روز پذیرش قطعنامه ۵۹۸
قطعنامه ۵۹۸ یکی از قطعنامههای شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرایی قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد جنگ تحمیلی عراق و ایران بود. این قطعنامه بلافاصله ازسوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یکسال و هفت روز از تاریخ صدور آن (و به فاصله پانزده روز بعد از سقوط هواپیمای مسافری پرواز IR۶۵۵ به دست آمریکا) در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد.
قطعنامه ۵۹۸ یکی از قطعنامههای شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرایی قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد جنگ تحمیلی عراق و ایران بود. این قطعنامه بلافاصله ازسوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یکسال و هفت روز از تاریخ صدور آن (و به فاصله پانزده روز بعد از سقوط هواپیمای مسافری پرواز IR۶۵۵ به دست آمریکا) در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد.
آیتالله هاشمیرفسنجانی که در آن روزها، جانشین فرماندهی کل قوا بود و ریاست مجلس شورای اسلامی را برعهده داشت، خاطرات خودنوشت روزهای ۲۵ تا ۲۷ تیر ۱۳۶۷ را به روزهای واپسین پذیرش قطعنامه ۵۹۸ اختصاص داده است: «شنبه ۲۵ تیر: ساعت ۱۰ اعضای هیاترئیسه مجلس خبرگان... به دفترم آمدند... آنها را تنها گذاشتم و به جلسه جمعی از نمایندگان رفتم که میخواستند، اوضاع جنگ و تکلیف خود را در رابطه با وضع جاری بدانند. صحبت مفصلی ایراد کردم و مشکلات جنگ را گفتم که زمینه ذهنی آنها را برای پذیرش صلح آماده کنم. مطالب نگرانکنندهای از وضع گفتم، ولی چیزهای بدتر را که وجود داشت، نگفتم. به دفترم برگشتم... بعدازظهر دکتر روحانی آمد. خبر توافق امام(ره) با ختم جنگ را به ایشان گفتم و درباره امور جنگ، مذاکره کردیم. عصر، آقای محمدجواد لاریجانی آمد. با او درباره کیفیت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مذاکره کردیم...»1
یکشنبه ۲۶ تیر: «... به دفتر آیتالله خامنهای رفتم. در جلسهای که برای شنیدن و توجیه نظر امام در پذیرش آتشبس منعقد شده بود، شرکت کردم... آقای خامنهای بهعنوان مدیر جلسه، صحبت کوتاهی کردند و احمد آقا پیام امام(ره) را خواندند... جلسه را تحتتاثیر قرار داد و جمعی گریه کردند. سپس من با بیان مفصل، علل این تصمیم را توضیح دادم. سپس فرماندهان نظامی، حسنی سعدی و شمخانی علل نظامی را گفتند و آقایان ایروانی و روغنی زنجانی وزرای اقتصاد و برنامه، مشکلات مالی ادامه جنگ را گفتند. سپس اظهارنظرها و راهکارها برای پیادهشدن نظر امام(ره) مطرح شد. اکثریت حضار، موافق و راضی بودند. اول قرار نبود که امام(ره) چیزی بنویسند و قرار بود که بعد از اعلان ما، امام(ره) هم تایید کنند ولی تدبیر احمد آقا موثر واقع شد و امام(ره) پیام نوشتند؛ برای حل مشکلات احتمالی. احمدآقا کار بزرگی انجام داد.»2
دوشنبه ۲۷ تیر: «تا ساعت سه بعدازظهر در منزل ماندم. از جبههها هیچ خبری مبنی بر درگیری با دشمن نرسید. حاج احمدآقا آمد. درباره کیفیت تبیین و توضیح آتشبس مذاکره شد. گفت امام(ره) با اینکه تصمیم آتشبس را، راه منحصربهفردی میدانند، ولی ناراحت هم هستند. دکتر ولایتی اطلاع داد که آقای محمدجعفر محلاتی در نیویورک، پیام آقای خامنهای را به دبیرکل سازمان ملل داده و اعلان پذیرش آتشبس کرده است. قرار شد هم در ساعت دو بعدازظهر آن را اعلام کنیم. ستادکل اعلامیهای تهیه کرد و قرار بود که اعلام پذیرش با نقل خبر نامه آقای خامنهای بشود. ساعت ۵/ ۳ بعدازظهر به مجلس رسیدم. انعکاس جهانی خبر تازه شروع شده بود... نخستوزیر خبر داد که سکه طلا در ظرف همین چند ساعت، ۵هزار تومان ارزان شده و دلار ۴۰ تومان در بازار آزاد افت کرده است.»3
مردم به سمت جبههها هجوم آوردند
محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس نیز در کتاب «جنگ به روایت فرمانده: درس گفتارهای دکتر محسن رضایی» تصریح میکند: «برخی میگویند شورای امنیت قصد داشت قطعنامه ۵۹۸ را بعد از عملیات فاو صادر کند. اما یک عده گفتند کمی دست نگه داریم تا اجازه دهیم صدام تحرکی از خود نشان دهد که اگر این تحرک موثر بود، نشان خواهد داد که این عملیات ایران، اتفاقی بوده است؛ نه یک تحول....5 بعد از عملیات فاو چنان وحشتی دنیا را فرا گرفته بود که به نظر من اگر دیپلماسی ایران قوی بود، میتوانست از همین موقعیت و فضا استفاده کند و یک قطعنامه شبیه ۵۹۸ را به عراق تحمیل کند. اما به علت ضعف نظام سیاسی ایران و کم تجربگی بعد از انقلاب اسلامی نتوانستیم از دیپلماسی به خوبی استفاده کنیم... در واقع ما با زور و سلاح در عملیات کربلای۴ و ۵، قطعنامه ۵۹۸ را از شورای امنیت گرفتیم و این قطعنامه در اثر مذاکرات معمول دیپلماتیک به دست نیامد.
ایران بعد از صدور این قطعنامه برای اولین بار، یک بیانیه پیشنهاد کرد که قطعنامه ۵۹۸ را تکمیل میکرد و دبیرکل سازمان ملل نیز آن را پذیرفت اما صدام مخالفت کرد. آن بیانیه مکمل قطعنامه ۵۹۸ شد که در آن شناخت متجاوز بر عقبنشینی از مرزهای بینالمللی مقدم شده بود و کمی هم جابهجایی در عبارات قطعنامه ۵۹۸ صورت گرفته بود.»6 وی ادامه میدهد: «ایران ابتدا قطعنامه ٥٩٨ را بهصورت مشروط پذیرفت و هر وقت با مسوولان ایران صحبت میکردند، میگفتند: بیانیه دبیرکل هم صادر بشود، ما قبول میکنیم. در همین حین بود که در جبهه نظامی، تحولاتی اتفاق افتاد و صدام قبل از اینکه بیانیه دبیرکل صادر شود، آمد و بخشهایی را که ما گرفته بودیم از ما پس گرفت و خودش را به مرزهای بینالمللی رساند. اینجا بود که ایران در اواخر تیر ماه ١٣٦٧ قطعنامه ٥٩٨ را پذیرفت.
نامههایی که مسوولان سیاسی و اقتصادی و نظامی - به خصوص نامهای که خدمت آقای هاشمیرفسنجانی نوشته بودم - از مهمترین دلایلی است که قطعنامه ٥٩٨ پذیرفته میشود. حضرت امام(ره) نامهها و شرایط جبهه و جنگ را دیدند و تصمیم گرفتند که باید قطعنامه پذیرفته شود...7 پس از اینکه حضرت امام(ره) در اواخر تیر ماه ١٣٦٧ فرموده بودند، قطعنامه را پذیرفتم و جام زهر را نوشیدم و آبرویم را برای خدای خودم معامله کردم، تاثیر شدیدی در جامعه ایجاد شد و مردم به سمت جبهههای جنگ هجوم آوردند و عملیات سرنوشت و مرصاد تحقق یافت... در آن موقع حضرت آیتالله خامنهای که به اهواز آمده بودند، با حاج احمدآقا (فرزند امام) تماس گرفتند و فرمودند که فرماندهان میگویند، آماده حمله هستیم ولی حضرت امام(ره) پاسخ دادند که ما چیزی را که پذیرفتیم، از آن تخطی نمیکنیم.»8
پینوشتها:
۱- هاشمی، علیرضا، کارنامه و خاطرات هاشمیرفسنجانی سال ۱۳۶۷: پایان دفاع، آغاز بازسازی، دفتر نشر معارف، چاپ دوم، ۱۳۹۰، ص ۲۱۳
۲- همان، صص ۲۱۴ و ۲۱۶
۳- همان، ص ۲۱۷
۴- علامیان، سعید، برای تاریخ میگویم: خاطرات محسن رفیقدوست، جلد ۱، چاپ سوم، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و انتشارات سوره مهر/ صص ۳۹۵-۳۹۶
۵ - پورجباری، پژمان، جنگ به روایت فرمانده: درس گفتارهای دکتر محسن رضایی، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس،۱۳۹۰، ص ۱۶۶
۶- همان، صص ۱۸۹ - ۱۸۷
۷ - همان، ص ۲۰۷
۸ - همان، ص ۲۰۱
ارسال نظر