آغاز نمایش عمومی سینما
ابراهیم صحافباشی نخستین ایرانی تماشاگر فیلم بود
باید به یاد داشت که هنر سینما به ساختن فیلم تمام نمیشود، بلکه حلقه سینما وقتی کامل میشود که نمایش فیلم برای بیننده ممکن شود. خواه این بیننده اعیان و درباریان باشند و خواه عموم مردم. هنگامی که صحبت از حیات سینما به منزله هنر میشود، پای جماعتی بزرگ به میان میآید که فیلم را تماشا میکنند، دربارهاش نظر میدهند و با غم و شادیهایش میگریند و خوشحال میشوند. بدون آنان این حلقه بیمعنا است. بررسی آرا درباره ارتباط میان تماشاگر و هنر، مبحثی بس طولانی است و همین کفایت میکند که گفته شود، در هنری مانند سینما، دیده نشدن اثر همچون مرگ آن است.
گویا نخستین ایرانی که به تماشای سینما رفت ابراهیم صحافباشی (مهاجر) طهرانی بود. او در حدود سال ۱۲۳۷ شمسی متولد شد و در ۱۳۰۰ یا ۱۳۰۱ ش، در سن ۶۳ سالگی در مشهد از دنیا رفت. صحاف باشی دوستدار فنون و ابزارهای جدید و اشیای آسیای شرقی و واردکننده آنها به تهران بود. وی در این راه بارها جهان را درنوردید. او متجدد و آزادیخواه بود و در رفتار و پوشاک هم چندان به جمع تأسی نمیکرد. بیتردید پیش از صحافباشی، یعنی از همان آغاز نمایش فیلم در ۱۸۹۵م/ ۱۲۷۴ش در پاریس و سپس در لندن، برخی از ایرانیانی که در اروپا بودند، فیلمهایی دیده بودند اما چون نوشتهای از خود باقی نگذاشتهاند، یا هنوز آنها را نیافتهایم، عجالتا نخستین تماشاچی (تماشاگر) ایرانی سینما را باید همین ابراهیم صحافباشی شمرد که هفده ماه پس از نخستین نمایش عمومی فیلم در پاریس در لندن به تماشای فیلم رفت.
«دیروز وقت مغرب (چهارشنبه- شب پنجشنبه- ۲۴ ذیالحجه ۱۳۱۴ق/ ۵خرداد ۱۲۷۶ش/ ۲۶ مه ۱۸۹۷م) در پارک عمومی گردش میکردم، (شب) رفتم تماشاخانه خیابان (پالاس)، بعد از خواندن و رقصیدن خانمها (و بندبازی و غیره دیدم که) به قوه برقیه آلاتی اختراع کردند که هرچیز را به همان حالت حرکت اصلی مینماید. مثلا آبشار آمریکا را بهعینه نشان میدهد، فوج سرباز را با حالت حرکت و مشق، قطار آهن را در حرکت به همان سرعت تمام مینماید و این فقره از اختراعات آمریکایی است. باری یک ساعت به نصف شب مانده، تمام تماشاخانهها تمام میشود.»
پیدا است که صحافباشی درباره کشور محل اختراع سینما اشتباه کرده و آن را به جای فرانسه آمریکا شمرده است. او ۶ سال بعد در سال ۱۳۲۱ق / ۱۲۸۲ش / ۱۹۰۳م که هشت سال از اختراع سینما و نمایش عمومی فیلم در فرانسه و سه سال از ورود سینما به دربار ایران میگذشت، نخستین تالار نمایش عمومی فیلم را در ایران ایجاد کرد. قدیمیترین ذکر تماشاخانه (سینمای عمومی) در خاطرات ملیجک، ندیم محبوب ناصرالدینشاه یافت میشود، او در خاطرات عصر یکشنبه ۲ رمضان ۱۳۲۱ق / اول آذر ۱۲۸۲ش/ ۲۲ نوامبر ۱۹۰۳ آورده است: «رفتم مغازه صحافباشی، روزهای یکشنبه سیمیفنگراف دارد برای فرنگیها و شبها برای عموم. رفتم هیچکس نبود.» در آن زمان به ظن قوی بیش از یکی، دو روز از آغاز نمایش هر شبه فیلم در مغازه صحافباشی نمیگذشت زیرا اگر پیش از آن نمایشی در کار میبود، ملیجک حتما سرکی به آن کشیده و در خاطراتش آورده بود.
نخستین تالار سینمای ایران یا به قول خود صحافباشی «تماشاخانه»، در حیاط پشت مغازه او در خیابان لالهزار جای داشت. به گفته جهانگیر قهرمانشاهی، پسر بزرگ صحافباشی، در جایگاه کنونی چهارراه مهنا (تقاطع خیابان کوشک سابق و لالهزارنو) قرار داشت. اما این تماشاخانه دیری نپایید و تعطیلی آن قطعا از رویدادهای مهم تاریخ سینمای ایران شمرده میشود. برای این رویداد علتهای گوناگونی ذکر کردهاند، مانند خصومت درباریان، تلاش متدینان وقت و ورشکستگی. اینکه گفتهاند شیخفضلالله نوری سینما را تحریم کرد گویا اساسی ندارد زیرا گذشته از آنکه مستند نیست، شاهدی برخلاف آن نیز در دست است؛ روسیخان که خود در آن زمان در تهران سینما داشته، سالها بعد به فرخ غفاری گفته که شیخ برای دیدن فیلم به دروازه قزوین آمد و سپس آن را مجاز شمرد. ظاهرا تعطیلی سینمای صحافباشی علل اقتصادی داشته است. متقاضی فیلم در میان عموم مردم در جامعه آن روز ایران چندان نبود که بتواند تالار سینمای او را سرپا نگه دارد. برای کشاندن معدودی خواص به سینما نیز باید، پیوسته فیلمهایی تازه میخرید که چنان سرمایهای نداشت.
دگرگونی تدریجی چارچوب فکری ایرانیان در دوره مظفری و جو تجددخواه حاکم بر انقلاب مشروطه و همچنین پیشرفت فنی سینما وضعیت اجتماعی و اقتصادی تازهای پدید آورد که به تولد دوباره سالنهای سینما در حدود سال ۱۳۲۵ق/ ۱۲۸۶ش/ ۱۹۰۷م انجامید و اینبار به استمرار آنها منجر شد. این امر در مورد فیلمسازی صادق نبود. پا گرفتن فیلمسازی در آن زمان مانند هر زمان دیگر، به ثروتمندان علاقهمند و تماشاگران بسیار نیاز داشت که هیچیک در ایران آن زمان نبود. بیثباتی اقتصادی کشور و ضعف روزافزون دولت هم تحقق این مقدمات را دشوارتر میکرد و این سرنوشت آغازین روزهای سینمای ایران بود.
منبع: قاسمخان، علیرضا، «قاجاریه و نخستین گامهای سینمای ایران»، گلستان هنر، 1386.
ارسال نظر