کارگران ایرانی در ژاپن
هنگامی که خبرهایی درباره رشد پرشتاب اقتصاد ژاپن در ایران منتشر شد، بهزودی هرکس دوست، همسایه یا بستگانی را میشناخت که به ژاپن رفته بودند تا از مزایای آن بهرهمند شوند. صفهای درازی برای خرید بلیت هواپیما به مقصد توکیو در برابر آژانسهای مسافرتی شکل گرفت. در این زمان شرکت هواپیمایی ایران به علت یارانههایی که به آن تعلق میگرفت ارزانترین شرکت هواپیمایی بود. دولت ایران یارانهها را کاهش داده و به کاستن تدریجی یارانهها ادامه میدهد، اما یارانههای اختصاصیافته برای هر بخش با نرخ متفاوتی کاهش مییابد.
هنگامی که خبرهایی درباره رشد پرشتاب اقتصاد ژاپن در ایران منتشر شد، بهزودی هرکس دوست، همسایه یا بستگانی را میشناخت که به ژاپن رفته بودند تا از مزایای آن بهرهمند شوند. صفهای درازی برای خرید بلیت هواپیما به مقصد توکیو در برابر آژانسهای مسافرتی شکل گرفت. در این زمان شرکت هواپیمایی ایران به علت یارانههایی که به آن تعلق میگرفت ارزانترین شرکت هواپیمایی بود. دولت ایران یارانهها را کاهش داده و به کاستن تدریجی یارانهها ادامه میدهد، اما یارانههای اختصاصیافته برای هر بخش با نرخ متفاوتی کاهش مییابد. برای مثال، یارانههای بخش انرژی که در ابتدا بسیار گسترده بود، سالانه و با نرخ بسیار پایینی کاهش یافت، در حالی که از یارانههای بخشهای خدماتی مانند حملونقل با سرعت بسیار بیشتری کاسته شد. ژاپن در اواخر دهه ۱۹۸۰ مقصد کسانی نبود که پول، تخصص یا روابط کافی برای رفتن به غرب داشتند، بلکه عمدتا افرادی ژاپن را انتخاب میکردند که در جستوجوی مشاغل پردرآمدی بودند که خانوادهشان را در موطنشان تامین کنند.
تاکنون شماری از پژوهشهای دانشگاهی به مقوله مهاجرت به ژاپن و سیاستهای مهاجرتی ژاپن پرداختهاند. با این حال، اکثر این پژوهشها به زبان ژاپنی نوشته شدهاند، همچنین مقالات انگلیسی درباره این موضوع بسیار کم است. مساله ایرانیان توسط یاماگیشی و موریتا (۲۰۰۲) بررسی شده و به ایرانیانی میپردازد که هماکنون به ایران بازگشتهاند. پژوهش یاماگیشی و موریتا بر اساس نقلقولها است و بیش از هر چیز موضع مصاحبهشوندگان را درباره ژاپن آشکار میکند. اما پژوهش ما به دقت وضعیت زندگی و کار ایرانیانی را بررسی میکند که در دوره اقتصاد حبابی به ژاپن آمدند و اکثرشان همچنان بهصورت غیرقانونی در ژاپن زندگی میکنند. مطلب پیشرو در باب شرایط اجتماعی و اقتصادی این افراد کندوکاو میکند و میکوشد تا دریابد این وضعیت غیرقانونی، آنها را از چه چیزی محروم کرده است. بسیار بعید است که بتوان شغلهایی را که ایرانیها مشغول به آن بودند در یک گروه طبقهبندی کرد. با این حال، بهسادگی میتوان دید که تمامی آنها معمولا در مشاغل معروف به «۳K» استخدام میشدند. «۳K» مخفف سه اصطلاح ژاپنی است: kiken خطرناک، kitsui فرساینده، جسما دشوار و kitanai کثیف.
اکثر این شغلها در هوای آزاد و در تابستان بسیار گرم و مرطوب و در زمستان سرد انجام میشود. تقریبا تمام کارگران در محل کارشان از گرد و غبار رنج میبردند. بسیاری گفتهاند که به علت قرار داشتن در معرض تینر و سایر مواد شیمیایی در محل کار، به آسم مبتلا شدهاند. آنها همچنین از بوی «بد» موادی که با آن کار میکردند، نظیر چسب و کود شیمیایی، در عذاب بودهاند. اغلب ایرانیها بهصورت فردی یا دستهجمعی در خانههای گروهی سکونت دارند، خانههایی که شرکتشان آن را تامین کرده است. آنها بهندرت با افرادی از ملیتهای دیگر زندگی میکنند. تقریبا تمام مصاحبهشوندگان حداقل در سالهای نخست پس از رسیدن به ژاپن با سایر ایرانیها در خانههای مشترک زندگی کردهاند، اما بعدها موفق به اجاره خانههای شخصی شدهاند، اگرچه بسیاری از آنان همچنان در خانههای پرسنلی زندگی میکنند.
منبع: بخشهایی از مقاله «کارگران ایرانی در ژاپن» پژوهشی از بهروز عسگری، اُریه یوکویوما، آکیکو موروزومی، تام هوپ، ترجمه مهدی صابری
ارسال نظر