در سال ۱۳۳۵ خورشیدی فردی به نام سلطانعلی صفدری که بیشتر در تهران زندگی می‌کرد و تا حدی با کارهای اداری آشنایی پیدا کرده بود به فکر حفر چاه عمیق در وایقان افتاد. این اقدام علاوه بر مسائل فنی و اداری نیازمند سرمایه زیاد بود بنابراین از عهده یک نفر حتی چند نفر ساخته نبود و نیازمند مشارکت همگانی بود. تا آن زمان نیز کاری که همه مردم در آن مشارکت کنند تجربه نشده بود. صفدری با توجه به اطلاعاتی که در سایه شهرنشینی کسب کرده بود برای تشکیل شرکت تعاونی اقدام کرد. مردم مفهوم این اقدام را نمی‌دانستند ولی با تبلیغ و توجیه او تعاونی تشکیل شد. شاید در کل آذربایجان و حتی کشور ایران، وایقان اولین روستایی باشد که شرکت تعاونی روستایی به‌طور قانونی و رسمی تشکیل داده باشد. عضویت در این شرکت با بیست ریال انجام می‌شد. حق عضویت سالانه‌ای هم مقرر شد ولی الان فراموش کرده‌ام که آن حق عضویت چقدر بود چون این مسائل مربوط به دوران کودکی من است. بدیهی است با حق عضویت بیست ریال نمی‌شد که منابع لازم را برای حفر چاه عمیق تامین کرد بنابراین بعضی افراد با تعداد سهام بیشتری مشارکت کردند ولی با این همه تامین منبع برای چنان کار بزرگی مقدور نبود. بنابراین وامی از بانک کشاورزی آن زمان درخواست کردند که پس از تلاش زیاد موفق به اخذ آن شدند.

با تامین سرمایه به حفر چاه عمیق در وایقان اقدام کردند. در آذربایجان دستگاه حفاری نبود و باید دستگاه از تهران می‌آمد. روزی که دستگاه حفاری به وایقان می‌آمد نه‌تنها کل مردم وایقان به تماشای آن آمده بودند بلکه مردم روستاهای مجاور نیز آمده بودند که نظاره‌گر باشند. بالاخره دستگاه با هلهله و شادی مردم وارد وایقان شد. چندین گوسفند در مسیر قربانی شد میهمانی‌هایی داده شد. امیدهای فراوانی در مردم ایجاد شد که مشکل آب وایقان به کلی برطرف خواهد شد. البته این اقدام مخالفان زیادی هم داشت ولی در مقابل خواست توده مردم کسی نمی‌توانست مانع اقدام شود. مسوول فنی دستگاه ارمنی خوش‌برخوردی به نام «آشوت» بود. دستگاه به محل مورد نظری که قرار بود چاه در آنجا حفر شود، هدایت شد و روزانه تعداد زیادی از مردم از وایقان و روستاهای مجاور به دیدن آن می‌آمدند. بالای دکل این دستگاه پرچم ایران دائما در اهتزاز بود و غروری در مردم وایقان ایجاد شده بود مخصوصا مرحوم سلطانعلی صفدری که محور این حرکت بود بسیار مباهات می‌کرد، سرودهایی هم به این منظور ساخته بودند. خانمی به نام‌ام‌لیلا سرودی در توصیف حفر چاه عمیق و دستگاه حفاری و تعریف زنده یاد صفدری ساخته بود که آن را در عروسی‌ها به‌عنوان یک ترانه می‌خواند.

در این ایام هر روز در خانه‌ای میهمانی ترتیب داده می‌شد و در محافل صحبتی غیر از نحوه کارکرد دستگاه و شیوه کندن چاه عمیق نبود. محلی که برای کندن چاه عمیق در نظر گرفته بودند در نزدیکی قناتی به نام «شاهوردی» بود. حدود چند ماه طول کشید تا چاه عمیق کنده شد. چاه در عمق ۸ متری به آب سطحی رسید و تا عمق ۵۰ متری کنده شد. هر روز دستگاه کار می‌کرد و مردم به تماشایش جمع می‌شدند. تا عمق حدود ۴۰ متری آب را که امتحان می‌کردند تقریبا کیفیت آب خوب بود و مشکلی نداشت. از عمق ۴۰ متر که پایین‌تر رفت متاسفانه کیفیت آب تغییر کرد و بالاخره در عمق ۵۰ متری کار حفر چاه تمام شد و به این امید که پس از مدتی کار کردن کیفیت آب بهتر خواهد شد موتور خریداری و نصب شد. روز افتتاح از همه‌جا میهمان دعوت شده بود از جمله تعدادی میهمان نیز از تبریز آمده بودند که اکثرا از مسوولان استان بودند.

مقدار آبی که موتور از چاه عمیق بیرون می‌کشید بسیار زیاد بود و می‌گفتند دبی آن ۶ اینچ است. اما آب به قدری تلخ و شور بود که هیچ‌کس نمی‌توانست بخورد. ولی گفته می‌شد که برای باغات و مزارع ضرر ندارد. بنابراین تعدادی از افراد در روزهای اول آب این چاه عمیق را به باغات بردند یا مزارع خود را آبیاری کردند. در مدت چند روزی که موتور به صورت آزمایشی کار کرد و باغاتی از این آب آبیاری شد آثار مخرب هویدا شد. بنابراین برای همه مسلم شد که آب این چاه به درد کشاورزی هم نمی‌خورد نهایتا مجبور به تعطیلی آن شدند و به این ترتیب ضرر مالی زیادی به مردم آبادی وارد آمد و چون از بانک کشاورزی وام گرفته شده بود مردم مجبور شدند سال‌های سال اقساط بانک را بپردازند.

حفر اولین چاه عمیق تجربه تلخی برای مردم وایقان بود بنابراین تصمیم گرفتند در مکان‌های دیگری نیز آزمایش کنند شاید جبران این خسران را بنماید. دو مکان دیگر انتخاب شد یکی در شرف‌الدین و دیگری در طرف غرب وایقان در نزدیکی محلی که اکنون کتابخانه کارگران قرار دارد. خوشبختانه آب این دو چاه عمیق با کیفیت بود مخصوصا چاه عمیق شرف‌الدین بسیار عالی بود و سبب توسعه مزارع درآن منطقه شد و تا حدی خسارت چاه عمیق اول را جبران کرد. چاه عمیقی که در طرف غرب جاده وایقان و تقریبا در ۲۰۰ متری جنوب خط آهن حفر شده بود چون موتورش ساخت کارخانه «اشکودا» بود به نام چاه عمیق اشکودا مشهور شد و حتی در داد و ستدها و قباله‌ها تحت همین عنوان نوشته می‌شد. در کنار موتورخانه این چاه عمیق آسیابی نیز ایجاد شد و فردی خوشنام به نام آقای حسنعلی خدامی مسوول آن شد. او سال‌های سال این کار را عهده‌دار بود.

تا آن زمان اهالی وایقان گندم‌های خود را برای آسیاب کردن به شبستر می‌بردند تا در آسیاب‌های آبی که در شمال شبستر بود آسیاب کنند، البته بعضی‌ها تا مدت‌ها از آسیاب کردن گندم‌های خود در آسیاب موتوری ابا داشتند و عقیده داشتند وقتی گندم در آسیاب آبی آرد می‌شود نان‌هایش مرغوب‌تر است، مخصوصا برای درست کردن رشته حتما از آردی استفاده می‌شد که در آسیاب آبی آرد شده بود. در سال ۱۳۳۸ حدود ۲۰۰ متر بالاتر از چاه عمیق اول که منجر به شکست شده بود چاه عمیق دیگری حفر شد که آب آن نسبتا بد نبود و به این چاه عمیق تا مدت‌ها «تازه موتور» می‌گفتند. حفر چاه عمیق در وایقان یک تغییر رفتار کشاورزی در منطقه ارونق و انزاب بود و بعدا در آبادی‌های دیگر نیز به حفر چاه عمیق اقدام شد، به‌خصوص در روستاهایی که پایین خط آهن تبریز به شرفخانه وجود داشت چاه‌های عمیق زیادی حفر شد. در روستاهایی که در دامنه کوه بودند نیز حفر چاه عمیق تجربه شد ولی ناموفق بود.

- بخشی از یک مقاله به قلم دکتر حسین امین لو