همکاران خواجه نصیر در رصدخانه

در کار ایجاد رصدخانه مراغه، گروهی از ریاضیدانان و دانشمندان علم هیات به خواجه یاری‌ها و مددکاری‌های بسیار کردند و اگر همکاری و مساعدت ایشان نبود، کار به آن دشواری و عظمت در مدت دوازده سال هرگز به پایان نزدیک نمی‌شد. شمار این دانشمندان که کمک‌های فکری و عملی کردند بسیار بود اما برخی از آنها در این راستا ممتازتر بودند.

نجم‌الدین کاتبی

نجم‌الدین علی بن عمر قزوینی از حکیمان مذهب شافعی و از ریاضیدانان بنام زمان خود بود. زمانی که صاحب دیوان شمس‌الدین جوینی در زادگاه خود مدرسه‌ای ساخت، کاتبی را به مدرسی آن برگزید. نجم‌الدین پذیرفت و با شاگردش قطب‌الدین شیرازی به آنجا رفت. نوشته‌اند وقتی که هلاکو به قزوین رسید خواجه نصیرالدین طوسی که از جمله همراهان خان بود به خانه خواجه نجم‌الدین وارد شد و به او التماس کرد که وی را در رصدخانه مراغه یاری کند. نجم‌الدین پذیرفت به مراغه رفت و از روی رضا و اخلاص با خواجه همکاری کرد. نجم‌الدین شاگردان بسیاری تربیت کرد که همگی به کثرت دانش شهره شدند. وی هفتاد و پنج سال زیست و در رمضان ۶۷۰ درگذشت.

محی‌الدین مغربی

محی‌الدین ابوالفتح یحیی بن‌محمد معروف به مغربی، چگونگی رفتن خود به مراغه و شرکت در تاسیس رصدخانه را چنین آورده است: «روز بیست و چهارم رمضان سال ۶۵۸ هلاکو شام را گرفت و ملک ناصر را شکست داد. روز یکشنبه بیست و چهارم شوال شوریده حال با ملک ناصر نشسته بودم و با هم صحبت می‌کردیم. به ناگاه یکی از سرداران سپاه مغول با پنجاه سوار نزدیک شد. ملک ناصر پیشوازشان رفت و گفت: فرود آیید و بیاسایید. مهتر سواران جواب داد: جای درنگ نیست. هلاکوخان پیغام فرستاد که ما امروز مجلس بزم و سرور با شکوهی آراسته‌ایم و دریغ است که شما نباشید با برادران و فرزندان خود بیایید. ملک ناصر گفتار او را باور کرد و با بیست نفر از بستگان و نزدیکانش آماده حرکت شد. اما هنوز قدم در راه ننهاده بود که سوار دیگری آمد و گفت: ایلخان فرمود جز خدمتکاران و نگهبانان همه بیایید. همه رفتند.

من نیز با آنان بودم. به فرمان خان مغول در تنگنایی همه را از اسب فرود آوردند و دست و پایشان را به پشت بستند. چون دانستم که خطر نزدیک است، فریاد کشیدم که من ستاره‌شناسم، پیشگویی می‌کنم و چیزی می‌دانم که باید به خان عرضه دارم. مرا از آنها جدا کردند و خدمت ایلخان بردند. ملک ناصر و برادرش و ملک طاهر و همراهانش جز پسران او همه کشته شدند. ایلخان چون به وقوف من در نجوم و بستن رصد پی برد، فرمود به مراغه بروم و با خواجه نصیرالدین طوسی در بستن رصد همکاری کنم.» محی‌الدین از مردم تونس بود و به زمان خود در علم هندسه و رصد بستن و بعضی از دیگر علوم کم مانند بود. وی در ربیع‌الاول ۶۸۲ درگذشت.

فخرالدین رصدی مراغی

فخرالدین در چند علم و به تخصیص در هندسه و فن رصد استاد بود. غالبا در تنهایی به مطالعه و تصنیف می‌پرداخت و چون بالطبع از صحبت با مردمان بیزار بود و دوری می‌جست، هرزمان از خواندن و نوشتن ملول و خسته می‌شد، خود را به مواظبت گل‌ها و درختانی که در باغش داشت سرگرم می‌کرد. وی هشتاد و چهار سال عمر کرد و در صفر ۶۶۷ درگذشت.

فخرالدین اخلاطی

فخرالدین ابوالفضل عبدالعزیز بن عبدالجبار به سال ۵۸۷ به دنیا آمد. در نزد شیخ مهذب‌الدین علی‌بن احمد و مجدالدین ابوالسعادت دانش آموخت و در طب و ریاضی دانا شد. در سال ۶۵۷ که عده‌ای از ریاضیدانان برای بستن رصدخانه مراغه گرد هم آمدند او نیز به خواهش خواجه نصیرالدین به آنجا رفت و در آن کار شرکت کرد. وی در سال ۶۸۰ در مراغه وفات یافت.

مویدالدین

حکیم مویدالدین عرضی دمشقی در علم‌های گوناگون استاد بود و از آن جمله در ریاضی و حکمت و رصد و فلسفه تبحر بسیار داشت. در سال ۶۵۰ برای ملک منصور پادشاه حمص که نجم‌الدین لبودی وزیرش بود به ساختن آلات رصدی پرداخت و اول اسبابی درست کرد که تعیین جهات و ارتفاع به وسیله آن میسر شد. بنا به استدعای خواجه نصیرالدین، هلاکو او را برای کمک به رصدخانه به مراغه دعوت کرد. حکیم مویدالدین به مراغه رفت. در مدرسه عزیه که از بناهای عزالدین ارسلان، یکی از امرای سلطان محمد سلجوقی بود مسکن گرفت. وی تا زنده بود در مراغه ماند و به خواجه کمک کرد. خواجه نصیرالدین به پاس همکاری سودمند او کتاب بقاءالنفس را به نام او پرداخت و حکیم مویدالدین نیز به تلافی این احسان، در مقدمه کتابی که در شرح آلات رصدی مراغه نوشت به‌گونه‌ای بسزا از خواجه طوسی تجلیل کرد. پسرش شمس‌الدین عرضی نیز از دانشمندان زمان خود بود. حکیم مویدالدین در هفتم رجب سال ۶۶۴ درگذشت.

فریدالدین طوسی

فریدالدین ابوالحسن علی بن حیدر حکیمی کم‌نظیر، پاکیزه خو و پسندیده سیرت بود. در سال ۶۵۷ به مراغه رفت و به خواجه نصیرالدین طوسی در کار راه‌اندازی رصدخانه کمک‌های موثری کرد. وی تا سال ۶۸۰ در مراغه ماند و سپس به بغداد رفت و پس از مدتی توقف در آنجا به اصفهان رفت. فریدالدین در روز عید فطر سال ۶۹۹ در همین شهر درگذشت.

منبع: اقبال یغمایی، خداوند دانش و سیاست خواجه نصیرالدین طوسی.