دردسرهای کمبود نقره در ایران

کمبود نقره یکی از مشکلات اساسی اقتصادی بود که گریبانگیر دولت صفوی به‌ویژه در اواخر این دولت بود. این امر دو علت داخلی و خارجی داشت. برخی از علل این رویه که منابع خارجی در مورد آن سکوت اختیار کرده‌اند، ماهیتی خارجی داشتند. جنگ در اروپا و شایعه جنگ قریب‌الوقوع میان ایران و عثمانی‌ها، حجم واردات نقره را از غرب کاهش می‌داد. در همان زمان گسترش راهزنی کاروان‌ها و وخامت اوضاع سیاسی و اقتصادی در ایران، تجار را برآن داشت تا از مسافرت به ایران از طریق امپراتوری عثمانی خودداری کنند. از جمله عوامل دیگر فرمان روسیه بود که در سال ۱۶۶۷ میلادی، در راستای تلاش برای جلوگیری از صادرات شمش صادر شد و بازرگانان ایرانی و دیگر تجار شرقی را از تبدیل پولشان به دوکا و دلارهای شیرنشان برای اهداف صادراتی بازداشت. یک سال بعد ژاپن محدودیتی برای صادرات نقره ایجاد کرد. سرانجام در هند، در نیمه دهه ۱۶۷۰م، نقره به گران‌ترین قیمت خود رسید و این امر تا حدی از اعمال محدودیت ژاپنی‌ها و تا اندازه‌ای هم به دلیل گسترش نقره پایه دولت مغول به بخش جنوبی شبه‌قاره ناشی شد که به‌طور سنتی پایه پولش مبتنی بر طلا بود.

به لحاظ داخلی، عوامل اصلی که در این کمبود نقش داشتند، به سیاست دولت صفوی در راستای مبارزه با کمبود تهیه خارجی فلز گرانبها و به بحران‌های اقتصادی باز می‌گردد که با جلوس شاه سلیمان (که این مساله تا حدی از آن کمبود ناشی می‌شد) به‌خوبی نمایان شد. این مساله صرف‌نظر از ذخیره حکومت که گفته می‌شود به دلیل ممسک(صرفه‌جو) بودن شاه سلیمان تقویت شده بود شامل فرمان‌های حکومتی می‌شد که کارمزد ۵ درصد بر تمام صادرات نقره تحمیل کرده و صادرات دوکاهای نقره را ممنوع کرده بود. این محدودیت‌ها به گونه تناقض‌آمیزی جذابیت واردات نقره را به کشور کاهش داد. بازرگانانی که از امپراتوری عثمانی می‌آمدند، اینک بیشتر سکه و شمش خود را به بندر تجاری آزاد بصره می‌بردند و در عوض باعث شد که طلا که بازرگانان احساس می‌کردند راحت‌تر می‌توانند به دلیل حجم کمش آن را از مالیات و عوارض بازرسی مخفی کنند، گران‌تر شد. تلاش‌هایی برای هدایت مقدار بیشتر نقره وارداتی به کشور، به سوی ضرابخانه‌ها، تاثیر مشابه ضدتولیدی داشت زیرا این سیاست صرفا به‌عنوان مانع دیگری برای بازرگانان ارمنی به کار گرفته می‌شد تا نقره به کشور وارد کنند. همه اینها تأثیر دوگانه‌ای داشت و باعث کاهش جریان نقره به ایران از شمال غرب شد. حال آنکه نقش ایران را به‌عنوان منبع نقره برای شبه‌قاره هند افزایش داد. همچنین کمبود شدید نقره طی ۵۰ سال آتی تداوم یافت که طی آن تعداد کمی از سکه‌های صفوی ضرب شدند.

منبع: رودولف متی، اقتصاد و سیاست خارجی عصر صفوی، ترجمه حسن زندیه، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387.