نوروز از نگاه ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی

گروه تاریخ و اقتصاد: بزرگان کشور، بعد از تحویل آفتاب به برج حمل، برای تهنیت عید نوروز به حضور شاهنشاه می‌روند، اعیان و اشراف تاج مرصعی بر سر، با تجهیزاتی حتی‌الامکان و سبک چابک به پیشگاه همایونی شرفیاب شده، هریک هدیه‌ای از گوهرهای گرانبها و جواهرات قیمتی، منسوجات نفیس و عطریات عالی و نوادر دیگر، اسب و نقدینه و غیره برحسب مقام و مقدور خویش به حضور ملوکانه تقدیم می‌دارند.

اکثر بزرگان طلا پیشکش می‌کنند و استدلال می‌کنند که در تمام عالم تحفه مناسبی برای صندوقخانه (گنجه) همایونی وجود ندارد و معمولا از پانصد تا چهارهزار دوکا تسلیم می‌دارند. رجال و بزرگانی که در ایالات و ولایات ماموریت دارند، آنها نیز هدایا و تحف خود را تقدیم حضور همایونی می‌کنند و احترامات لازم را به جا می‌آورند. هیچ‌کس از انجام این مراسم معاف نیست و معمولا مقام و منزلت هر شخصیتی برحسب هدایای تقدیمی در سال‌های متمادی منظور نظر و مورد توجه است و بدین ترتیب شاهنشاه در عید نوروز ثروت سرشاری به هم می‌زند و یک قسمت از آن را در سرای همایونی بین اعضای بی‌شمار اندرون به‌عنوان عیدی تقسیم و توزیع می‌کند. با شلیک توپ و تفنگ، البته در نقاطی که این تسلیحات موجود باشد، از قبیل پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ و مهم، حلول سال نو برای مردم اعلام می‌شود. منجمین لباس فاخر دربر کرده، یک یا دو ساعت پیش از اعتدال ربیعی برای تعیین تحویل آفتاب به برج حمل، به کاخ سلطنتی یا عمارت حکومت محل می‌‌روند و در پشت‌بام و باروی مهتابی، با اسطورلاب خود مشغول کار می‌شوند و به محض اینکه علامت دادند، برای اعلام حلول سال جدید شلیک می‌شود و صدای آلات موسیقی؛ طبل و شیپور، نای و نقاره در هوا طنین‌انداز می‌شود. به این ترتیب ترانه و طرب، جشن و سرور تماشاچیان و بزرگان مملکت آغاز می‌شود. در اصفهان در همه روزهای عید، در مقابل کاخ شاهنشاه، مراسم سرور با رقص و طرب، آتش‌بازی و صحنه‌های کمدی، به مانند هفته بازار برگزار می‌شود و هر فردی هشت روز عید را با شادی بی‌پایان به سر می‌برد.

- (سیاحت‌نامه شاردن، ترجمه محمد عباسی، جلد دوم، تهران: امیرکبیر 1335، صص 260-264