گزارشی از همایش «پانصد و پانزده سال روابط تاریخی و نمایشگاه اسناد ایران و روسیه»
باز تعریف یک تصویر مبهم
دنیای اقتصاد: روز دوشنبه ۱۱ بهمن ماه مرکز آموزشها و پژوهشهای بینالمللی وزارت امور خارجه با همکاری اداره اسناد و تاریخ دیپلماسی این وزارتخانه همایش «پانصد و پانزده سال روابط تاریخی و نمایشگاه اسناد ایران و روسیه» را برگزار کردند. این همایش با حضور شخصیتهای برجسته سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی ایران و روسیه و در حضور پژوهشگران و علاقهمندان برگزار شد. دکتر صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر سنایی سفیر ایران در روسیه، لوران جاگاریان سفیر روسیه در ایران، رئیس آرشیو فدرال روسیه و جمعی دیگر از دانشگاهیان دو کشور از جمله شخصیتهای برجسته حاضر در این همایش بودند.
دنیای اقتصاد: روز دوشنبه ۱۱ بهمن ماه مرکز آموزشها و پژوهشهای بینالمللی وزارت امور خارجه با همکاری اداره اسناد و تاریخ دیپلماسی این وزارتخانه همایش «پانصد و پانزده سال روابط تاریخی و نمایشگاه اسناد ایران و روسیه» را برگزار کردند. این همایش با حضور شخصیتهای برجسته سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی ایران و روسیه و در حضور پژوهشگران و علاقهمندان برگزار شد. دکتر صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر سنایی سفیر ایران در روسیه، لوران جاگاریان سفیر روسیه در ایران، رئیس آرشیو فدرال روسیه و جمعی دیگر از دانشگاهیان دو کشور از جمله شخصیتهای برجسته حاضر در این همایش بودند. همچنین در حاشیه این برنامه نمایشگاهی از شماری سند تاریخی مربوط به روابط میان دو کشور عمدتا با محوریت موضوعات سیاسی و اقتصادی برپا بود.
همایش با پیام وزرای خارجه دو کشور کار خود را آغاز کرد. محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه کشورمان در پیام خود ضمن ارزشمند خواندن برگزاری چنین نشستهایی به پیشینه تاریخی دو کشور و غنای آنان در عرصه ادبی اشاره و بیان کرده بود که امروزه کمتر کشورهایی در جهان وجود دارند که سابقه روابط آنها به پنج قرن برسد. وی همکاری این دو کشور را موجب توسعه امنیت و ثبات در آسیای مرکزی و خاورمیانه خوانده بود و ابراز امیدواری کرده بود که این روابط در سایه اراده مسوولان دو کشور و پیشینه تاریخی آن گسترشی روزافزون داشته باشد. وی برگزاری چنین همایشهایی را موجب بهبود تصویر دو کشور و گسترش پیوندهای فرهنگی و مردمی میان آنها دانسته بود. ظریف در این پیام همچنین مراودات مستمر میان نخبگان و صاحبنظران علمی و فرهنگی را موجب توسعه روابط سیاسی و تجاری دانست. سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه نیز با خطاب قرار دادن ایران بهعنوان همسایه مهربان و شریک دیرین، اساس روابط دو کشور را بر اصول برابر و حقوق، احترام متقابل، دوستی و اعتماد متکی دانسته و آن را ارج نهاده بود و به علاوه هرگونه توسعه پیشرونده در زمینه همکاریهای دوجانبه را مورد تاکید قرار داده بود. وی همچنین به همکاریهای دوجانبه در زمینه مبارزه با تروریسم و افراطیگری و حل سیاسی و دیپلماتیک وضعیت سوریه نیز اشاره کرده بود. پس از قرائت پیام وزرای خارجه، پنل افتتاحیه با سخنرانی دکتر پاکدامن دبیر همایش، آرتیزوف، رئیس آرشیو فدرال روسیه و دکتر سنایی سفیر ایران در روسیه ادامه یافت. پیشتر قرار بود دکتر صالحیامیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دیگر سخنران مراسم افتتاحیه باشد که به دلایلی سخنرانی ایشان به بعد از ظهر منتقل شد. همایش در قالب پنلهای مختلف علمی در باب روابط سیاسی، اقتصادی و تاریخی میان ایران و روسیه به کار خود ادامه داد.
در پنل تاریخ پژوهشگران، استادان دانشگاه و کارشناسان مختلفی به طرح ایدهها و نظرات خود در رابطه با تاریخ روابط دو کشور و ارائه مقالات پرداختند. سخنران نخست این پنل دکتر علی بهرامیان پژوهشگر تاریخ ایران و اسلام در سدههای میانه و کارشناس نسخ خطی بود. وی گزارشی از مقاله خود با عنوان «روس و روسیه در مآخذ سدههای نخست هجری قمری» را ارائه داد. بهرامیان در این مقاله با بررسی آثار مورخان و جغرافیدانان مسلمانی که در کتب خود در رابطه با روسیه مطالبی را نگاشتهاند از جمله ابنخردادبه، ابنرسته، ابنفضلان، مسعودی، محمد بن عبدالملک همدانی، ابنندیم و استخری کوشیده بود تا روسیه را در دیدگاه تاریخی مسلمانان ردیابی کند و این شناخت را بیش از هرچیز مرهون فعالیتهای تجاری در منطقه دانست که سابقه آن به حدود ۱۲ قرن میرسد.
سخنران دوم این پنل دکتر کریشینکوف، رئیس آرشیو قدیمی روسیه بود. وی ضمن تاکید بر اهمیت آرشیو اسناد فدرال روسیه به دلیل اهمیت و قدمت، سخنان خود را در ارتباط با «روابط سیاسی و تجاری ایران و روسیه در اخبار اولیه در اسناد آرشیو روسیه» بیان کرد. او اشاره کرد که اسناد موجود در این آرشیو مربوط به دوران ۱۵۰۳ تا ۱۷۱۲ است. به عقیده وی آنچه باعث تقریب روابط ایران با روسیه در اواخر قرن ۱۵ و اوایل قرن ۱۶ شد، پدید آمدن تهدیدی مشترک به نام امپراتوری عثمانی بود. البته در این میان عثمانی چندان مایل به بهبود روابط میان دو کشور نبود و آن را تهدیدی برای خود به حساب میآورد. در این رابطه او روابط تجاری بین دو کشور را نیز بسیار حائز اهمیت دانست، چرا که روابط تجاری حتی قبل از روابط سیاسی میان آنها در جریان بوده است و در برخی از موارد ماموران دیپلماتیک نیز به تبادل کالا اقدام میکردند. او تاریخ شکلگیری روابط رسمی میان دو کشور را سال ۱۵۸۸ دانست که براساس صندوق ۷۷ که بخشی از آرشیو روسیه است میتوان حجم زیادی از مکاتبات و تبادلات میان ایران و روسیه را از این زمان به بعد دنبال کرد. وی در پایان محققان را برای آشنایی بیشتر با تاریخ دو کشور به آرشیو اسناد روسیه ارجاع داد.
دکتر گودرز رشتیانی، پژوهشگر در حوزه تاریخ اوراسیای مرکزی و متخصص اسناد تاریخی و نسخ خطی سخنران بعدی پنل بود. عنوان سخنرانی وی «بررسی روابط ایران و روسیه در قرن هجدهم» بود. وی برخلاف نظر دکتر کریشینکوف سرآغاز رسمی روابط سیاسی دو کشور را در دوران اوزون حسن آققویونلو دانست که طی آن اولین سفیر روسیه در زمان ایوان کبیر به همراه هیات ونیزی وارد تبریز شد. رشتیانی اشاره کرد که گسترش بیشتر این روابط مربوط به اوایل دوره صفویه بوده است که با اضمحلال این دولت و روی کار آمدن پطرکبیر در روسیه تحولی قابل ملاحظه در روابط دو کشور ایجاد میشود و روسها دست بالاتر را برای تاثیرگذاری در معادلات ایران پیدا کردند و این شرایط تا دوره قاجاریه (به استثنای زمان نادرشاه) ادامه مییابد. در این راستا او به لشکرکشی پطر به سواحل دریای خزر و دخالت در امور ایران به بهانه حمایت از مسیحیان اشاره کرد. وی مساله خود را در این مقاله تجزیه و تحلیل ساختار و ویژگیهای حاکم بر مناسبات ایران و روسیه در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در دوره زمانی سقوط اصفهان تا روی کار آمدن قاجاریه و بررسی تفاوتهای این روابط با دوران پیشین و واکاوی اقدامات دولت روسیه در مناطق تحت حاکمیت ایران در این زمان دانست و اشاره کرد که در این راستا کوشیده است تا تحولات داخلی هر کشور، نقش اقلیتهای قومی و خانات محلی و چگونگی تاثیرگذاری شرایط منطقهای و بینالمللی را در کیفیت این روابط مورد واکاوی قرار دهد.
رشتیانی به نام و اقدامات شماری از سفرای دو کشور نیز اشاره کرد و پارهای از آثار فعالیتهای آنان نظیر تلاش در بهبود روابط سیاسی و تجاری و انعقاد قراردادهای دوجانبه را برشمرد. سخنران چهارم پنل دکتر مارینا کامنووا پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی و دانشیار کرسی زبان خارجی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه دوستی ملل روسیه بود. او مقاله خود را در رابطه با «روابط فرهنگی ایران و روسیه در تاریخ معاصر» ارائه کرد. کامنووا گفت: «به عقیده برخی از محققان این روابط به دوره هخامنشیان میرسد، اما اغلب مورخان آغاز ملموس و تاثیرگذار این روابط را در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم در زمان حکومت قاجارها در ایران و رومانوفها در روسیه میدانند. در نیمه اول قرن هجدهم با توجه به لزوم توسعه روابط اقتصادی و دیپلماتیک با کشورهای همسایه بهویژه ایران، پطرکبیر پنج دانشآموز مدارس لاتین مسکو را برای یادگیری زبان فارسی به ایران اعزام کرد. در سال ۱۷۳۲ تدریس زبان فارسی در هیات امور خارجی روسیه دایر شد و کمی بعد در ۱۸۰۴ تدریس آن همراه برخی دیگر از زبانهای شرقی در اساسنامه دانشگاههای روسیه درج شد.» وی همچنین تاسیس مراکز ایرانشناسی در شهرهای روسیه، آشنایی با فرهنگ ایرانی از طریق هنر و سفرنامهها که حاوی اطلاعات در رابطه با مردمشناسی، شیوه زندگی، روحیات اخلاقی، موسیقی و... در ثلث اول قرن هفدهم بود، اهمیت زیادی در توسعه روابط فرهنگی دوجانبه داشت. کسانیکه این آثار را تولید میکردند یا بازرگان و دیپلمات بودند یا اعضای هیات عذرخواهی شاه ایران بودند که به مناسبت قتل گریبایدوف به روسیه اعزام شدند و خاطرات خود را در این سفر یادداشت کردند. همچنین ایرانیانی که از طریق روسیه به اروپا سفر کرده بودند نقش مهمی در آشنایی با فرهنگ ایرانیان در روسیه داشتند. به علاوه ترجمه بخشهایی از گلستان و بوستان سعدی به زبان روسی که اولین آثار ترجمه شده از زبان فارسی بودند هم اهمیت ویژهای در این راستا داشته است و به مرور دیگر آثار زبان فارسی همچون آثار نظامی، حافظ، جامی، فردوسی و انصاری نیز ترجمه شدند.
به موازات گسترش این ترجمهها به زبان فارسی با افزایش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین دو کشور در قرن نوزدهم بر علاقه خوانندگان ایرانی به زبان و ادبیات روسی نیز اضافه شد. اولین ترجمههای آثار ادبی روسی به زبان فارسی در اواخر قرن بیستم پدید آمدند که نمایشنامههایی از گریبایدوف و گوگول و همچنین داستانهای تولستوی از آن جملهاند. با وقوع رویدادهای تاریخساز مهم در دو کشور در اوایل قرن بیستم از جمله انقلاب مشروطه در ایران و انقلاب روسیه که با سقوط رژیم تزاری و تشکیل جمهوری جدید فدراتیو سوسیالیستی روسیه در عرصه بینالمللی همراه شد، شاهد تاثیر زیادی بر روابط فرهنگی دو کشور و تشکیل انجمنها و اتحادیههای دوستی میان آنها بودیم. همچنین با وقوع انقلاب اسلامی در ۱۹۷۹ و متعاقب آن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱ روابط فرهنگی دو کشور وارد دوران جدیدی شد که در قالب آن حوزه فرهنگ به یکی از اولویتها در روابط آنان مبدل شد و صدها سند همکاری و تفاهمنامه در این ارتباط تاکنون به امضای وزرای فرهنگ دو کشور رسیده است. دکتر محمدعلی کاظمبیگی، سخنران پنجم پنل بود. او که فارغالتحصیل تاریخ از دانشگاه لندن و عضو هیات علمی دانشگاه تهران است، سخنرانی خود را با عنوان «حمل و نقل دریایی و گسترش روابط تجاری ایران-روسیه در عصر قاجاریه» ارائه داد. دکتر کاظم بیگی با اشاره به اینکه ایرانیان به کشتیرانی در دریای مازندان علاقه نداشتند و از آن حمایتی نمیکردند گفت: اما کشتیرانی از دهه ۱۸۲۰ در دستور کار روسها قرار گرفته بود و در این راستا شرکتهای خصوصی کشتیرانی روسی از سوی دولت نیز حمایت میشد. وی افزود: روسها به دلیل روابط کاملهالوداد با غرب امتیازاتی برابر با کشورهای غربی از جمله انگلستان در ایران داشتند، اما آنها فعالیت و سرمایهگذاری بیشتری در ایران کردند و در قرن نوزدهم به تدریج موفق شدند تجارت را از دست رقبای غربی خود خارج کنند و این موفقیت روسها حاصل تلاشهایی از جمله توسعه کشتیرانی در دریای مازندران بود که در هیچ قراردادی نوشته نشده است. به عبارت دیگر روسیه هزینه و سرمایهگذاری کرد ولی معمولا کسی به این وجه از تلاشهای این کشور توجه نمیکند و افراد عمدتا گمرک ۵ درصد در عهدنامه ترکمنچای را میبینند.
دکتر ایرینا یوگیونا فئودورونا پژوهشگر ارشد مرکز مطالعه کشورهای خاور نزدیک و میانه انستیتوی شرق شناسی آکادمی علوم روسیه از دیگر سخنرانان این نشست بود که با موضوع «انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران و روابط ایران و روسیه» به ارائه دیدگاههای خود پرداخت. به عقیده وی این انقلاب در کنار انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه از مهمترین رویدادهای سده بیستم بود و ضمن اینکه بر توازن قوا در ساختار نظام بینالملل موثر بود، تاثیر مثبتی در روابط دو کشور نیز داشت. او به همکاری روسیه با ایران در زمان تحریمها و حمایت از این کشور در سطح بینالملل اشاره کرد و گفت روسیه به همکاری با ایران برای مقابله با جهان تکقطبی که غرب به دنبال آن بود، امیدوار است و حتی توانسته بارها از مداخله مستقیم غرب در ایران جلوگیری کند. وی همچنین به این امر اشاره کرد که پایه و اساس روابط ایران با روسیه روابط اقتصادی بوده است و ابراز امیدواری کرد که این روابط به سایر سطوح نیز سرایت کند. دکتر حسین زرینی آخرین سخنران این پنل بود. دکتر زرینی سابقه تدریس در دانشکده مطالعات جهان و همچنین دانشگاه الزهرا و بهشتی را دارد و تمرکز مطالعاتی او روی تاریخ صفوی، افشاریه، زندیه و تاریخ قفقاز است. او در سخنرانی خود کوشید تا به مکان تاریخی جبال البرز اشاره کند و نشان دهد البرز در حقیقت آن کوههایی نیست که ما امروزه در شمال ایران با این نام میشناسیم و براساس متون تاریخی و جغرافیایی رشته کوههای بزرگ قفقاز در مرز بین فدراسیون روسیه و کشورهای امروزی جمهوری آذربایجان و گرجستان بوده است.
این همایش بعد از ظهر نیز با پنلی در ارتباط با روابط دیپلماتیک و نقش زبان در روابط دو کشور با سخنرانی کارشناسان و متخصصان و مدیریت سفیر ایران در روسیه ادامه پیدا کرد. مراسم اختتامیه نیز با حضور و سخنرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر صالحی امیری برگزار شد. صالحی امیری در سخنان خود به روند شکلگیری این همایش و لزوم آن اشاره کرد. وی گفت: «با توجه به شکلگیری و تثبیت جمهوری مرکزی مقتدر در روسیه در نیمه دوم قرن پانزدهم از سوی ایوان کبیر و تشکیل دولت فراگیر در ایران ازسوی شاه اسماعیل یکم سرسلسله پادشاهان صفویه در آغاز سده شانزدهم و اهتمام دو دولت به برقراری مناسبات خارجی، تردیدی باقی نمیماند که دو دولت از همان آغاز با یکدیگر مراودات برقرار کردهاند. به این منظور عنوان پانصد و پانزده سال روابط تاریخی ایران و روسیه پیشنهاد شد که خوشبختانه مورد پذیرش دوستان روس ما قرار گرفت.
صالحیامیری همچنین اشاره کرد«گذشته روابط ایران و روسیه با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده است. تلخکامی معاهدات منعقده میان ایران و روسیه در عصر قاجار، در ذهن تاریخی جامعه ایرانی رسوب کرده، اما بر این باورم که فضای کنونی روسیه با گذشته بسیار متفاوت است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: نباید در قضاوتها و ارزیابیها، تغییرات شگرف در ساخت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روسیه را نادیده گرفت.» وی افزود: همایش حاضر فرصتی است که از نو به مناسبات دوکشور در بستر تحولات شگرف نظام بینالملل و روندهای گذار از این نظام نظر افکنیم. این کنفرانس زمینهای برای صاحبنظران و اندیشمندان ایرانی و روسی است تا با تعمقی عالمانه در تاریخ دو کشور، به بازخوانی جنبههای گوناگون روابط فیمابین بپردازند. برقراری همایشهایی از این دست در فضایی علمی و صمیمانه میتواند به نزدیکسازی نخبگان دو کشور کمک کند و در نهایت به درک متقابل و صحیح دو ملت نسبت به هم منجر شود. به گفته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در شرایطی که از یکسو غرب بنیانهای ارزشی دیگر جوامع را سخت مورد تهاجم قرار داده و از سوی دیگر افراطگرایی و تروریسم بنیان جوامع ما را با تهدیدهای جدی مواجه ساختهاست، توسعه روابط فرهنگی میان کشورهای حوزه اوراسیا بهویژه ایران و روسیه نیازی بدیهی و اجتناب ناپذیر است. میتوان با شناسایی، بازخوانی و معرفی ارزشهای فرهنگی مشترک، به توسعه مناسبات فرهنگی ملل منطقه و جهان کمک کرد. شناسایی و تمرکز بر اشتراکات ارزشی و فرهنگی ایران و روسیه، به درک صحیح و متقابل از یکدیگر کمک کرده و بستری را برای توسعه همکاری در سایر حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فراهم خواهد ساخت. خوشبختانه مناسبات بسیار نزدیک میان دوکشور در شرایط کنونی و وجود اراده و اهتمام لازم در مسوولان دوکشور، فرصت مناسبی را برای دستیابی به سطحی گسترده از روابط فرهنگی میان ایران و روسیه فراهم آورده است تا آنحد که بتوان آن را راهبردی تلقی کرد. صالحیامیری همچنین به ارائه پیشنهادی به مناسبت دویستمین سال ایرانشناسی در سنپترزبورگ اشاره کرد و گفت با توجه به این پیشنهاد میتوان نخستین کنگره ایران شناسی اوراسیا را در سال ٢٠١٨ برگزار کرد.
وی افزود: ما آماده ایم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران سهم خویش را در برپایی هرچه باشکوهتر این رویداد ایفا کنیم. پیشنهاد دیگر اینجانب برپایی نمایشگاه میراث مکتوب ایران و اسلام در موزه آرمیتاژ و برگزاری نمایشگاههای مشترک در تهران و سنپترزبورگ است. همکاران من آمادهاند تا با همکاری دیگر مراکز علمی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فراهمسازی مقدمات نمایشگاههای مذکور هرگونه مساعدت لازم را به عمل آورند. به علاوه او به لزوم استفاده محققان و مورخان دو کشور از آرشیوها و مراکز اسنادی اشاره کرد و آمادگی ایران را در این رابطه برای همکاری با پژوهشگران روس اعلام و ابراز امیدواری کرد که روسها نیز این مسیر را برای پژوهشگران ایرانی هموار کنند. وی در پایان به نقش مشترک دو کشور در مبارزه با تروریسم در منطقه اشاره و ابراز امیدواری کرد که روابط دو کشور با عبور از سطح روابط اقتصادی به روابط فرهنگی که پایدارترین نوع روابط است گذر کند تا از این طریق پایههای محکمتری برای ارتباطات موثرتر سیاسی نیز فراهم شود.
ارسال نظر