گفتوگوی دو ساعته با مصدق
گزارش هندرسون، سفیر آمریکا در ایران به وزارت امور خارجه
سند شماره ۱۳۵
سری- فوری
تهران، ۲۸ نوامبر ۱۹۵۱، ساعت ۷ بعدازظهر
۱. طی گفتوگویی که دیروز با وزیر امورخارجه داشتم، گفتم مایلم نسبت به مصدق در زمانی که برای ایشان راحت باشد ابراز احترام کنم. همان دیروز کمی دیرتر، وزیر امورخارجه برای امروز صبح وقت ملاقات تعیین کرد. مصدق با رویه دوستانهای مرا پذیرفت و گفتوگوی ما تقریبا دو ساعت به طول انجامید.
۲. مصدق اظهار کرد به عقیده وی ماموران دولت آمریکا هنگامی که وی در ایالاتمتحده بود، آنچه توانستند برای فراهم آوردن موجبات حصول توافق انجام داده بودند. اما به نظر رسید که به هر حال انگلستان با بیتفاوتی خود را کنار نگه میداشت. با توجه به رویه و نگرشی که انگلیس داشت، وی به این نتیجه میرسید که اصولا هیچگونه توافقی میان ایران و انگلیس درباره نفت ممکن نیست. در این فاصله، در حالی که وضع مالی ایران رو به تحلیل میرود، دولت نمیتواند بهطور نامحدود با نداشتن دسترسی به یک منبع درآمد به حمایت و تامین حقوق هفتاد هزار نفر کارگر بیکار در مناطق نفتی ادامه دهد. وی، از من نظرم را درباره اینکه به مصلحت است تا قانون ملی کردن نفت را به منظور تحصیل مجوز برای دولت ایران جهت فروش نفت به هر کشور علاقهمند به خرید نفت، به غیر از مشتریان پیشین خود تصحیح کند، سوال کرد.
وی دلیلی بر این باور داشت که ایران میتوانست مقادیر نسبتا زیاد نفت به کشورهایی نظیر چکسلواکی، چین و آرژانتین فورا بفروشد، آیا نباید با توجه به نیاز مبرم به پول به این کار مبادرت کند؟ من گفتم اگر ایران فرصتی برای فروش نفت به کشورهای دیگر غیر از مشتریان پیشین داشته و مایل به انجام معامله باشد، فکر نمیکنم مناسب باشد من ایرادی طرح کنم. معالوصف فکر کردم با بیطرفی خاطرنشان کنم چنانچه ایران به چین کمونیست در زمانی نفت بفروشد که آن کشور در حال انجام عملیات خصمانهای علیه سازمان ملل متحد میباشد، ایران احتمالا فورا احساس همدردی و حمایت مردم آمریکا و اکثر مردم جهان آزاد را از دست میدهد. به علاوه اگرچه ممکن بود به کشورهایی نظیر چکسلواکی برای مدت کوتاهی نفت فروخت، لکن احتمال اینکه آن کشورها مشتریان قابل اطمینانی باشند وجود ندارد، زیرا به طور طبیعی روابط و مبادلات بازرگانی مهمی نمیتواند میان آنان و ایران ایجاد شود. به عنوان مثال این کشورها در درازمدت در عوض نفت چه میتوانند به ایران بدهند؟ برای ایران منطقیتر آن است که سعی کند به جای ایجاد روابط غیرمعمول و تازه بازرگانی، مشتریان پیشین خود را که با آنها ارتباط بازرگانی طبیعی داشت، حفظ کند. مصدق اظهار کرد لااقل در حال حاضر فکر چنان پیشنهادی برای اصلاح قانون را کنار میگذارد.
۳. من از او پرسیدم آیا طی گفتوگوهای گوناگون در ایالات متحده، طرحهایی به وی پیشنهاد شده بود که به نظر او ممکن بود راهی را برای حل مساله نفت پیدا شود. مصدق پاسخ داد تنها پیشنهادی که به نظر وی امید کمی را به وجود میآورد طرح بانک بینالمللی برای دادن وام و به دست گرفتن اداره عملیات نفتی بود. او اظهار کرد در ضمن گفتوگو با بانک بینالمللی، از نظر وی تنها مساله حل نشده، بهای پرداختی برای نفت بود. وی به طور کلی تحت تاثیر پیشنهادهایی قرار گرفت که از سوی نمایندگان بانک عرضه شده بود ولی متوجه شده بود که آنان هیچ اطمینانی نداشتند که مشتریان سابق مایل به پرداخت چنان قیمتی برای نفت باشند که علاوه بر تامین هزینه بانک، سهمی را که انتظار آن را داشت به این کشور پرداخت کند. وی فکر کرده بود بانک بینالمللی موضوع را بعدا با انگلیسیها در میان میگذارد و دوباره با وی تماس میگیرد. ولی با این وصف هیچ اطلاع دیگری از بانک به وی نرسیده بود و هنوز هم امیدوار بود که بانک میتوانست ترتیبی را که مورد قبول ایران و انگلیس باشد، بیابد.
وی در این زمان دیگر امیدی در حصول به توافق نداشت. طی گفتوگوهایمان اظهار کرد ممکن است با طرحی که نفت از سوی بانک بینالمللی به مشتریان پیشین به بهای خلیجفارس بفروشد و X درصد درآمد به وسیله شرکت برای پرداخت وام و هزینه خدمات نگه داشته شود و X درصد نیز به وسیله بانک بینالمللی در صندوق مخصوص برای پرداخت غرامت (تا هنگامی که بالمآل توافقی میان شرکت نفت انگلیس و ایران و دولت ایران حاصل بشود) کنار گذاشته شود، موافقت کند و این احساس و برداشت را در من ایجاد کرد که مایل است بانک بینالمللی با همکاری شرکت ملی نفت ایران شرکتی را برای استخدام کارشناسان خارجی و ایرانی برای بهرهبرداری از میدانهای نفتی و اداره پالایشگاه تاسیس کنند. ولی اظهار کرد نمیتواند با استخدام هیچ یک از کارشناسان انگلیسی در ایران موافقت کند. هنگامی که من یادآوری کردم چنین رویهای کمکی در دستیابی به توافق نمیکند، اظهار کرد لازم نبود شرط کنیم که هیچ کارشناس انگلیسی استخدام نمیشود. معالوصف این فکر را که اتباع انگلیس مجددا حتی به شکل فردی و جداگانه وارد اداره عملیات تولید نفت در ایران شوند، دوست نداشت.
۴- من با مصدق مباحثه نکرده و سعی نکردم اطلاعات دقیقتری از تفکر کنونی وی بهدست آورم. فکر کردم بهخاطر نداشتن رهنمود، ترجیح دارد درباره هر نوع پیشنهادی که بانک بینالمللی ممکن است عرضه کرده باشد یا ممکن است درصدد ارائه آن باشد، گفتوگویی را شروع نکنم. تا آنجایی که من میتوانم درک کنم به هر حال تنها راهحلی که به نظر میرسد اکنون بارقهای از امید پدید آورده باشد، در دست بانک بینالمللی است. من فرض میکنم بانک بینالمللی مشغول مباحثه با انگلیسیها است و از دادن هر نوع اطلاعی که وزارتخانه آزاد باشد درباره ادامه تمایل بانک بینالمللی نسبت به موضوع در اختیار من بگذارد، ممنون میشوم.
۵- در ضمن گفتوگو مصدق به من گفت دولتمردان آمریکایی در واشنگتن ضمن بحث درباره امکان دادن کمکهای بودجهای به ایران گفته بودند ممکن است کنگره ایالاتمتحده این نظر را اتخاذ کند که ایران به جای درخواست این نوع کمک از آمریکا باید سعی کند ترتیبی با انگلیس بدهد تا نیازهای مالی ضروری آن با استفاده از درآمدهای نفتی برطرف شود. من گفتم بهنظر من آن دولتمرد مورد اشاره وی تنها سعی میکرده است صادقانه وی را از رویه احتمالی کنگره آگاه سازد و اضافه کردم موجب تاسف میشود اگر وی چنین برداشت کرده باشد که دادن کمکهای بودجهای به ایران از طرف ایالاتمتحده آسان است، آن هم در زمانی که مردم آمریکا عقیده دارند اگر ایران با انگلیس درباره نفت به توافق برسد، به اینگونه کمکها نیازی ندارد، اظهار کردم براساس ارزیابی نگرش مطبوعات آمریکا، احتمالا وزارت امور خارجه این کشور در صورتی که تصمیم به دادن کمکهای بودجهای به ایران در شرایط کنونی بگیرد، با مخالفت قابلملاحظهای در آمریکا روبهرو میشود. این یکی از دلایلی بود که بهنظر رسید چرا آن قدر مهم است که ایران به منظور یافتن راهی برای از سر گرفتن مجدد درآمد نفت به کلیه تلاشهای ممکن دست بزند و اشاره کردم من امیدی به برقراری مجدد این درآمدهای نفتی در آینده نزدیک ندارم، مگر براساس طرحی که مورد قبول انگلیسیها باشد. بهنظر رسید که با بخش بزرگی از گفتوگوهای صریح من موافق باشد.
هندرسن
۱- این گزارش در دو بخش مخابره شد و رونوشت آن به سفارت آمریکا در لندن نیز فرستاده شد.
ارسال نظر