مشاغل شیعیان در دوران آلبویه
در قرن چهارم و پنجم، با روی کار آمدن حکومت آلبویه و برخورداری شیعیان از آزادی نسبی در زمینههای اقتصادی و اجتماعی، ایشان توانستند ضمن مشارکت با سایر مسلمانان در مشاغل گوناگون مانند کشاورزی، صنعت و تجارت، به مشاغل آموزشی، سیاسی و اداری نیز دست یابند.
۱- کشاورزی
عضدالدوله در عهد حکومت خود، در ترویج کشاورزی و عمران قنوات و ساختن آسیاها و سدها کوشید و عربهای بادیهنشین را در زمینهای موات فارس و کرمان مستقر کرد. در این عهد، کشت مزروعات قدیم، مانند برنج توسعه یافت و کشتهای جدید، مانند مرکبات متداول شد.
در قرن چهارم و پنجم، با روی کار آمدن حکومت آلبویه و برخورداری شیعیان از آزادی نسبی در زمینههای اقتصادی و اجتماعی، ایشان توانستند ضمن مشارکت با سایر مسلمانان در مشاغل گوناگون مانند کشاورزی، صنعت و تجارت، به مشاغل آموزشی، سیاسی و اداری نیز دست یابند.
1- کشاورزی
عضدالدوله در عهد حکومت خود، در ترویج کشاورزی و عمران قنوات و ساختن آسیاها و سدها کوشید و عربهای بادیهنشین را در زمینهای موات فارس و کرمان مستقر کرد. در این عهد، کشت مزروعات قدیم، مانند برنج توسعه یافت و کشتهای جدید، مانند مرکبات متداول شد. وی عمل آوردن ابریشم را به خود منحصر و به نفع کشاورزان مقررات جدیدی وضع کرد. جو و گندم در تمام فلات ایران کشت میشد. مسلمانان از نظر تولید انواع محصولات کشاورزی، نهتنها خودکفا بودند، بلکه محصولات خود را به سایر مناطق مجاور صادر میکردند. بدینسان، درآمد کشور به نسبت زیادی افزایش یافت.
2- صنعت
در دوره آلبویه، پارچهبافی در بیشتر دهات و شهرها معمول بود. در رشته نساجی و قالیبافی پیشرفتهایی حاصل شد. در بعضی مناطق، پارچههای معمولی و در برخی مناطق، پارچههای ظریف و زیبا به دست کارگران ورزیده بافته میشد. زربفت به مقدار زیاد در نیشابور، اصفهان و شوشتر و منسوجات ابریشمی در شیراز، ری، اصفهان و بسیاری از شهرهای خوزستان، فارس و خراسان تهیه میشد. انواع پارچههای ابریشمی از قبیل اطلس و کمخا، بهویژه در یزد، ری و نیشابور تهیه میشد. پارچههای کتانی شهرهای فارس و کازرون مشهور بود. بدینروی، صنعت نساجی از صنایع دیگر بیشتر ترقی کرده بود. قالیهای پشمی و ابریشمی در شهرهای فارس، خوزستان و خراسان بافته میشد.
از میان صنایع دیگر، کاشیسازی و تولید ظروف سفالی، بهویژه در کاشان و ری، ترقی بسیاری کرده بود. بلورسازی و شیشهگری در نواحی گوناگون ایران، مانند خراسان شهرت داشت. فلزکاری، قلمزنی و تولید مصنوعات زیبای مسی، برنجی، نقرهای و طلایی در شهرهای ایران و عراق رواج داشت. مصنوعات آهنی در شهرهای فارس و شمشیرسازی، بهویژه در بغداد، رواج داشت. در شیراز و دیگر شهرهای فارس، روغن گلهای گوناگون و عطریات برای صادرات تهیه میشد. کار استخراج معادن نیز در این دوره بالا گرفت. از آنها نقره، آهن، طلا، مس، نفت، قلع، سرب، گوگرد، لعل و فیروزه استخراج میشد.
3- اصناف و پیشهوران
کتاب تاریخ قم در این قرن، به دو شغل «ضرابی» و «صرافی» در میان اهالی قم که اکثریت ساکنان آن را شیعیان تشکیل میدادند، اشاره کرده، میگوید: این دو شغل در میان خانوادهها موروثی بوده. نیشابور نیز با داشتن جمعیت شیعه فراوان، دارای بازارهای بزرگ و کوچکی بود که در آن کاروانسراها و میهمانسراهایی بنا شده و تجار در آنها به دادوستد مشغول بودند. در سراهای این بازارها، کارگران و ارباب صنایع دکانهایی داشتند که به رستههای گوناگون پیشهوران مانند رسته کلاهدوزان، کفشگران، خزفروشان، ریسندگان و بزازان تعلق داشت. اجداد آل بویه، که از خاندانهای شیعه قرن چهارم بودند، به نقل خودشان، ماهیگیر بودند. خود معزالدوله پیش از حکومت هیزمشکن بود. در مناطق شیعهنشین بغداد در این دوره، از مشاغلی مانند کتابفروشی، شمشیرسازی، مسگری و تجارت نام برده میشود.
4- تجارت
تجارت و درآمد مردم در دوره عضدالدوله به سبب جلوگیری وی از خرجهای غیرلازم و امنیت فوقالعادهای که در راهها بهوجود آمده بود، افزایش یافت. تجارت بردگان در این قرن، از رشتههای مهم تجاری در ایران بود. آنها را از کشورهای اروپای شرقی، هندوستان و آفریقا وارد میکردند. در قرن چهارم، بغداد در غرب جهان اسلام، بار اصلی تجارت سرزمینهای شرقی را به دوش میکشید. در این دوره، تجارت و بازرگانی دریایی به شدت رواج یافت و دریانوردان بزرگی مانند ابن کهلان و ابن شادان از ناخدایان معروف سیراف بودند که در دفاتر تجاری آن مهمترین معاملات بازرگانی آن عصر صورت میگرفت. روی کشتیها عدهای منجم با وسایل و آلات دقیق به مراقبت و هدایت کشتی مشغول بودند. در این دوره، به سبب تسلط آلبویه بر نواحی مرکزی و جنوبی ایران، تجارت، بهویژه در شهرها و بنادر خوزستان، رونق گرفت. سفرنامهنویسان مسلمان، از جمله ناصرخسرو در آثار خود، به این رونق اشاره کردهاند.
- به نقل از مقاله «مشاغل و مناصب شیعیان در قرنهای سوم تا ششم هجری قمری»، دوره 13، شماره 49، تابستان 1394، نوشته مرضیه پروندی، حدیث جهانگیریان.
ارسال نظر