آغازگاه تاریخنگاری در قلمرو اسلام
دکتر صادق سجادی
ترکیب و تعبیر رایج تاریخنگاری اسلامی، لااقل وقتی درباره اصول و مبانی آن سخن میگوییم، تعبیری چندان دقیق نیست. آنچه زیر این عنوان قابل بحث و بررسی است «جریان تاریخنگاری در قلمرو اسلام» است که افزون بر منشأ و بعضی از اصول و مبانی، غالب مضامین و انواع آن هم ارتباط مستقیم با اسلام، بهعنوان دین ندارد اما یکی از مظاهر درخشان فرهنگ و تمدن عصر اسلامی است. چه از معدود رشتهای است که در عصر انحطاط نیز دچار رکود نشد و بخش بزرگی از تحقیقات تاریخی در سرزمینهای اسلامی از همین دوران پدید آمد.
دکتر صادق سجادی
ترکیب و تعبیر رایج تاریخنگاری اسلامی، لااقل وقتی درباره اصول و مبانی آن سخن میگوییم، تعبیری چندان دقیق نیست. آنچه زیر این عنوان قابل بحث و بررسی است «جریان تاریخنگاری در قلمرو اسلام» است که افزون بر منشأ و بعضی از اصول و مبانی، غالب مضامین و انواع آن هم ارتباط مستقیم با اسلام، بهعنوان دین ندارد اما یکی از مظاهر درخشان فرهنگ و تمدن عصر اسلامی است. چه از معدود رشتهای است که در عصر انحطاط نیز دچار رکود نشد و بخش بزرگی از تحقیقات تاریخی در سرزمینهای اسلامی از همین دوران پدید آمد. از نظر مضمون، تاریخنگاری عصر اسلامی، غیر از تاریخ سیاسی، پهنهای وسیع مشتمل بر تاریخ علوم و اخبار و احوال و آثار داشمندان رشتههای مختلف از محدثان و فقیهان و ادیبان تا پزشکان و فیلسوفان و ریاضیدانان را دربر میگیرد.
در واقع مورخان قلمرو اسلام تاریخ را چنان درازدامن گرفتهاند که توانستهاند بیشتر یا همه جنبههای فرهنگی را زیر آن عنوان مورد مطالعه قرار دهند. درباره تاریخنگاری عصر اسلامی، خاصه قرون نخستین آن، هنوز نکات مبهم و پیچیده و تاریک بسیار است. گرچه انبوه آثاری که مورخان مسلمان و غیرمسلمان در این پهنه پدید آوردهاند و جز آنچه اکنون در دست است نام و نشان بسیاری از آنها را در فهرستهای کهن یا مطاوی آثار مورخان و نویسندگان متاخرتر میتوان یافت، خود نمایانگر توجه کممانند به تاریخنگاری است اما ارائه طرحی جامع یا حتی نسبتا جامع از تاریخنگاری مشتمل بر تعاریف، منشأ، دیدگاهها، انگیزهها، فواید و اهداف، روشهای تاریخنگاری، شیوههای تدوین و تنظیم، تشخیص و تحدید مکاتب تاریخنگاری، انواع و مضامین آن و سرانجام تبیین حدود و کیفیت کوششهای مورخان عصر اسلامی که نظر به قدرت و وسعتش نگرشی جهانی به تاریخ داشتهاند، دشوار مینماید. حقیقت آن است که امروز بدون تحقیق و تدقیق و تحصیل اطلاعات وسیع درباره این مباحث، دعوی تحقیق در تاریخ اسلام نامعقول و نامقبول خواهد بود. چه بدون اینگونه تحقیقات پیشینی، نمیتوان منابع را به درستی ارزیابی کرد و روایاتش را به محک نقد زد، داستان را از تاریخ بازشناخت، انگیزههای تالیف و تدوین تاریخ را دریافت، وجههنظر مورخ را درک کرد و تاثیر عواملی چون دین و فرقهگرایی مذهبی و کلامی و گرایشهای قومی و قبیلهای و اوضاع و الزامات سیاسی و اجتماعی را در حوادث و تحولات تاریخی نشان داد.
بخشی از تحقیق درباره تاریخنگاری عصر اسلامی که غالبا مورد غفلت قرار گرفته است، باید به تحقیق در روششناسی تاریخ، تبیین کوشش مورخان برای یافتن قوانین تاریخ و ظهور و سقوط تمدنها، بحث در آغاز و انجام یا غایت حرکت تاریخ، تحقیق در معانی اصطلاحی تاریخ، انگیزهها و اهداف مورخ و فوایدی که از نگارش تاریخ متصور بود و دهها مبحث فرعیتر آن، یعنی فلسفه تاریخ اختصاص یابد. تحقیق در منشأ و انگیزههای تحقیق و تدوین تاریخی، همچون تاثیر آثار و پیشینه تواریخ و تاریخنگاری ایرانی و یونانی-بیزانسی و عربی و مسیحی و یهودی و سرانجام قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم(ص) بر تاریخنگاری در قلمرو اسلام، به مثابه مقدمهای بر ظهور و شکلگیری تاریخنگاری در این پهنه باید تلقی شود. شناخت پدیده اسناد، و روش تدوین روایات و اخبار تاریخی مستند به راوی که آن را روش روایی در تاریخنگاری مینامیم و نخستین نگاشتههای تاریخ به این روش تدوین میشد و نیز روشهای متاخر ترکیبی و تحلیلی، از مهمترین مباحث در تاریخنگاری در قلمرو اسلام است. تحقیق در مکتبهای تاریخنگاری پیشینه این فن را در عرصه حدیثنگاری و مقام نخستین راویان اخبار حیات پیامبر اکرم(ص) را در تکامل تاریخنگاری نشان میدهد و به محقق امروز نشان میدهد که چگونه از قواعد تعادل و تراجیح در رد و قبول و التیام میان اخبار و روایات تاریخی، راویان و نوع خبر استفاده کند و در ارجاع به منابع و مصادر تقدم و تاخر آنها را بنا بر اعتبارات مختلف لحاظ کند.
اطلاع از شیوههای تدوین و تنظیم هم که نوع مواد تاریخی را تبیین میکند، محقق را در انتخاب و تحلیل روایت و گزارش تاریخی، خاصه آنجا که یک یا چند گزارش درباره یک حادثه تاریخی در منابع مبتنی بر شیوههای مختلف تدوین و تنظیم آمده است، سخت مددکار خواهد بود و سرانجام انواع تاریخنگاری یعنی مضامین و گونههای اصلی در تدوین تاریخی که انبوهی مواد در قالب آثاری بس متنوع، چون سیر و مغازی، مقاتل و فتن و حروب، خراج و فتوح، تواریخ عمومی، تواریخ دودمانی، تک نگاریهای تاریخی، تواریخ محلی، انساب، طبقات(اعم از طبقات علمای دین و محدثان یا دانشمندان علوم فلسفی به تعبیر کهن)، آثار مربوط به وزارت و دیوانسالاری، فرهنگنامههای تاریخی، منابع مربوط به فرق و مذاهب و اصحاب آنها، منابع ادبی و تاریخ ادب و بسیاری دیگر را دربر میگیرد، پهنه بیمانند تاریخنگاری در قلمرو اسلام را به خوبی مینمایاند و محقق تاریخ اسلام باید بر همه اینها احاطه یابد و از آنها در تحقیقات خود استفاده کند. خلاصه سخن آنکه تحقیق در تاریخنگاری عصر اسلامی و اطلاع از جنبهها و جلوههای آن، عرصهای درخشان برای شناخت فعالیتهای کممانند فکری و فرهنگی در سرزمینهای اسلامی روی محقق میگشاید.
ارسال نظر