قره‌داغ نزدیک تبریز است، منتها ایرانیان در کار استخراج معادن سخت عقب مانده‌اند و از ماشین‌هایی که به اروپا سفارش داده‌اند نمی‌توانند استفاده کنند. از معادن غنی و سرشار خراسان مقدار ناچیزی استخراج می‌شود و آن هم در اثر دستبردها و شبیخون‌ها اغلب معوق و متوقف می‌شود. حال هرگاه یکی از ایرانیان که در اثر اشتغال به کیمیاگری بعضی معلومات مقدماتی را کسب کرده به‌کار استخراج یکی از معادن بپردازد، یا کلیه سرمایه خود را که در این راه به‌کار انداخته از دست می‌دهد، یا همین که کار رونقی پیدا کرد و درآمدی از آن عاید شد حاکم آن را ضبط می‌کند، و چون در آن امر بصیرتی ندارد به‌زودی معدن دچار رکود می‌شود و سرانجام به صورت متروک درمی‌آید. تمام این اوضاع و احوال باعث شده است که به‌رغم سنگ‌های معدنی غنی این کشور، قسمت اعظم مسی که در ایران مصرف دارد از روسیه وارد شود و چون بیشترین قسمت لوازم آشپزی و خانه‌داری از مس تهیه می‌شود، می‌توان پی برد که احتیاج به آن فلز چقدر زیاد است.

در کلبه‌های محقر فقیرترین افراد نیز اسباب و لوازم مسی پیدا می‌شود و برای آنکه فشار و ظلم فوق‌العاده و غیرعادی حاکمی را به بیان آورند می‌گویند: «کار را به‌جایی رسانده که دو خانه به یک بادیه مس محتاجند.» مسگری زنجان و کاشان قبول عام یافته است، در کارگاه‌های مسگری کاشان در سال ۱۸۵۹ ششصد کارگر مشغول بوده‌اند. لوازم مسی که از کاشان می‌آید به استحکام در لحیم‌کاری، زیبایی شکل و حکاکی دلپسند شهرت دارد و سراسر ایران خواهان آنند. من خود در آنجا کاسه‌ها و جام‌هایی دیدم که با خطوط اسلیمی، نقوش و کلمات و آیات عربی حکاکی شده بود و آن هم‌، چنان زیبا که بحق می‌توانستند نام استاد سازنده خود را شهره کنند. قلع و نشادر که برای مسگری مورد لزوم است ناگزیر باید از هندوستان وارد شود، زیرا نشادر محصول خود مملکت که ناخالص هم هست کفاف مصرف را نمی‌دهد.

منبع: یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک «ایران و ایرانیان»، انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۸.