خبرنگاری که میخواست در ایران راهآهن احداث کند(۵)
حمله به راهآهن و «رویتر»
اشاره:
در چهارمین قسمت این سلسله گزارشهای تاریخی برایتان نوشتم که سوگلی ناصرالدینشاه یعنی خانم «انیسالدوله» وقتی از همراهی در سفر تاریخی شاه بازمانده و از مسکو برگردانده شد، این موضوع برایش گران آمد و هنگامی که به تهران بازگشت، با تصور اینکه بازماندنش از سفر دسیسهای از سوی محمدحسینخان سپهسالار بوده است، توطئه برای برکناری او و بههم خوردن قرارداد احداث راهآهن با «رویتر» را در صدر امور خود قرار داد و با همکاری «فرهاد میرزا معتمدالدوله» نایبالسلطنه ناصرالدینشاه تلاش کرد که اوضاع چیدهشده برای احداث راهآهن را برهم زند که البته روسیه نیز در این میان نقش مهمی داشت.
اشاره:
در چهارمین قسمت این سلسله گزارشهای تاریخی برایتان نوشتم که سوگلی ناصرالدینشاه یعنی خانم «انیسالدوله» وقتی از همراهی در سفر تاریخی شاه بازمانده و از مسکو برگردانده شد، این موضوع برایش گران آمد و هنگامی که به تهران بازگشت، با تصور اینکه بازماندنش از سفر دسیسهای از سوی محمدحسینخان سپهسالار بوده است، توطئه برای برکناری او و بههم خوردن قرارداد احداث راهآهن با «رویتر» را در صدر امور خود قرار داد و با همکاری «فرهاد میرزا معتمدالدوله» نایبالسلطنه ناصرالدینشاه تلاش کرد که اوضاع چیدهشده برای احداث راهآهن را برهم زند که البته روسیه نیز در این میان نقش مهمی داشت.
همچنین یک هفته از ورود ناصرالدینشاه به مرز ایران و شهر بندرعباس نمیگذشت که حاجملاعلیکنی از روحانیون برجسته آن روزگار، نامهای مشروح به مخالفت با امتیازنامه رویتر به شاه نوشت که در آن تلویحا به میرزا حسینخان سپهسالار حمله شده بود و شاه را آنچنان تحتتاثیر قرار داد که شاه همانجا در بندر انزلی سپهسالار را از خدمت سپهسالاری عزل کرد و بدون او به تهران برگشت.
نامههای مشکوک علیه راهآهن
پس از آنکه ناصرالدینشاه از بندر انزلی به تهران وارد شد اشخاص مختلف در دیدارهای مکرر انتقاد از قرارنامه راهآهن را بهطور کتبی و شفاهی به او گوشزد کردند، از جمله این تذکرات و انتقادات کتبی، نامهای است که در آن ضررها و زیانهای امتیازنامه دادهشده به بارون رویتر ذکر شده است.
در کتاب «عصر بیخبری» از این نامه بهعنوان «یک نامه حائز اهمیت بسیار» سخن گفته شده است و نیز یادآوری شده است که این نامه به علت نداشتن مهر و امضای خاصی در زیر آن معلوم نیست از سوی چهکسی نوشته شده است، اما تحلیلگران وقایع مربوط به این موضوع حکایت میکنند که احتمالا این نامه را «اعتماد السلطنه» نوشته شده است که گویا با میرزاحسینخان سپهسالار میانه خوبی نداشته است و در آن وقت رئیس «دارالطباعه» (چاپخانه) بوده است و شخصی به نام «میرزا هارطون» نیز در آن وقت مترجم ویژه «دارالطباعه» بوده است. آنچه مسلم است این نامه در سوم شعبان 1290 (سه روز پس از ورود شاه به تهران) در اختیار ناصرالدینشاه گذاشته شده است و اما این نامه مهم:
اماها ... و اگرهای قرارداد رویتر
قربان خاکپای جواهرآسای همایونت شوم.
«مقرب الخاقان» منشی حضور همایون فرمایش جهان مطاع اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی روحنا فداه را با تلگراف به چاکران جان نثار ابلاغ کرده بود که سواد قرارنامه راهآهن را برای عرض حضور مراحم ظهور ملوکانه بفرستد.
چون در نسخه فارسی قرارنامه که میرزا ملکمخان به خط خویش نوشته است با نسخه فرانسه که از راه گیلان به توسط «مقربالخاقان» معاونالملک برای ثبت دفتر وزارت خارجه فرستاده بودند. این غلام فدوی به عالیجاه «میرزا هارطون» داده ترجمه کرد، در بعضی فقرات تفاوت و اختلاف داشت و همچنین در آخر نسخه فارسی پارهای منضمات و ملحقات بود که در نسخه خط فرانسه نبود، لهذا چاکر داده دو نسخه را نوشتند، جناب مستطاب معتمدالدوله با «لطفالله بیک» فرستادند، البته تا به حال از عرض پیشگاه مقدس اعلیحضرت شاهنشاهی روحناه فداه گذشته است.
و این معنی واضح و هویداست که راهآهن برای آبادی مملکت و رواج تجارت و زراعت و رونق کسب و حِرَف و منافع عامه اهالی ایران و صرفه و صلاح دولت و ملت خیلی خوب است و نیز دول و ملل متحابه (دوست و همپیمان) که خیرخواه دولت و ملت ایران هستند، پسندیده و مطبوع میباشد. ولی در چنین کارهایی که دایر به منافع عامه مردم و صلاح دولت و ملت و آبادی مملکت و رونق تجارت و زراعت و سایر کارهای عمده و معظم است، اگر از هر تبعه دولت و ملت مجالس شور و مشورت و صلاح و مصلحت میشد، جمیع معایب و محاسن این کارنمودها و دقتها و تحقیقات و همگی به اطلاع و استحضار میرسانیدند.
چرا بعد از اطلاع از عیوب آن که راجع به دولت و ملت دیدند محض غیرت دین و دولت به جنبش میآمدند. علاوهبر اینکه به همه مردم ایران معلوم شده است، جمیع فقرات این قرارنامه به صرفه و صلاح کمپانیها نوشته شده است. «شارژ دفر» (کاردار)دولت اطریش و مجارستان میگفت شنیدم دولت ایران میخواهد قرار راهآهن را بدهد چه قدرها دولت ما و سایر دولتهای خیرخواه مشعوف شدند، ولی بعد از دیدن قرارنامه و اطلاع از فقرات آن که دیدند، همگی صرفه و مصلحت با کمپانیها و در حقیقت با دولت انگلیس است، دولت ما و سایر دول نیکخواه را نهایت تاثر حاصل گشت که چقدر تنزل کرده است، معایب آن به مردم اثر کرده است و راجع به دولت و ملت میباشد از این قرار است:
معایب قرارداد رویتر
اول:
در فقره 4 و 15 (قرارنامه) البته اعلیحضرت شاهنشاهی روحناه فداه، غور فرمودند که در باب املاک و آبها بهطوری که نوشتهاند برای کسی ملک و زمین و آب نخواهد ماند و مثل حکایت هندوستان (خدا نکرده) خواهد شد.
ثانیا:
موافق فقره 6 (قرارنامه) عملهجات کمپانی (رویتر) از پرداخت هر نوع مالیات داخله معاف خواهند بود و موافق فقره 23 که کمپانی رویتر مختار است از خارجه هرچقدر عمله بیاورد و هر قدر هم از هر جای ایران خواسته باشد میتواند بگیرد. در این صورت اولا: از فرنگی ایران را پر میکند - ثانیا نه رعیت برای کسی میماند نه نوکر - ثالثا نه زراعت میماند نه تجارت برای اهالی ایران - رابعا برای دولت هم مالیات نمیماند؛ چراکه همگی عمله آنها میشوند و از همه چیز معاف هستند.
ثالثا:
موافق فقره 14 که اختیار جنگلها را به کمپانی (رویتر) دادهاند، مطلقا قید و شرطی برای مایحتاج ملت و دولت از قبیل زغال و هیزم و اسباب و ادوات تجاری و سایر در قرارنامه مندرج نکردهاند، کمپانی مختار است به هر قیمت بخواهد به خارجه بفروشد و به اهالی ایران تنگ بگیرد و همه را مستاصل نماید.
رابعا:
موافق فقره 11 که اختیار جمیع معادن و ممالک ایران را با کمپانی دادهاند باز مشروط ننمودند به جهت ضروریات و مایحتاج دولت و ملت از قبیل نمک که محتاج الیه عامه است و همچنین زغالسنگ و آهن و مس و سرب و سایر، کمپانی اختیار دارد به هر قیمت بفروشد و مردم را پریشان کند یا به داخله نفروشد و به خارجه بفروشد.
این معایب در دوازده بند شرح داده شده است که بقیه بندهایی که بر این قرارنامه گرفته شده است، در شماره آینده خواهد آمد.
ارسال نظر