اسناد جدید و دوگانه «کاشانی- مصدق»

انتشار اسناد جدید وزارت خارجه آمریکا درباره کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، دستاویزی شد تا بار دیگر «دوگانه کاشانی- مصدق» را به جنجال روز بدل کند. احتمالا تاکنون کمتر کسی مجموعه اسناد یک جلدی ۱۰۰۷ صفحه‌ای فوق را که پنج‌شنبه ۲۵ خرداد منتشر شد، به‌طور کامل مطالعه کرده است. شاید تورقی کرده‌اند و چیزی دیده‌اند و بر آن اساس باز جنجالی به پا کرده‌اند. من نیز تورقی کرده‌ام و چیزهایی دیده‌ام که مثلا در تحلیل ارسالی سیا برای وزارت خارجه (مارس ۱۹۵۱) «خطر اصلی برای هرگونه حکومت هوادار غرب در ایران اتحاد نامقدس گروه مصدق با آیت‌الله کاشانی»‌ خوانده شده (ص ۲۰) یا گزارش اول مارس ۱۹۵۳ الن دالس، رئیس سیا به ژنرال آیزنهاور، رئیس‌جمهور، که رویه کاشانی را «ناسیونالیسم افراطی متخاصم با ایالات‌متحده» توصیف کرده است. (ص ۴۷۰)

اسناد فوق حتما مفید است و احتمالا هم‌اکنون چند ناشر و مترجم چابکدست در حال ترجمه آن به فارسی هستند تا هر چه سریع‌تر به نام خود ثبت کنند. ولی این اسناد در نگاه من به «دوگانه کاشانی- مصدق» تحولی ایجاد نمی‌کند. به‌عنوان کسی که سالیان مدید در این حوزه کار کرده، نگاهم با رویکرد رایج تفاوت‌های بنیادین دارد؛ منظورم نحله‌های مصدقی (ناسیونالیستی) و چپ‌گرایانه است و نیز رویکرد حزب زحمتکشان مظفر بقایی به تاریخ آن دوران. نگاه من بر «دوگانه کاشانی- مصدق» استوار نبوده و نیست و اصولا به‌گونه دیگر به تحولات آن زمان می‌نگرم. تحلیل اسناد تازه منتشرشده را به فرصتی دیگر موکول می‌کنم و اکتفا می‌کنم به بازنشر بخشی از مقاله‌ام در نقد کتاب استفن کینزر؛ کتابی که «دوگانه کاشانی- مصدق»‌ را به‌شدت برجسته کرده بود. در آنجا نوشتم:‌ «صرف‌نظر از بنیاد سطحی و غلط نگرش استفن کینزر به سیاست ایالات‌متحده در قبال ایران در دهه ۱۹۵۰، که کتاب او را به اثری ژورنالیستی و تبلیغاتی به‌ سود حزب دموکرات در آستانه انتخابات آتی ریاست‌جمهوری تبدیل می‌کند، «همه مردان شاه» در ارائه تصویری جدی از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیز ناکام است. در این روایت، الگوی «ترومن خوب» و «آیزنهاور بد» به تاریخ ایران تسری می‌یابد و در قالب دو شخصیت «مصدق خوب» و «کاشانی بد» متجلی می‌شود. در داستان کینزر، مصدق شخصیتی است همتای توماس جفرسون و توماس پین.

- عبدالله شهبازی، محقق و مورخ