دلایل جعلی بودن نامه منسوب به امیرکبیر نامه منسوب به امیرکبیر

نصرالله حدادی

۱- نامه جعلی منسوب به امیرکبیر که گفته می‌شود خطاب به ناصرالدین شاه نوشته شده چند سالی است که در فضای مجازی دست به دست می‌شود. این سند در هیچ‌یک از کتب معتبری که درباره امیرکبیر نگاشته شده یا اسناد و مدارک و نامه‌هایی که از او به چاپ رسیده است تا به امروز مشاهده نشده است. از جمله در دو کتاب نامه‌های امیرکبیر، تصحیح و تدوین سیدعلی آل‌داوود، نشر تاریخ ایران، ۱۳۷۱ و همچنین اسناد و نامه‌های امیرکبیر، نگارش و تدوین سیدعلی آل‌داوود، سازمان اسناد ملی، ۱۳۷۹، هیچ‌گونه اشاره‌ای به این نامه نشده است.

۲- در دو کتاب معتبر «امیرکبیر و ایران» مرحوم دکتر فریدون آدمیت و «امیرکبیر» مرحوم دکتر عباس اقبال آشتیانی نیز ردی از این نامه دیده نمی‌شود و حتی عباس امانت در کتاب «قبله عالم» نیز اشاره‌ای به این سند ندارد و این در حالی است که عباس امانت با سعی بلیغی، حلیتی برای چهره ایران بر بادده ناصرالدین شاه قاجار در کتاب خود طلبیده و ترسیم ساخته و «برای خراب کردن یک حقیقت، خوب به آن حمله نکرده، بلکه بد از آن دفاع کرده است»و با صغری کبری چیدن، چهره مخدوشی از امیر را به تصویر کشیده است و این سند به‌رغم این تلاش عبث در این کتاب هم نیامده و این خود دلیل دیگری بر مخدوش بودن و جعل مطلق آن است.

۳- هیچ شباهتی بین خط اصلی امیر، با این سند جعلی وجود ندارد. در این‌باره می‌توانید در مقام مقایسه نگاه کنید به سند شماره ۱۴ در کتاب اسناد و نامه‌های امیرکبیر با نامه و سند مذکور که هیچ شباهتی با هم ندارند.

۴- امیر حتی در روزگار تبعید نیز نامه عتاب آلود و تهدیدآمیز و ملامت انگیز به شاه ننوشت، چه رسد هنگامی که در اوج قدرت بود. اکثر نامه‌ها با جمله «قربان خاک پای همایونت شوم» شروع می‌شد و با جمله «زیاده جسارت نورزید، باقی الامر همایون مطاع» خاتمه می‌یافت و این در حالی است که در این نامه جعلی آمده است؛ و سخن هزل بر زبان رانده‌اید. چنانچه حتی اگر امضانامه فوق را در نظر آوریم و زیاده جسارت است را ملحوظ نظر داشته باشیم چه جسارتی از این بالا‌تر؟ این دو آیا جمع اضداد نیست؟

۵- نامه فاقد تاریخ است و اکثر نامه‌های امیر - آن هم در صورت صحت - در شرایط خلاف رای همایونی رای جستن، چگونه قید تاریخ ندارد؟

۶- استفاده از علاماتی مثل نقطه، ویر گول و... در مکاتبات عهد قاجار و به خصوص در دوران امیر مرسوم نبوده است. جاعل دو بار پس از کلمه «رانده‌اید» و در انتها پس از کلمه «نمی‌شود» نقطه گذاشته است. در آن هنگام کلمات با فاصله‌گذاری از هم تمییز داده می‌شد و مطلقا علامت‌های مرسوم امروزی در مکاتباتی که دست نوشته بود به کار برده نمی‌شد. به‌عنوان مثال به دستخط‌های متعدد امیر در کتاب‌هایی مورد اشاره می‌توانید مراجعه کنید.

۷- نام شاهزاده معزول اولا مغشوش نوشته شده و می‌توان آن را موثق‌الدوله، مؤیق‌الدوله و مویق‌الدوله خواند که چنانچه موثق‌الدوله درست باشد دو نقطه زیر آن برای چیست؟ آیا در میان ۳۲ حرف فارسی می‌توان چنین حرفی را یافت؟ اگر «یـ» باشد پس سه نقطه بالا چیست و اگر «ث» منظور نظر بوده باشد دو نقطه زیر آن برای چه گذاشته شده است؟

۸- با تمام جست‌و‌جویی که در میان کتاب‌های معتبر عصر قاجار به عمل آمد به چنین نامی- حتی موثق‌الدوله- برنخوردم. گویا جاعل به خوبی دریافته است اسباب عزل امیر از ماجرای سفر به اصفهان فراهم آمد و بنا به دستور شاه، عباس میرزا ملک‌آرا باید در قم می‌ماند. امیر با آنکه با اقامت عباس میرزا و مادرش در قم موافق نبود ولی مخالفتی هم نکرد.

او نظرش را این‌گونه به شاه نوشت: «اگر به عقل ناقص خود در دولتخواهی چیزی را بفهمم... عرض کنم. آن هم معصوم نیست ‌گاه هست درست فهمیده باشم. حالا امر با سرکار همایون است.» و این در حالی بود که شاه به امیر نوشته بود «بدون نظر امیر آب نمی‌خورند» و در ادامه امیر چنین نوشت؛ «قربان خاک پای همایونت شوم. دستخط همایون را زیارت کردم. مقرر فرموده بودند که فرمان حکومت قم را هم نواب عباس میرزا نوشته شود. حکم همایون را به مالک الکتاب رساندم که فرمان را نوشته به نظر مبارک برساند که به مهر همایون مزین شود. میرزا فضل‌الله بعد از حکومت چطور به پیشکاری داخل خواهد شد. زیاده جسارت نورزید. باقی الامر همایون مطاع.

- منبع: سایت مورخان