دغدغه تامین مداخل و مخارج سلطنت
گروه تاریخ و اقتصاد: مداخل را نمیدانند از کجا باید (تامین) کرد. پانصد تومان مداخل یک سلطنت نیست. راهآهن و بستن سدها و احداث نهرها و ترقی دادن صنایع و آباد کردن این همه زمینهای بایر که به حساب نمیگنجد مداخل دولت است. پانصد تومان چه ارزشی دارد. راه مداخل، آنها است. از آنها کرورات میتوان نفع برد. هزار تومان خرج یک روز عزیزالسلطان است و همینطور خرج سایرین میشود. به هرجهت ساعت هفت خانه حضرت والا خدمت نواب علّیه رفتم، تهنیت عید را گفته، ساعت هشت منزل آمدم. چایی حاضر بود خوردم، بعد خوابیدم.
گروه تاریخ و اقتصاد: مداخل را نمیدانند از کجا باید (تامین) کرد. پانصد تومان مداخل یک سلطنت نیست. راهآهن و بستن سدها و احداث نهرها و ترقی دادن صنایع و آباد کردن این همه زمینهای بایر که به حساب نمیگنجد مداخل دولت است. پانصد تومان چه ارزشی دارد. راه مداخل، آنها است. از آنها کرورات میتوان نفع برد. هزار تومان خرج یک روز عزیزالسلطان است و همینطور خرج سایرین میشود. به هرجهت ساعت هفت خانه حضرت والا خدمت نواب علّیه رفتم، تهنیت عید را گفته، ساعت هشت منزل آمدم. چایی حاضر بود خوردم، بعد خوابیدم. خداوند این سال را مبارک کند در زیر سایه اعلیحضرت همایونی و حضرت والا و سایر بزرگان و آقایان انشاءالله تعالی. آجودان حضور، قهرمان قاجار، طهران.شنبه دهم- صبح دیر از خواب برخاستم. ساعتی در باغ به گردش گذشت. بعد خانه حضرت والا خدمت نواب علّیه رفتم. تمام همشیرهها و سایرین بودند. جمعیت بیش از حد بود. جای حضرت والا خیلی خالی بود. یاد سال گذشته را میکردم که مثل همچو روزی تشریف داشتند. هرجا هستند خداوند خوشی بدهد. دیشب را در برزلجین بودند. بعد از ناهار خانه والده حضرت والا رفتم. از آنجا به خانه عفتالدوله، بعد خانه حضرت ملکآرا رفتم. هر سه ملاقات شدند. در این ایام عید ندرت است که شخص جایی برود و ملاقات کند صاحب خانه را. باری بعد منزل آمدم. بنّاها از جهت مداخل امروز را هم تعطیل نگرفتند. بنا مشغول ساختن حوض باغ بود.
- روزنامه خاطرات عینالسلطنه/ تالیف قهرمانمیرزا عینالسلطنه؛ به کوشش مسعود سالور، ایرج افشار. مشخصات نشر: تهران: اساطیر، ۱۳۷۴
ارسال نظر