جیکاک، مامور انگلیس
حبیب حیاری
دانشجوی دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
ﻣﺴﺘﺮ ﺟﯿﮑﺎﮎ (ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﺟﯿﮑﺎﮎ) ﺟﺎﺳﻮﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ و ماﻣﻮﺭ ﻭﯾﻠﯿﺎﻡ ناکس دﺍﺭﺳﯽ، (کاشف نفت مسجد سلیمان و اولین خریدار انحصاری نفت ایران در دوره قاجار با قرارداد ۹۹ ساله) سالها دﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮد. ﻭﯼ دﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻝ دﺭ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﯽﭘﺮدﺍﺯد ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﺁﻥ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ دﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻔﺖﺧﯿﺰ ﻣﺴﺠﺪﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺳﮑﻨﯽ ﻣﯽﮔﺰﯾﻨﺪ!
دﺭ ﻃﻮﻝ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﻮد دﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺎ ﻓﻨﻮﻥ ﺷﻌﺒﺪﻩﺑﺎﺯﯼ ﻭ ﺣﺮﺑﻪﻫﺎﯼ دﯾﮕﺮ، ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮدﻡ ﻣﺤﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﻌﻄﻮﻑ ﻣﯽدﺍﺭد ﻭ ﺧﻮد ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺷﯿﻌﻪ ﺟﺎ ﻣﯽﺯﻧﺪ.
حبیب حیاری
دانشجوی دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
ﻣﺴﺘﺮ ﺟﯿﮑﺎﮎ (ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﺟﯿﮑﺎﮎ) ﺟﺎﺳﻮﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ و ماﻣﻮﺭ ﻭﯾﻠﯿﺎﻡ ناکس دﺍﺭﺳﯽ، (کاشف نفت مسجد سلیمان و اولین خریدار انحصاری نفت ایران در دوره قاجار با قرارداد ۹۹ ساله) سالها دﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮد. ﻭﯼ دﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻝ دﺭ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﯽﭘﺮدﺍﺯد ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﺁﻥ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ دﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻔﺖﺧﯿﺰ ﻣﺴﺠﺪﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺳﮑﻨﯽ ﻣﯽﮔﺰﯾﻨﺪ!
دﺭ ﻃﻮﻝ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﻮد دﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺎ ﻓﻨﻮﻥ ﺷﻌﺒﺪﻩﺑﺎﺯﯼ ﻭ ﺣﺮﺑﻪﻫﺎﯼ دﯾﮕﺮ، ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮدﻡ ﻣﺤﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﻌﻄﻮﻑ ﻣﯽدﺍﺭد ﻭ ﺧﻮد ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺷﯿﻌﻪ ﺟﺎ ﻣﯽﺯﻧﺪ. ﺟﯿﮑﺎﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﻓﻘﻪ ﻣﯽﭘﺮدﺍﺯد ﻭ ﺑﻪ درجه ﺍﺟﺘﻬﺎد ﺭﺳﯿﺪﻩ ﻭ دﺭ ﻣﺴﺎﺟﺪ، بهعنوان ﭘﯿﺶﻧﻤﺎﺯ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ! ﺍﻭ ﮔﯿﻮﻩﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻋﺼﺎ ﺟﻔﺖ ﻣﯽﮐﺮد ﻭ ﺷﺎﯾﻊ ﮐﺮدﻩ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﺍﻭﺳﺖ. دﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ، ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ «ﺁﻫنرﺑﺎﻫﺎﯾﯽ دﺭ ﮔﯿﻮﻩﻫﺎﯾﻢ ﻗﺮﺍﺭ دﺍدﻩ ﺑﻮدﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻋﺼﺎ، ﮔﯿﻮﻩﻫﺎ ﺟﻔﺖ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ!»
ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺳﻮﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ، ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﻣﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ دﺭ ﺧﻮﺍﺏ دﯾﺪﻡ ﻭ ﺍﻭ دﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪﺍﻡ ﻧﻬﺎد ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮد: «ﺑﻪ ﻣﺮدﻡ ﺑﮕﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺎدﻩ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﻧﺠﺲ (ﻧﻔﺖ) دﻭﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪ.» اﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍدﻋﺎﯾﺶ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻭ ﻋﺒﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﻭ ﺍﺛﺮ ﺳﻔﯿﺪﯼ دﺳﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽدﻫﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺭﮐﯽ ﺑﺮ ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﻣﻦ ﺍز اوست. دﺭ ﮐﺘﺎﺑﺶ ﺗﺸﺮﯾﺢ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﮑﻪﺍﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﺍ به شکل دﺳﺖ ﺑﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪﺍﻡ ﻗﺮﺍﺭ دﺍدﻡ ﻭ آنقدر ﺯﯾﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ دﺍﻍ ﺟﻨﻮﺏ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﺏ ﺍﻃﺮﺍﻑ آﻥ ﮐﺎﻏﺬ ﺗﯿﺮﻩ ﺷﻮد ﻭ ﺍﺛﺮ دﺳﺖ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪﺍﻡ ﻧﻘﺶ ﺑﺒﻨﺪد! ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ، دﺭ بحث ﺑﺎ ﯾﮏ روحانی ﺷﯿﻌﻪ، ﻣﺪﻋﯽ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺭﯾﺶ دﺭﻭﻏﮕﻮ ﻣﯽﺷﻮد ﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎدﻩ ﺍﺯ ﺭﯾﺶ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺍﺯ ﻧﺦ ﻧﺴﻮﺯ، ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﺧﻮد ﺭﺍ
ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ!
ﺟﯿﮑﺎﮎ دﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ دﻫﻪ ۱۳۲۰ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ، ﻓﺮﻗﻪﺍﯼ ﺭﺍ دﺭ منطقه ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ، ﺑﻮﯾﺮﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﺠﺎد ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﻠﻮﻋﯿﺎﻥ ﯾﺎ ﺳﺮﻭﺷﯿﺎﻥ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ میشدند ﻭ ﺑﻪ فرارسیدن ﻗﺮﯾﺐﺍﻟﻮﻗﻮﻉ ﻇﻬﻮﺭ حضرت ﻣﻬﺪﯼ (ع) ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮدﻩﺍﻧﺪ. از دیگر حکایات جیکاک عصای معروف است که با او معجزه میکرد و وقتی آن را به بدن کسی میزد به او شوک عجیبی منتقل میشد! جیکاک مدعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلالزاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که به دلایل مختلف میخواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد، تخریب میکرد!
بعدها فاش شد که در عصای معجزه آسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچ چیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگونبختی میشده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها، دکمه وصل جریان را
فشار میداده!
در مجلسی حاضران را دروغگو معرفی کرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد، کبریتی روشن کرد و گفت: هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمیسوزاند! اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد سادهلوح حاضر را سوزاند! به آنها قبولاند که دروغ گفتهاند و البته بعدها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود. اقدام بعدی جیکاک پوشیدن لباس روحانیت و عمامهگذاری وی بود! جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا میکرد و آخرش هم روضه امام حسین(ع) میخواند و وسط روضه موقعی که همه داغ میشدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود میانداخت. (علاقه جیکاک به پارچه نسوز را بهیاد دارید!). عمامه نمیسوخت! و جیکاک آن را بهعنوان معجزه خود بیان میکرد و ادعای سید بودن میکرد! در ضمن او هیچکس را هم به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش میسوخت! از اینجا بود که او به «سید جیکاک»
معروف شد!
به هنگام ملی شدن صنعت نفت، جیکاک یا به قولی سید جیکاک با گشت و گذار میان عشایر بختیاری این شعار را به گویش بختیاری برای آنها طرح کرد:
«تو که مهر علی توی دلته/ نفت ملی سی چنته»
(تو که مهر علی را در دل داری برای چه بهدنبال ملی شدن نفت هستی!)
ﻣﻨﺎﺑﻊ:
۱- ﮔﺎﺭﺛﻮﯾﺖ، ﺭﺍﻑ. ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ، ﺗﺮﺟﻤﻪ: ﻣﻬﺮﺍﺏ ﺍﻣﯿﺮﯼ. ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﺳﻬﻨﺪ، ۱۳۷۳.
۲ - ﺯﺭﯾﻦﮐﻠﮏ، ﺑﻬﻨﺎﺯ. ﺍﺳﻨﺎدﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ (۱۳۲۰ - ۱۳۲۵ﻩ. ﺵ). ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﻨﺎد ﻭ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻣﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ۱۳۸۲.
ارسال نظر