گری بکر، یک زندگی اثرگذار
گری بکر، اقتصاددان آمریکایی، دوم دسامبر سال ۲۰۱۴ در سن ۸۴ سالگی درگذشت. او در سال ۱۹۹۲ میلادی به خاطر «توسعه دامنه تحلیل اقتصاد خرد به طیف وسیعی از رفتار و تعاملات انسانی، شامل رفتار غیربازاری» برنده جایزه نوبل اقتصاد شد. بکر در حوزههای سرمایه انسانی، اقتصاد خانواده و تحلیل اقتصادی جرم، تبعیض، اعتیاد و جمعیت، مطالعه و تحقیق میکرد. لارس پیتر هانسن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۱۳، ضمن برشمردن ویژگیهای کار علمی بکر، میگوید: «گری بکر، رهبری روشنفکر و استثنایی بود. تحقیقات راهگشای او به لحاظ وسعت، اهمیت و خلاقیت قابلتوجه بود.
گری بکر، اقتصاددان آمریکایی، دوم دسامبر سال ۲۰۱۴ در سن ۸۴ سالگی درگذشت. او در سال ۱۹۹۲ میلادی به خاطر «توسعه دامنه تحلیل اقتصاد خرد به طیف وسیعی از رفتار و تعاملات انسانی، شامل رفتار غیربازاری» برنده جایزه نوبل اقتصاد شد. بکر در حوزههای سرمایه انسانی، اقتصاد خانواده و تحلیل اقتصادی جرم، تبعیض، اعتیاد و جمعیت، مطالعه و تحقیق میکرد. لارس پیتر هانسن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۱۳، ضمن برشمردن ویژگیهای کار علمی بکر، میگوید: «گری بکر، رهبری روشنفکر و استثنایی بود. تحقیقات راهگشای او به لحاظ وسعت، اهمیت و خلاقیت قابلتوجه بود. برای سالهای سال، او با داشتن دیدگاهها و تحلیلهای نافذی که بر چالشهای مهم اقتصادی و اجتماعی متمرکز بود، بهعنوان شاخصه علم اقتصاد در دانشگاه شیکاگو محسوب میشد. خدمات او به دانشگاه شیکاگو و علم اقتصاد دانشگاه شیکاگو، حقیقتا منحصربهفرد است.» گری بکر دو سال پیش از مرگش در گفتوگو با مسعود نیلی به برخی پرسشها درباره اقتصاد ایران پاسخ داد و صریحا مخالفت خود را با تحریمها بیان کرد. بخشی از آن گفتوگو به شرح زیر است:
آقای پروفسور بکر، واقعیت این است که تحریمهای ایالاتمتحده آمریکا فشار زیادی به مردم ایران وارد کرده و اگر بخواهیم واقعبینانه صحبت کنیم، باید بگوییم فشار این تحریمها روی شانه مردم است. تحریمها در حالحاضر مردم را در زمینه مواد غذایی، تهیه دارو و... با مشکل مواجه کرده است، بنابراین میتوانیم بگوییم که تحریمهای بینالمللی تنها به افراد عادی آسیب میزند و لزوما نمیتواند هیچیک از تصمیمات سیاسی دولت را تغییر دهد. نظر شما در مورد این تحریمها چیست؟
بهطور کلی، من با کاربرد ابزارهای تحریمی علیه کشورها مخالف بودهام و همانطور که میدانید ایران مهمترین کشوری است که تحتتاثیر تحریمها قرار گرفته و شرایط خوبی ندارد. من مخالف تحریمها هستم چون فکر میکنم اینگونه سیاستها اساسا به افراد فقیر و طبقات متوسط رو به پایین آسیب میرساند و این طبقات، راهبر سیاست نیستند. این نقد را خیلی از اقتصاددانان آمریکایی دارند اما دولتها زمانی که از نظر سیاسی به جمعبندی میرسند، معمولا به نظر کارشناسان کمتر اهمیت میدهند. از آنسو تحریمها بهعنوان مهمترین مساله حالحاضر اقتصاد ایران، چالش خوبی است برای اقتصاددانان ایرانی تا این واقعیت را بسنجند که اگر تحریمها برداشته شوند، درآمد در ایران به چه میزان میرسد. من پاسخ این سوال را نمیدانم اما فکر میکنم رسیدن به پاسخ این چالش، خیلی مهم باشد. البته نمیدانم چگونه باید از تحریمها دوری کرد و تنها میدانم که تحریمها بهخصوص به طبقات متوسط و پایین آسیب میرسانند و این اثر عادی تحریمهاست. به باور من، این آسیب همانطور که شما اشاره کردید بهویژه در مساله دارو، در حال رخ دادن است اما نظری درباره اینکه تاثیر تحریمها بر رفتار سیاسی دولت ایران چه خواهد بود، ندارم.
آمریکا و تعدادی از کشورهای غربی، از ابزار تحریم و فشار اقتصادی علیه ایران استفاده میکنند تا از طریق آن دیدگاههای خود را به کرسی بنشانند. این رویه قابلقبولی نیست. این کشورها در حالی از حقوق بشر صحبت میکنند که سیاستهایشان سبب نقض و خدشهدار شدن حقوق مردم ایران میشود. اتخاذ تحریمهای سنگین اقتصادی با معیارهای حقوق بشری مطرح شده از سوی غرب، همخوانی ندارد. نظر شما در این مورد چیست؟
بله، من در این مورد زیاد فکر میکنم. موضوع از این قرار است که بقیه کشورهای جهان نسبت به تولید احتمالی سلاحهای اتمی از سوی ایران نگران هستند. این در حالی است که انرژی اتمی باید برای مقاصد صلحآمیز استفاده شود و حق همه کشورها است که آن را داشته باشند. سخنان من اما از روی آگاهی کامل نیست، چون در مورد اهداف فعالیتهای ایران اطلاعات کاملی ندارم و صرفا نظرات شخصی خودم را با توجه به آنچه میدانم، بیان میکنم. پرسش این است که آیا این نگرانیها میتواند مجوزی برای اعمال تحریمهای سخت اقتصادی باشد؟ تحریمهایی که به بسیاری از مردم در ایران آسیب میرساند. آن هم مردمی که در مقابل سیاستهای دولت، کاری از دستشان برنمیآید، حال این سیاستهای دولتی هر چه که میخواهد باشد، باشد.
بنابراین، به نظر من قضیه تحریمها یک کشمکش بین دولتها محسوب میشود و باید با ابزارهای سیاسی حل شود. روی هم رفته، اعتقاد شخصی من این است که تحریمها مغایر بازار آزاد، تجارت آزاد و آزادی انتخاب است. حتی در مورد نتایجی که از تحریمها انتظار داریم، باید با دیده شک و تردید بنگریم. تحریمها ضمن اینکه اصل تجارت آزاد و اصول اقتصاد آزاد را نقض میکند، عواقب اجتماعی ناگواری هم دارد. مثلا نگرانیهایی در مورد تشدید تبعیض در کشورهایی که مورد تحریم قرار گرفتهاند. همیشه به این موضوع فکر میکنم که آیا سیاستمداران و مدافعان ایده تحریم میدانند چه میکنند؟ در صورتی که تحریمها وضع زندگی مردم یک کشور را تحتتاثیر قرار دهد و بهطور مثال بیماران را در وضعیت دشواری برای تهیه دارو قرار دهد، آیا اهداف تحریمکنندگان را تامین میکند؟ تمام آنچه گفتم به منزله این است که من نسبت به استفاده از تحریم در برابر کشورها موضع دارم و در مورد آن نگرانم.
ارسال نظر