بررسی وضعیت آب در تهران از دوره قاجار تا امروز
کابوس همیشگی
سمیرا قاسمی
در تهران قدیم افرادی بودند که کسب و کارشان بهطور مستقیم در پیوند با آب بود. از آن جمله میتوان به سقاها، میرابها و دلاکها اشاره کرد. سقایی در گذشته از مشاغل سطح پایین جامعه بود. سقاها از پوست گوسفند، مشکی درست و درون آن را از آب پر میکردند و برای فروش آن را به در خانهها و مغازهها میبردند. سقاخانه آبگاهی بود که در آن جام و پیالهای قرار میدادند و تشنگان میتوانستند از آب آن بیاشامند. در سقاخانه پولی بابت آب دریافت نمیشد و این کار از جمله کارهای خیر به شمار میرفته است.
سمیرا قاسمی
در تهران قدیم افرادی بودند که کسب و کارشان بهطور مستقیم در پیوند با آب بود. از آن جمله میتوان به سقاها، میرابها و دلاکها اشاره کرد. سقایی در گذشته از مشاغل سطح پایین جامعه بود. سقاها از پوست گوسفند، مشکی درست و درون آن را از آب پر میکردند و برای فروش آن را به در خانهها و مغازهها میبردند. سقاخانه آبگاهی بود که در آن جام و پیالهای قرار میدادند و تشنگان میتوانستند از آب آن بیاشامند. در سقاخانه پولی بابت آب دریافت نمیشد و این کار از جمله کارهای خیر به شمار میرفته است. در گذشته میرآبها وظیفه تقسیم آب در کشاورزی را بر عهده داشتند. ماموران حکومتی در تهران به این نتیجه رسیدند که برای جلوگیری از نزاع و درگیری بهتر است از میرآبها استفاده کنند. میرآب محله از افراد خوشنام بود اما گاهی هم میرآبها در تقسیم آب بیانصافی میکردند. مثلا آب را هنگام شب که آلودگی کمتری داشت روی برخی از خانهها باز میکردند. اشیایی که همیشه یک میراب به همراه داشت، یک فانوس و یک لنگ قرمز بود. تنها کسی که اجازه بازکردن یا بستن آب به خانه مردم را داشت همین میرآب بود. بنابراین میتوان وظیفه آب را در این موارد خلاصه کرد: ۱) تقسیم عادلانه آب، ۲) حل مناقشات محلهای، ۳) حضور در خلوت و اندرونی خانهها، در مجموع میتوان گفت که نقش میرآبها مثبت و مثمرثمر بوده است.
دلاکها افرادی بودند که در حمامها اصطلاحا به «مشت و مال» دادن مشتریان یا حجامت آنها مشغول بودند. در گذشته انگیزه اصلی مردم برای رفتن به حمام بجا آوردن تکلیف شرعی بود. حمامهای تهران قدیم دارای خزینه بودند. در بررسی آب، بهعنوان یکی از عناصر بسیار مهم طبیعی ما با دو لایه روبهرو هستیم. نخست لایه زیستی که همان تامین نیازهای ضروری انسان از طریق آب، مانند خورد و خوراک و بهداشت است. در سطح دیگر ما با لایهای فرهنگی روبهرو هستیم. در تهران آب به دستهای از گروههای اجتماعی شکل میدهد؛ برای نمونه گروهی از خیرین که در طول تاریخ تکامل تهران، سقاخانهها، آبانبارها، قنوات، چاهها و نهرهای آب را به خرج و بعضا به دست خود ایجاد کردهاند. براساس اندیشه تامسهابز، تنها «محرک» آدمی، منافع شخصی اوست. لیکن به نظر میرسد که انسان علاوه بر اینکه تمایلات سودجویانه و منفعتگرا دارد، غرایز نوع دوستانهای دارد که بر مبنای دوست داشتن اجتماع استوار است. همچنین آب در تهران موجب شکلگیری تقسیم کار اجتماعی هم شده است.
این تقسیم کار اجتماعی از طریق ایجاد مشاغل تازه مرتبط با سازههای آبی است. در تهران شغل میرآبها و تقسیم آبی که توسط آنها و سقاها و... انجام میشد. با تقسیم کار اجتماعی میان اعضای یک جامعه، پیوندها و همبستگیهایی میان آنها شکل میگیرد، درست همانطور که حیات یک جاندار از همبستگی میان اندام آن ممکن میگردد. از دیگر نتایج لایه فرهنگی مرتبط با آب میتوان به شکلگیری آداب و سنن، قوانین مدنی و حقوقی، اصطلاحات و واژگان نوین، احکام شرعی، اصول بهداشتی و... را که همگی بر اصل ارتباط و سازش میان انسانها استوار است نام برد. بنابراین آب مانند سکهای طلا در یکسو برطرف کردن نیازهای اولیه انسانها را موجب میشود و در سوی دیگر خود شکلدهنده مجموعهای از کنشهای اجتماعی و فرهنگی میشود. از سوی دیگر در نظریه محیطشناسی ما با رابطه میان فرهنگ مادی و منابع طبیعی، الگوهای رفتاری و تکنولوژی یک فرهنگ و رابطه میان الگوهای رفتاری با سایر عناصر فرهنگی روبهرو هستیم.
اینکه چگونه فعالیتهایی که ساکنین تهران برای بهرهبرداری از منابع آب و بقا و تامین مایحتاج زندگی خود انجام میدادند منجر به ایجاد فرهنگ مادی شد؛ حمامها، ابزار شستشو، سقاخانهها، ابزار آنها و... همه نمونههایی از این فرهنگ مادی هستند که در رابطه با آب ساخته و استفاده شدند. برای استفاده از آب با ابزارهای موجود پارهای از الگوهای رفتاری شکل گرفت. برای نمونه در حمامهای قدیم تهران علاوه بر اینکه مردم در آنجا به شستوشوی خود مشغول میشدند به چپق کشیدن، کشتی گرفتن، گفتوگو با یکدیگر، نوشیدن شربت یا خوردن میوههایی مثل هندوانه، انار و... مشغول میشدند. جغرافیدانان و مورخان همواره تهران را منطقهای کم آب دانستهاند. در تهران نیز مانند سایر مناطق ایران دوگونه منبع آبی موجود بوده است. منابع آبی سطحالارضی و منابع آبی تحتالارضی: در تهران منابع آبی سطحالارضی عبارت بودند از چندین رودخانه از جمله: هبلهرود از فیروزکوه تا خوار. جاجرود که به رود دماوند میپیوندد و از دماوند و بخشهای اطراف تا جلگه حاصلخیز ورامین ادامه مییابد. رود کرج که از درههای کندوان شروع و تا شهریار ادامه دارد. تعدادی رودخانه محلی منطقه شمیرانات که تا قسمتهای داخلی سرزمین ری ادامه مییابند.
منابع آبی تحتالارضی عبارت بودند از چشمهها، چاهها و قناتها که از آب آنها برای مصارف کشاورزی یا مصارف روزانه استفاده میشد و به واسطه آب انبارهای عمومی و خانگی و نیز سقاخانهها در معرض استفاده عموم قرار میگرفت. معروفترین چشمههای تهران عبارتند از: چشمه آبعلی، آب البرز، چشمه علی و برخی دیگر. از آغاز انتخاب تهران بهعنوان پایتخت و از آغاز پیدایش شهرنشینی در تهران و با گسترش شهرنشینی مساله تامین آب نیزبهعنوان یک مساله اساسی مطرح شد. تنها راهحل این مساله احداث قنوات بسیار بود. پیش از ورود آب رودخانه کرج به تهران، این شهر و ساکنان آن توسط تعدادی قنات که اکثرا وقفی بودهاند، سیراب میشده است. در محله و منطقه چندین قنات توسط افراد خیرخواه حفر میشده است. با بررسی تاریخچه حفر قنات در تهران و بانیان شاید بتوان معروفترین قنات تهران را «قنات حاج میرزا علیرضا» دانست که در سرچشمه از دوره فتحعلیشاه قاجار حفر شده است و تا سال ۱۳۶۲، به پر آب بودن آن اشاره شده است.
همچنین در تهران قدیم تعدادی آب انبار به دست بانیان خیر برای رفع نیاز مردم احداث میشده است. این آب انبارها که حجم زیادی از آب را در خود جای میداده است، در هنگام خشکسالی یا هنگامی که قنوات جوابگوی نیاز مردم نبودند بسیار پر فایده بودند. از مهمترین آب انبارهای تهران میتوان به «آب انبار سید اسماعیل» اشاره کرد، که به قول ناصر نجمی نخستین بار در دوران سلجوقیان و در زمان طغرل اول بنا شد. حفر قناتهای جدید در زمان محمدشاه قاجار و با صدر اعظمی میرزا آقاسی به اوج خود رسید. با توسعه شهر تهران نیاز به آب نیز هر چه بیشتر و بیشتر احساس میشده است. تا آنجا که ۶ رشته قنات زمان آقامحمدخان قاجار، در زمان میرزا آقاسی به ۴۰ رشته قنات رسید. در دوره وزارت حاجی میرزا آغاسی، با افزایش مشکلات ناشی از کمبود آب در پایتخت، وی به فکر انتقال آب به تهران از دو رودخانه کرج در غرب و جاجرود در شرق افتاد. او در این زمینه تلاشهایی انجام داد، تلاشهایی که تا زمان صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر نیز ادامه داشت. اما این تلاشها چندان کمکی به حل مساله نکرد.
در شماره ۱۰روزنامه وقایعاتفاقیه آمده است که پس از کشیده شدن نهری از رودخانه کرج، مردمی که تا به حال آب جاری در خانههای خود ندیده بودند و همیشه از آب سقاها و آب چاه استفاده میکردند حوضهای خود را از آب پر کردند. مسعود نوربخش چنین استنباط میکند که ظاهرا نهری را که به فرمان حاج میرزا آقاسی برای انتقال آب رودخانه کرج به تهران ایجاد کرده بودند چندان مثمرثمر واقع نشده و کم آبی در تهران به قوت خود باقی مانده بود. سرانجام میرزا تقی خان امیرکبیر دستور میدهد که در ابتدای امر نهر را مرمت کنند. در کتاب «سرگذشت تهران» آمده است که در دوره صدارت امیرکبیر، رودخانه کرج ۸۴ سهم شد و ۹ سهم از این آب به تهران تعلق یافت. مشکل کمآبی و آبهای آلوده تهران تا دوره قاجار به قوت خود باقی بود. یکی از راهحلهایی که پیرامون موضوع آب از جانب کنت دومونت فرت به ناصرالدین شاه پیشنهاد شد، انتقال آب رودخانه لار به تهران بود. این راهحل مورد پسند ناصرالدین شاه قرار گرفت و او هم از فرت خواست تا بررسیهای لازم را انجام دهد. به نظر نوربخش از آنجا که این پروژه در آخرین سال خدمت رژی کنت (رئیس نظمیه) پیشنهاد شده بنابراین وی زمان کافی برای توجیه عامه مردم نداشته است، بنابراین به دلیل عدم استقبال مردم این طرح به انجام نرسید. در دوره سلطنت رضاخان، مساله «آب لولهکشی» مطرح شد.
اما مقدمات لولهکشی در سال ۱۳۲۶ ش انجام پذیرفت. دو سال بعد از آغاز مقدمات کار، مجوز قانونی لولهکشی آب صادر شد و به این ترتیب از بهمن ماه ۱۳۲۹ ش لولهکشی آب آغاز شد. در زمان نخستوزیری مصدق پیشرفتهایی در این کار حاصل شد. پنج سال بعد و در سال ۱۳۳۴ ش، مرحله نخست بهرهبرداری از این طرح آغاز شد. در سال ۱۳۳۸ ش، مرحله دوم انجام شد و به این ترتیب از آغاز دهه چهل، لولهکشی آب تهران که آب مورد نیاز خود را از دو رودخانه کرج و جاجرود و برخی قناتها و چاههای عمیق تامین میکرد، توسعه یافت. از بهمن ماه ۱۳۲۹ ش لولهکشی آب در تهران آغاز شد. این امر از یک سوء مشکل بی آبی را در تهران از بین برد، اما از سوی دیگر شبکه سنتی توزیع آب از جمله قنوات نیز از بین رفت. سازههای آبی از جمله قنوات، مشکها، آب انبارها و غیره، نقش قابلتوجهی در شکلگیری تقسیم کار اجتماعی، مدنیت و توسعه شهر تهران ایفا کردند.
طبق سرشماری عمومی جمعیت در سال ۱۳۴۵ بالغ بر ۳۹ درصد از مردم کل ایران شهرنشین بودند، اما رفته رفته با سیاستهایی که دولت در پیش گرفته بود، بر تعداد شهرنشینان افزوده شد تا آنجا که در سال ۱۳۵۵، شهرنشینان ایران ۴۷ درصد از کل جمعیت را تشکیل میدادند. دو عامل اصلی در تغییر «سازمان اجتماعی و سیاسی روستاها» عبارت بودند از ۱) «اصلاحات ارضی» که در طی یک دهه یعنی از سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ در ایران اجرا شد ۲) «سیاست منفی»ای که رژیم پهلوی در مورد کشاورزی به کار بسته بود. در نتیجه اصلاحات ارضی، دهقانان کار روی مزارعی را که دیگر به آنها تعلق نداشت رها کرده و در نتیجه مزارع بایر و قناتهای آنها به حال خود باقی ماندند. از سوی دیگر لولهکشی آب در تهران، نیاز به استفاده از آب قنوات، چاهها، آب انبارها، حوضخانهها، چشمهها و سقاها را از میان برداشت. امروز در تهران دیگر اثری از سقاها وجود ندارد، آب انبارها برچیده شدهاند، حوضها خالی از آب ماندهاند و قنوات جز معدودی از آنها که هنوز پرآباند و آب آنها برای کشاورزی و آبیاری باغات استفاده میشود، یا خشک یا تبدیل به مخازن فاضلاب شدهاند.
منابع:
شکویی، حسین. ۱۳۵۰. جغرافیای شهری (بخش دوم)، انتشارات موسسه تحقیقات اجتماعی و علومانسانی
نوربخش، مسعود. ۱۳۸۱. تهران به روایت تاریخ، نشر علمی، مجلد اول و چهارم
شهری، جعفر.۱۳۷۱. طهران قدیم، ۵ مجلد، انتشارات معین
نجمی، ناصر. ۱۳۶۲. دارالخلافه تهران، نشر همگام
تکمیل همایون، ناصر. ۱۳۸۲. تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران
گوبلو، هانری.۱۳۷۱. قنات فنی برای دستیابی به آب، ترجمه دکتر محمدحسین پاپلی یزدی و ابوالحسن سرو قد مقدم، نشر معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، مشهد
اطلس ملی ایران «محیطزیست»، ۱۳۸۰، دستاندرکاران تهیه اطلس ملی ایران «محیطزیست»، مجلد ۱۶، نشر سازمان نقشهبرداری کشور
فکوهی، ناصر، ۱۳۸۶، انسانشناسی شهری، نشر نی
رنجبر، محمود، ستوده، هدایتالله، ۱۳۸۰، مردم شناسی فرهنگی با تکیه بر فرهنگ مردم ایران، انتشارات دانش آفرین
دی مور، جری، ۱۳۸۹، زندگی و اندیشه بزرگان انسانشناسی، ترجمه هاشم آقا بیگ پوری و جعفر احمدی، نشر جامعه شناسان
عباسی، اسماعیل، ۱۳۸۷، آبنامه تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی
شهیدی مازندرانی، حسین، ۱۳۸۳، سرگذشت تهران، نشر راه مانا
هوکارد، برنارد، ۱۳۸۸، تهران البرز، ترجمه سیروس سهامی، انتشارات محقق، انتشارات ترانه، مشهد
کرسون، آندره. ۱۳۴۳. فلاسفه بزرگ: اوگوست کنت، انتشارات بنگاه مطبوعاتی صفی علیشاه، ۱۱۲ ص
انصافپور، غلامرضا، ۱۳۵۲، دایره المعارف جامعهشناسی تاریخی ایران، تاریخ زندگی روستاییان و طبقات اجتماعی ایران از دوران ماقبل تاریخی تا پایان ساسانیان، شرکت سهامی انتشار.
- بخشی از یک مقاله به نقل از «انسان شناسی و فرهنگ.»
ارسال نظر